Thursday, January 7, 2010

Human Rights in Iran! Khomeini Threatens to Cut their Hands (the Green Reformists)

Human Rights in Iran! Khomeini Threatens to Cut their Hands (the Green Reformists)

جوانان دلیر میهن: ما با افتخار اعلام می کنیم که محاربیم


بعد از شش ماه و اندی و بعد از عاشورای خونین و بعد از وقایع هولناکی که در این روز اتفاق افتاد بالا نشینان نظام که گویا شروع به خود زنی کرده اند به فکر ارعاب آن هم با محارب خواندن و حکم اعدام افتاده اند.

مشخص نیست عقلا و سرکردگان این ایده با توجه به کدام اساس و بنیانی به این نتیجه رسیده اند که با چنین حیله ای میتوانند مخالفان را آرام کنند.

شما ها که هر کاری که شدنی بوده انجام داده اید,مگر تا همین الان کم آدم به سینه ی قبرستان فرستاده اید؟

مگر تا همین الان کم خانواده ای را داغدار کرده اید؟ چرا انتظار دارید از این شیوه های ارعاب سودی ببرید؟

آری ما محاربیم ,ما با افتخار محاربیم , ما محاربیم چون ترسی از کشته شدن در راه آزادی ایران نداریم,ما محاربیم چون آزاده ایم,ما محاربیم چون حق با ماست,ما محاربیم چون از حقمان کوتاه نمی آئیم,آری ما با افتخار محاربیم.

جوانان دلیر میهن: ما با افتخار اعلام می کنیم که محاربیم


بعد از شش ماه و اندی و بعد از عاشورای خونین و بعد از وقایع هولناکی که در این روز اتفاق افتاد بالا نشینان نظام که گویا شروع به خود زنی کرده اند به فکر ارعاب آن هم با محارب خواندن و حکم اعدام افتاده اند.

مشخص نیست عقلا و سرکردگان این ایده با توجه به کدام اساس و بنیانی به این نتیجه رسیده اند که با چنین حیله ای میتوانند مخالفان را آرام کنند.

شما ها که هر کاری که شدنی بوده انجام داده اید,مگر تا همین الان کم آدم به سینه ی قبرستان فرستاده اید؟

مگر تا همین الان کم خانواده ای را داغدار کرده اید؟ چرا انتظار دارید از این شیوه های ارعاب سودی ببرید؟

آری ما محاربیم ,ما با افتخار محاربیم , ما محاربیم چون ترسی از کشته شدن در راه آزادی ایران نداریم,ما محاربیم چون آزاده ایم,ما محاربیم چون حق با ماست,ما محاربیم چون از حقمان کوتاه نمی آئیم,آری ما با افتخار محاربیم.

آمریکا در حال تنظیم تحریمهای جدید علیه رژیم تهران است


خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 17 دیماه

به گزارش پایگاه اینترنتی "وستی.رو"، آمریکا و دیگر شرکا از جمله دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان در حال تنظیم تحریمات جدید علیه ایران هستند. این مطلب را روز چهارشنبه "رابرت گیبس" سخنگوی کاخ سفید طی کنفرانسی مطبوعاتی با اشاره به اوضاع پیرامون مسئله هسته ای ایران و در حاشیه اعلامیه های قبلی کاخ سفید مبنی بر آنکه ایران تا اوائل سال جاری برای روشن کردن ماهیت برنامه اتمی خود فرصت دارد، اعلام کرد.

در این مقاله به نقل از سخنگوی کاخ سفید گفته می شود: ما گام بعدی را اتخاذ خواهیم نمود. بحث کار با شرکای گروه "1+5" و جامعه جهانی بر روی تعیین گام های بعدی در میان است که باید برای جلب ایران به قبول مسئولیت اتخاذ شوند. به گفته وی واشنگتن در حال حاضر تلاش می کند که با کمک دیگر اعضای جامعه جهانی تعیین کند که پیامد انصراف تهران از رفع کامل نگرانی های جهانی نسبت به برنامه هسته ای خود چه می تواند باشد.

در ادامه این مقاله آمده است که در همین رابطه از رابرت گیبس سئوال شد که چگونه این نقطه نظر آمریکا با مواضع چین همخوانی پیدا خواهد کرد که صریحا اعلام کرده در این مرحله از ایده تشدید تحریمات علیه ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت نخواهد کرد. لازم به یادآوری است که "چان یسوی" نماینده دائم چین در سازمان ملل متحد که طی ماه ژانویه ریاست دوره ای شورای امنیت را نیز بر عهده دارد، روز سه شنبه اعلام کرد: در حال حاضر زمان مناسبی برای اعمال تحریمات نیست".

