![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgIFgOvagGy8ivdTfj0u3psLItGDDYWHbEQ9grHTH1wtc_yQC7xrGTcQqMGa9CYfq1TnU3nbn8elpYFinAqiKCV-igL8ObrZewRfmJW46rDMLzNNTvPrEnQRSIo-ZfJ6jDcE2zoEXDIerGJ/s320/khon.jpg)
از ميان نامه هاي رسيده به آژانس ايران خبر :
نمي دانيد كه مزدوران نظام چطور روز 9 ديماه بچه هاي مارا چاقو ميزدند . درگيري بين بچه هاي ما و بسيج بود. بسيجيها با يک اتوبوس وارده دانشگاه شدند و لباس شخصيها هم بودند. همه با هيکلهاي درشت. اونها يك نفر از دانشجويان پسر رو جلوي کتابخونه چاقو زدند و چند تا از بسيجيها اين دانشجوي زخمي را تحويل مامورها دادند. در اين زمينه حراست دانشگاه هم اجازه خروج اين دانشجو از دانشگاه را نميداد و ما حتي نتوانستيم او را به بيمارستان ببريم ,حراست در مزدوري كامل در دانشگاه را براي لباس شخصيها باز کرد که بيايند و اينطوري خون بريزند. دو نفر از دختران دانشجو هم از شدت ضرب و شتم در كوما رفتند و الان هيچ خبري از آنها نداريم ,از بين دانشجويان پسر چندين نفر ديگر هم مجروح شدند اما همه بچه هاي دانشگاه بر اين باورند كه اينها نعره ها و زوزه هاي آخر گرگ است , ما ميدانيم كه با مقاومت پيروز ميشويم .
No comments:
Post a Comment