سخنگوی کاخ سفید در پاسخ گفت: بدون تردید کشورها همیشه تمایلات مختلفی در زمان اتخاذ تصمیمات گوناگون دارند. ما این مسئله را درک کرده و با آنها کار خواهیم کرد که ایشان را به راه قابل درک هدایت کنیم.

در پایان این مقاله نیز تاکید شده که به گفته گیبس، آمریکا برنامه های خود که توسعه تدابیر قهرآمیز علیه ایران را از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد در نظر دارد، با شرکای چینی، روسی و دیگران در چارچوب گروه "1+5" و همچنین آژانس بین المللی انرژی اتمی و غیره بررسی می کند.

آمریکا در حال تنظیم تحریمهای جدید علیه رژیم تهران است


خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 17 دیماه

به گزارش پایگاه اینترنتی "وستی.رو"، آمریکا و دیگر شرکا از جمله دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان در حال تنظیم تحریمات جدید علیه ایران هستند. این مطلب را روز چهارشنبه "رابرت گیبس" سخنگوی کاخ سفید طی کنفرانسی مطبوعاتی با اشاره به اوضاع پیرامون مسئله هسته ای ایران و در حاشیه اعلامیه های قبلی کاخ سفید مبنی بر آنکه ایران تا اوائل سال جاری برای روشن کردن ماهیت برنامه اتمی خود فرصت دارد، اعلام کرد.

در این مقاله به نقل از سخنگوی کاخ سفید گفته می شود: ما گام بعدی را اتخاذ خواهیم نمود. بحث کار با شرکای گروه "1+5" و جامعه جهانی بر روی تعیین گام های بعدی در میان است که باید برای جلب ایران به قبول مسئولیت اتخاذ شوند. به گفته وی واشنگتن در حال حاضر تلاش می کند که با کمک دیگر اعضای جامعه جهانی تعیین کند که پیامد انصراف تهران از رفع کامل نگرانی های جهانی نسبت به برنامه هسته ای خود چه می تواند باشد.

در ادامه این مقاله آمده است که در همین رابطه از رابرت گیبس سئوال شد که چگونه این نقطه نظر آمریکا با مواضع چین همخوانی پیدا خواهد کرد که صریحا اعلام کرده در این مرحله از ایده تشدید تحریمات علیه ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت نخواهد کرد. لازم به یادآوری است که "چان یسوی" نماینده دائم چین در سازمان ملل متحد که طی ماه ژانویه ریاست دوره ای شورای امنیت را نیز بر عهده دارد، روز سه شنبه اعلام کرد: در حال حاضر زمان مناسبی برای اعمال تحریمات نیست".

سخنگوی کاخ سفید در پاسخ گفت: بدون تردید کشورها همیشه تمایلات مختلفی در زمان اتخاذ تصمیمات گوناگون دارند. ما این مسئله را درک کرده و با آنها کار خواهیم کرد که ایشان را به راه قابل درک هدایت کنیم.

در پایان این مقاله نیز تاکید شده که به گفته گیبس، آمریکا برنامه های خود که توسعه تدابیر قهرآمیز علیه ایران را از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد در نظر دارد، با شرکای چینی، روسی و دیگران در چارچوب گروه "1+5" و همچنین آژانس بین المللی انرژی اتمی و غیره بررسی می کند.

روزنامه حكومتى: ادامه این وضع فقط به نفع براندازان است


روزنامه حكومتى جمهورى اسلامی: روزهاى سپرى شده، ايام حساس و سرنوشت سازى محسوب مى شوند كه اگر حوادث مربوط آن به درستى مديريت نشود و از مجموعه نيروهاى داخل انقلاب در جهت جذب حداكثرى زير چتر انقلاب بهره بردارى نگردد، پيامدهاى تلخ و جبران ناپذيرى خواهد داشت. ادامه اين وضعيت به مصلحت هيچ‌ كس نيست و جز ضدانقلاب و دشمنان نظام از آن بهره نمى برند. شايد اكنون بر همگان آشكار شده باشد كه ادامه التهاب و عدم ايجاد تفاهم فقط و فقط به نفع براندازان است و بايد هرچه سريعتر نسبت به پايان دادن به اين وضعيت اقدام نمود.

روزنامه حكومتى: ادامه این وضع فقط به نفع براندازان است


روزنامه حكومتى جمهورى اسلامی: روزهاى سپرى شده، ايام حساس و سرنوشت سازى محسوب مى شوند كه اگر حوادث مربوط آن به درستى مديريت نشود و از مجموعه نيروهاى داخل انقلاب در جهت جذب حداكثرى زير چتر انقلاب بهره بردارى نگردد، پيامدهاى تلخ و جبران ناپذيرى خواهد داشت. ادامه اين وضعيت به مصلحت هيچ‌ كس نيست و جز ضدانقلاب و دشمنان نظام از آن بهره نمى برند. شايد اكنون بر همگان آشكار شده باشد كه ادامه التهاب و عدم ايجاد تفاهم فقط و فقط به نفع براندازان است و بايد هرچه سريعتر نسبت به پايان دادن به اين وضعيت اقدام نمود.

ترس و وحشت حسینیان یا استعفا


روح الله حسینیان، یکی از بیشمار جانیان و جنایت پیشگان رژیم روز گذشته (پنج شنبه) از نمایندگی مجلس آخوندها استعفا داد. آخوند حسینیان که با نام مستعار "خسرو" سالها در وزارت بدنام اطلاعات رژیم به توطئه و طراحی قتل دگراندیشان مشغول بود، بعد از مرگ سعید امامی، یکی از همپالکیهای خود در سخنرانیهایش وی را شهید خواند و از او تجلیل کرد. حسینیان یکی از جانیانی است که در هر کجا که رژیم او را به کار گمارده چیزی غیر از قتل، کشتار و توطئه و جنایت از خود برجا نگذاشته است.

او در استعفا نامه خود نوشته است: "من خود را موجودی شکست خورده و سرخورده می‌بینم وقتی می‌بینم ریاست کمیته دفاع مجلس یکی از فتنه‌گرانی است که از بانیان اتهام تقلب در انتخابات بود."

هرچند بسیاری این بخش از استعفای او را اشاره به محتشمی پور، رییس "کمیته دفاع از مردم فلسطین" مجلس می دانند اما ناگفته پیداست که اعتراضات پرقدرت مردم در خیابانها و جهت گیری شعارها به سوی راس نظام آنچنان ترس و وحشتی در دل جانیان و قاتلان فرزندان مردم انداخته است که آنها را وادار به حرکاتی غیر قابل پیشبینی کرده است. برملا شدن گزارش هیات تحقیق مجلس در مورد کهریزک و مقصر اصلی دانستن مرتضوی در این مورد حسینیان را وادار به واکنش کرده است. او در استعفای خود مینویسد: " بسیاری از تصمیمات را نمی‌فهمم، بسیاری از رفتارها را سوراخ کردن کشتی انقلاب می‌دانم، ... مطمین هستم که با مرگ سیاسی یا جسمانی حقیری مانند من نه بر دامن کبریایی ولایت گردی خواهد نشست نه از روند انقلاب خواهد کاست."

کاملن مشخص است که مرگ سیاسی و یا جسمانی ای که به گمان حسینیان در انتظار مرتضوی است، ته دل او را نیز خالی کرده است. او این عمل را سوراخ کردن کشتی رژیم می داند و برای دانستن آن خود را به نفهمی می زند. اما ناگفته پیداست که بن بست پیش روی رژیم و ترس حسینیان از قربانی شدن امثال خود، او را وادار به عکس العمل کرده است. و به همین دلیل خود را "شکست خورده و سرخورده" اعلام می کند. البته او وحشت زده و نگران را از قلم انداخته است زیرا فریاد جوانان و زنان و مردان در خیابانها که رژیم را در مقابل شهامت و شجاعت خود به زانو درآورده اند را شنیده و از عاقبت کار خود نگران است. او از کسانی است که در روزهای قبل طرح دو فوریتی کاهش مهلت فرجام خواهی محکومان به اعدام به اتهام محاربه از 20 روز به 5 روز را در قالب طرح دو فوریتی به مجلس ارایه داد. در این باره بهترین حرف را همریش او مطهری در مجلس آخوندها زد که گفت: "حسینیان علاقه خاصی به اعدام دارد. زمانی که ایشان قاضی بود، حکمهای اعدام بسیاری صادر می کرد."

در رابطه با استعفای حسینیان، محمد دهقان، یکی دیگر از نمایندگان مجلس گفت: "اگر اعتراض حسینیان به محتشمی باشد باید دید که لاریجانی، رییس مجلس در این زمینه چه تصمیمی می‌گیرد. بین آقای محتشمی و حسینیان قطعا باید حسینیان انتخاب شود."

و اینگونه نشان داده می شود که در داخل مجلس نیز درگیری شروع خواهد شد و فرصت داده شده به حسینیان برای طرح دلایل استعفای خود از تریبون مجلس، آغاز جنگی جدید بین باندها در قوه مقننه رژیم است. از سوی دیگر بعضی از عناصر باند نزدیک به دولت سعی می کنند تا درگیری را به صورت علنی به مجلس نیز بکشانند تا تهدیدی برای هیات تحقیقی که یکی از دژخیمان وابسته به ولی فقیه را مقصر اصلی کهریزک دانسته باشد و اینگونه از آنها زهر چشم بگیرند و یا وادار به سکوت کنند.

ترس و وحشت سر تا به پای کار به دستان رژیم را در بر گرفته است. موقعیت ولی فقیه رژیم بسیار متزلزل و وابسته های به او نیز به فکر چاره افتاده اند. آنها چاره کار را سرکوب بیشتر و قتل و کشتار مردم می دانند. شهامت و شجاعت جوانان دلیر حاضر در خیابان از قبل به آنان گفته است که اینگونه تصمیمات کارساز نبوده و هیچ دردی از دردهای بی درمان ولی فقیه و رژیم درمانده او را درمان نخواهد کرد.

ترس و وحشت حسینیان یا استعفا


روح الله حسینیان، یکی از بیشمار جانیان و جنایت پیشگان رژیم روز گذشته (پنج شنبه) از نمایندگی مجلس آخوندها استعفا داد. آخوند حسینیان که با نام مستعار "خسرو" سالها در وزارت بدنام اطلاعات رژیم به توطئه و طراحی قتل دگراندیشان مشغول بود، بعد از مرگ سعید امامی، یکی از همپالکیهای خود در سخنرانیهایش وی را شهید خواند و از او تجلیل کرد. حسینیان یکی از جانیانی است که در هر کجا که رژیم او را به کار گمارده چیزی غیر از قتل، کشتار و توطئه و جنایت از خود برجا نگذاشته است.

او در استعفا نامه خود نوشته است: "من خود را موجودی شکست خورده و سرخورده می‌بینم وقتی می‌بینم ریاست کمیته دفاع مجلس یکی از فتنه‌گرانی است که از بانیان اتهام تقلب در انتخابات بود."

هرچند بسیاری این بخش از استعفای او را اشاره به محتشمی پور، رییس "کمیته دفاع از مردم فلسطین" مجلس می دانند اما ناگفته پیداست که اعتراضات پرقدرت مردم در خیابانها و جهت گیری شعارها به سوی راس نظام آنچنان ترس و وحشتی در دل جانیان و قاتلان فرزندان مردم انداخته است که آنها را وادار به حرکاتی غیر قابل پیشبینی کرده است. برملا شدن گزارش هیات تحقیق مجلس در مورد کهریزک و مقصر اصلی دانستن مرتضوی در این مورد حسینیان را وادار به واکنش کرده است. او در استعفای خود مینویسد: " بسیاری از تصمیمات را نمی‌فهمم، بسیاری از رفتارها را سوراخ کردن کشتی انقلاب می‌دانم، ... مطمین هستم که با مرگ سیاسی یا جسمانی حقیری مانند من نه بر دامن کبریایی ولایت گردی خواهد نشست نه از روند انقلاب خواهد کاست."

کاملن مشخص است که مرگ سیاسی و یا جسمانی ای که به گمان حسینیان در انتظار مرتضوی است، ته دل او را نیز خالی کرده است. او این عمل را سوراخ کردن کشتی رژیم می داند و برای دانستن آن خود را به نفهمی می زند. اما ناگفته پیداست که بن بست پیش روی رژیم و ترس حسینیان از قربانی شدن امثال خود، او را وادار به عکس العمل کرده است. و به همین دلیل خود را "شکست خورده و سرخورده" اعلام می کند. البته او وحشت زده و نگران را از قلم انداخته است زیرا فریاد جوانان و زنان و مردان در خیابانها که رژیم را در مقابل شهامت و شجاعت خود به زانو درآورده اند را شنیده و از عاقبت کار خود نگران است. او از کسانی است که در روزهای قبل طرح دو فوریتی کاهش مهلت فرجام خواهی محکومان به اعدام به اتهام محاربه از 20 روز به 5 روز را در قالب طرح دو فوریتی به مجلس ارایه داد. در این باره بهترین حرف را همریش او مطهری در مجلس آخوندها زد که گفت: "حسینیان علاقه خاصی به اعدام دارد. زمانی که ایشان قاضی بود، حکمهای اعدام بسیاری صادر می کرد."

در رابطه با استعفای حسینیان، محمد دهقان، یکی دیگر از نمایندگان مجلس گفت: "اگر اعتراض حسینیان به محتشمی باشد باید دید که لاریجانی، رییس مجلس در این زمینه چه تصمیمی می‌گیرد. بین آقای محتشمی و حسینیان قطعا باید حسینیان انتخاب شود."

و اینگونه نشان داده می شود که در داخل مجلس نیز درگیری شروع خواهد شد و فرصت داده شده به حسینیان برای طرح دلایل استعفای خود از تریبون مجلس، آغاز جنگی جدید بین باندها در قوه مقننه رژیم است. از سوی دیگر بعضی از عناصر باند نزدیک به دولت سعی می کنند تا درگیری را به صورت علنی به مجلس نیز بکشانند تا تهدیدی برای هیات تحقیقی که یکی از دژخیمان وابسته به ولی فقیه را مقصر اصلی کهریزک دانسته باشد و اینگونه از آنها زهر چشم بگیرند و یا وادار به سکوت کنند.

ترس و وحشت سر تا به پای کار به دستان رژیم را در بر گرفته است. موقعیت ولی فقیه رژیم بسیار متزلزل و وابسته های به او نیز به فکر چاره افتاده اند. آنها چاره کار را سرکوب بیشتر و قتل و کشتار مردم می دانند. شهامت و شجاعت جوانان دلیر حاضر در خیابان از قبل به آنان گفته است که اینگونه تصمیمات کارساز نبوده و هیچ دردی از دردهای بی درمان ولی فقیه و رژیم درمانده او را درمان نخواهد کرد.

شکست طرح جمع ‌‌آوری اسکناس‌های شعارنویسی شده


رادیو آلمان: مهلت اعلام شده بانک مرکزی برای جمع آوری اسکناس‌های شعارنویسی شده به پایان رسید. شواهد نشان می‌دهند که بانک‌ها توان و ابزار اجرای این طرح را نداشتند و مردم هم به تهدید نامعتبر بودن اسکناس‌های نوشته‌شده، بی اعتنا ماندند.

بانک مرکزی روز دوم دیماه، از مردم و کسبه خواست که از پذیرش اسکناس‌های نوشته ‌‌شده خودداری کنند. مهلت داده شده به مردم برای تحویل این اسکناس‌ها، تنها ۱۴ روز بود. روابط عمومی این بانک اعلام کرده بود که از روز ۱۷ دیماه، اسکناس‌های مهرخورده و دارای شعار معتبر نخواهند بود. این فراخوان به دلیل بی‌اعتنایی مردم و کمبود امکانات فنی و پرسنلی در بانک‌ها برای بازبینی اسکناس‌ها، شکست خورد.

نقش روزمره اسکناس

حجم اسکناس در گردش در ایران، به دلیل فراگیرنبودن استفاده از کارت‌های اعتباری، حواله‌ها یا چک، بسیار بالاست. شمار قابل توجهی از خانواده‌ها، بنگاه‌ها و مغازه‌داران نیز به جای نگاهداری پول در بانک، نقدینگی خود را به شکل‌های سنتی و شخصی نگاهداری می‌کنند. این فرهنگ، دست‌کم در شهرهای کوچک و روستاهای ایران، جلوه‌ای مسلط دارد. بیشتر صاحب‌نظران، تعویض سریع پول و از دور خارج کردن برخی اسکناس‌ها را با این شواهد، ناممکن و خیالپردازانه می‌دانند.

محسن شمشیری، روزنامه‌نگار اقتصادی با غیرکارشناسی خواندن اولتیماتوم بانک مرکزی، به دویچه‌وله گفت: « حجم پول در گردش ایران، حدود ۸ الی ۹ درصد است و بسیاری خرده معاملات در جامعه، تنها با اسکناس انجام می‌شوند. چگونه می‌توانستند مثلا در ۲۰۰ شهر و روستا و با پنجاه شصت هزار شعبه بانکی، حجم وسیعی از پول را در مدتی کوتاه عوض کنند؟ برای این‌کار، لازم بود در هر شعبه، گروه و تیمی را موظف به بازبینی اسکناس‌ها کنند. باید در خزانه‌های هر بانک، کسانی را مامور عوض کردن پول می‌کردند و البته مشکل بزرگ‌تری هم بود و آن این‌که اصلا خیلی از مردم از این طرح خبر نداشتند!»

مهار ناممکن اسکناس‌نویسی

به نظر می‌رسد تهدید دولت و بانک مرکزی برای نامعتبر خواندن اسکناس‌های شعارنویسی شده، اثر چندانی در افکار عمومی نگذاشته باشد. پاره‌ای مقامات و رسانه‌های دولتی تاکید کرده بودند که اسکناس سرمایه‌ای ملی است و نباید به آن آسیب رساند. یکی از فعالان جنبش سبز در وبلاگ ‌خود نوشته که بهترین سرمایه‌های این مملکت، زنان و جوانان و مردانی هستند که حاکمیت با گلوله و خشونت از آنها پذیرایی می‌کند.

مدیر یک کارگاه لاستیک‌سازی در کرج به دویچه‌وله گفت: «همه ما شنیدیم که قرار است پول‌ها را عوض کنند، اما اصلا توجهی نکردیم. من از هیچیک از دور و بری‌های خود نشنیدم که بی‌اعتبار شدن اسکناس‌های شعاردار را جدی گرفته باشند.

یک خانم خانه‌دار، اسکناس‌های شعارنویسی شده را یادگاری از جنبش اعتراضی می‌داند و می‌گوید: «من حدود صد تا هزارتومانی نوشته شده دارم. به تجربه می‌دانم که طرح‌های دولت اجرا نمی‌شوند ولی اگر هم این اولتیماتوم جدی بود، عین خیالم نبود که اسکناس‌هایم را پس بدهم.»

کاربرد اسکناس‌های اعتراضی

مهدی جامی، کارشناس رسانه، اسکناس‌نویسی را کنشی سیاسی و اجتماعی با ضریب امنیتی بالا می‌‌خواند. او می‌گوید اسکناس‌نویسی چون در خلوت افراد انجام می‌شود، خطرات کمتری برای معترضان دارد. وی اسکناس‌نویسی را نشانه‌ی انسداد اجتماعی و عدم دسترسی گروه معترضان به مجاری و رسانه‌های رسمی نیزمی‌داند.

جامی در خصوص ظرفیت و نقش اسکناس‌نویسی در جنبش اعتراضی جاری می‌گوید: «هر رسانه‌ای با تداوم پیام رسانی، به همدلی در یک حوزه معین کمک می‌کند. تبادل هزاران هزار اسکناس دارای تصویر و شعار، نوعی ابراز وجود است و تکرار علامت پیروزی، تکرار چهره سهراب یا ندا، اعلام حضوری است که به ایجاد روحیه، همدلی و همبستگی کمک شایانی می‌کند»

شکست طرح جمع ‌‌آوری اسکناس‌های شعارنویسی شده


رادیو آلمان: مهلت اعلام شده بانک مرکزی برای جمع آوری اسکناس‌های شعارنویسی شده به پایان رسید. شواهد نشان می‌دهند که بانک‌ها توان و ابزار اجرای این طرح را نداشتند و مردم هم به تهدید نامعتبر بودن اسکناس‌های نوشته‌شده، بی اعتنا ماندند.

بانک مرکزی روز دوم دیماه، از مردم و کسبه خواست که از پذیرش اسکناس‌های نوشته ‌‌شده خودداری کنند. مهلت داده شده به مردم برای تحویل این اسکناس‌ها، تنها ۱۴ روز بود. روابط عمومی این بانک اعلام کرده بود که از روز ۱۷ دیماه، اسکناس‌های مهرخورده و دارای شعار معتبر نخواهند بود. این فراخوان به دلیل بی‌اعتنایی مردم و کمبود امکانات فنی و پرسنلی در بانک‌ها برای بازبینی اسکناس‌ها، شکست خورد.

نقش روزمره اسکناس

حجم اسکناس در گردش در ایران، به دلیل فراگیرنبودن استفاده از کارت‌های اعتباری، حواله‌ها یا چک، بسیار بالاست. شمار قابل توجهی از خانواده‌ها، بنگاه‌ها و مغازه‌داران نیز به جای نگاهداری پول در بانک، نقدینگی خود را به شکل‌های سنتی و شخصی نگاهداری می‌کنند. این فرهنگ، دست‌کم در شهرهای کوچک و روستاهای ایران، جلوه‌ای مسلط دارد. بیشتر صاحب‌نظران، تعویض سریع پول و از دور خارج کردن برخی اسکناس‌ها را با این شواهد، ناممکن و خیالپردازانه می‌دانند.

محسن شمشیری، روزنامه‌نگار اقتصادی با غیرکارشناسی خواندن اولتیماتوم بانک مرکزی، به دویچه‌وله گفت: « حجم پول در گردش ایران، حدود ۸ الی ۹ درصد است و بسیاری خرده معاملات در جامعه، تنها با اسکناس انجام می‌شوند. چگونه می‌توانستند مثلا در ۲۰۰ شهر و روستا و با پنجاه شصت هزار شعبه بانکی، حجم وسیعی از پول را در مدتی کوتاه عوض کنند؟ برای این‌کار، لازم بود در هر شعبه، گروه و تیمی را موظف به بازبینی اسکناس‌ها کنند. باید در خزانه‌های هر بانک، کسانی را مامور عوض کردن پول می‌کردند و البته مشکل بزرگ‌تری هم بود و آن این‌که اصلا خیلی از مردم از این طرح خبر نداشتند!»

مهار ناممکن اسکناس‌نویسی

به نظر می‌رسد تهدید دولت و بانک مرکزی برای نامعتبر خواندن اسکناس‌های شعارنویسی شده، اثر چندانی در افکار عمومی نگذاشته باشد. پاره‌ای مقامات و رسانه‌های دولتی تاکید کرده بودند که اسکناس سرمایه‌ای ملی است و نباید به آن آسیب رساند. یکی از فعالان جنبش سبز در وبلاگ ‌خود نوشته که بهترین سرمایه‌های این مملکت، زنان و جوانان و مردانی هستند که حاکمیت با گلوله و خشونت از آنها پذیرایی می‌کند.

مدیر یک کارگاه لاستیک‌سازی در کرج به دویچه‌وله گفت: «همه ما شنیدیم که قرار است پول‌ها را عوض کنند، اما اصلا توجهی نکردیم. من از هیچیک از دور و بری‌های خود نشنیدم که بی‌اعتبار شدن اسکناس‌های شعاردار را جدی گرفته باشند.

یک خانم خانه‌دار، اسکناس‌های شعارنویسی شده را یادگاری از جنبش اعتراضی می‌داند و می‌گوید: «من حدود صد تا هزارتومانی نوشته شده دارم. به تجربه می‌دانم که طرح‌های دولت اجرا نمی‌شوند ولی اگر هم این اولتیماتوم جدی بود، عین خیالم نبود که اسکناس‌هایم را پس بدهم.»

کاربرد اسکناس‌های اعتراضی

مهدی جامی، کارشناس رسانه، اسکناس‌نویسی را کنشی سیاسی و اجتماعی با ضریب امنیتی بالا می‌‌خواند. او می‌گوید اسکناس‌نویسی چون در خلوت افراد انجام می‌شود، خطرات کمتری برای معترضان دارد. وی اسکناس‌نویسی را نشانه‌ی انسداد اجتماعی و عدم دسترسی گروه معترضان به مجاری و رسانه‌های رسمی نیزمی‌داند.

جامی در خصوص ظرفیت و نقش اسکناس‌نویسی در جنبش اعتراضی جاری می‌گوید: «هر رسانه‌ای با تداوم پیام رسانی، به همدلی در یک حوزه معین کمک می‌کند. تبادل هزاران هزار اسکناس دارای تصویر و شعار، نوعی ابراز وجود است و تکرار علامت پیروزی، تکرار چهره سهراب یا ندا، اعلام حضوری است که به ایجاد روحیه، همدلی و همبستگی کمک شایانی می‌کند»

سر در گمی رژیم در شناخت وضعیت فعلی جامعه قسمت دوم

سر در گمی رژیم در شناخت وضعیت فعلی جامعه قسمت دوم

وای بر ما اگر سکوتمان چراغ سبز اعدام دوستانمان شود


خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. جای آنها که کشته شدند و جای آنها که امروز در بند و در سیاهچالاند و جانیان خیال دارند فردا روزی آنها را پای چوبهی دار ببرند. اگر ما امروز بجای آنها بودیم از دیگران چه انتظاری داشتیم؟ اصلن انتظار را فراموش کنید! وظیفهی ما چیست؟ وظیفهی انسانی ما در برابر خونهای به ناحق ریخته شده و جانهایی که در آینده خواهند گرفت؟

قاتلان و جانیان میخواهند با اعدام تعدادی از دستگیر شدگان روز عاشورا گرد مرگ بر سر شهر بپاشند و مردم را از هراس وادار به سکوت کنند. هر کدام از ما که روز عاشورا در خیابانها بودیم میتوانستیم یکی از کشته شدگان و یا دستگیر شدگان آنروز هم باشیم. خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. جای آنها که کشته شدند و جای آنها که امروز در بند و در سیاهچالاند و جانیان خیال دارند فردا روزی آنها را پای چوبهی دار ببرند. اگر ما امروز بجای آنها بودیم از دیگران چه انتظاری داشتیم؟ اصلن انتظار را فراموش کنید! وظیفهی ما چیست؟ وظیفهی انسانی ما در برابر خونهای به ناحق ریخته شده و جانهایی که در آینده خواهند گرفت؟ آدم کشان با اعلام علنی این تهدیدها و حکمها در حال سنجش واکنش جامعه هستند، واکنش من و توی ایرانی. وای بر ما اگر سکوتمان چراغ سبز اعدام دوستانمان شود.
کمپین "من هم محاربم" ایدهی خوبیست اما کافی نیست. دوستان بشتابید که وقت تنگ است. سکوت ما با هیچ اصل و قانون انسانی سازگار نیست. حکومت باید بروشنی پیام ملت ایران را دریابد که اگر دست به چنین حماقتی بزند با خشم بزرگ این ملت روبرو میشود. باید به محض اعلام احتمالی چنین حکمی و پیش از اجرای آن در مورد اسیران سبز، دست به یک اعتصاب سراسری بزنیم. آیا میتوانیم؟ آیا ایرانیان هنوز اینقدر معرفت دارند که برای دفاع از هموطنانشان دست از منافع کوتاه مدت و حساب و کتابهای روزمره بکشند و حتا در صورت لزوم برای روزهای سختی و گرسنگی آماده شوند؟ یادمان باشد که ما در برابر دیگران مسئولیم. ما به پشتیبانی هم به خیابانها رفتیم و میرویم. همانطور که در خیابانها میگوییم باید اکنون هم به دوستان دربندمان این پیام را برسانیم که نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم.

وای بر ما اگر سکوتمان چراغ سبز اعدام دوستانمان شود


خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. جای آنها که کشته شدند و جای آنها که امروز در بند و در سیاهچالاند و جانیان خیال دارند فردا روزی آنها را پای چوبهی دار ببرند. اگر ما امروز بجای آنها بودیم از دیگران چه انتظاری داشتیم؟ اصلن انتظار را فراموش کنید! وظیفهی ما چیست؟ وظیفهی انسانی ما در برابر خونهای به ناحق ریخته شده و جانهایی که در آینده خواهند گرفت؟

قاتلان و جانیان میخواهند با اعدام تعدادی از دستگیر شدگان روز عاشورا گرد مرگ بر سر شهر بپاشند و مردم را از هراس وادار به سکوت کنند. هر کدام از ما که روز عاشورا در خیابانها بودیم میتوانستیم یکی از کشته شدگان و یا دستگیر شدگان آنروز هم باشیم. خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. جای آنها که کشته شدند و جای آنها که امروز در بند و در سیاهچالاند و جانیان خیال دارند فردا روزی آنها را پای چوبهی دار ببرند. اگر ما امروز بجای آنها بودیم از دیگران چه انتظاری داشتیم؟ اصلن انتظار را فراموش کنید! وظیفهی ما چیست؟ وظیفهی انسانی ما در برابر خونهای به ناحق ریخته شده و جانهایی که در آینده خواهند گرفت؟ آدم کشان با اعلام علنی این تهدیدها و حکمها در حال سنجش واکنش جامعه هستند، واکنش من و توی ایرانی. وای بر ما اگر سکوتمان چراغ سبز اعدام دوستانمان شود.
کمپین "من هم محاربم" ایدهی خوبیست اما کافی نیست. دوستان بشتابید که وقت تنگ است. سکوت ما با هیچ اصل و قانون انسانی سازگار نیست. حکومت باید بروشنی پیام ملت ایران را دریابد که اگر دست به چنین حماقتی بزند با خشم بزرگ این ملت روبرو میشود. باید به محض اعلام احتمالی چنین حکمی و پیش از اجرای آن در مورد اسیران سبز، دست به یک اعتصاب سراسری بزنیم. آیا میتوانیم؟ آیا ایرانیان هنوز اینقدر معرفت دارند که برای دفاع از هموطنانشان دست از منافع کوتاه مدت و حساب و کتابهای روزمره بکشند و حتا در صورت لزوم برای روزهای سختی و گرسنگی آماده شوند؟ یادمان باشد که ما در برابر دیگران مسئولیم. ما به پشتیبانی هم به خیابانها رفتیم و میرویم. همانطور که در خیابانها میگوییم باید اکنون هم به دوستان دربندمان این پیام را برسانیم که نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم.

پیام شاهزاده رضا پهلوی بمناسبت سالروز 17 دی


هم میهنان آزادی خواهم،

دختران، خواهران، و مادران شیردل ایران،

امروز سالگرد و یاد آور فصل پربار دیگری از تاریخ معاصر میهن عزیزماست. فصلی که به حق می توان فصل رهائی زنان ایران از بند اسارت نامید. در این فصل بود که زنان پس از قرن ها اجبار به رعایت سنّت های کهن و تبعیض آمیز جامعۀ مرد سالار، از حصارها و محدوده های تحمیلی بیرون آمدند و به راهی گام نهادند که سرانجام و ناگزیر به تحقق همۀ آزادی ها و حقوق انسانی آنان خواهد انجامید. گرچه کشف حجاب در آغاز با مقاومت های سرسختانۀ گروهی قشری و زن ستیز همراه بود، بی تردید می توان آن را نماد و نشانی از آغاز ورود زنان به پهنه های گوناگون اجتماعی دانست. از آن پس بود که قوانین و مقررات ناسازگار با اصل برابـری زن و مرد در ایـران به تدریج رنـگ باخت تا آن جا که در طـی نیم سده عرصه ای از زندگی اجتماعی در ایران نماند که زنان در آن سهم و نقش شایستۀ خویش را نداشته باشند.

هم میهنانم:

همۀ این حقوق و آزادی ها، در پی انقلابی ویرانگـر و ایـران سوز، آماج دشمنی و تجاوز بی انتهای نظام واپس گرای جمهوری اسلامی شد. امّا، زنان هشیار و دلیر وطن در پیکاری سی ساله و پیگیر برای بازیافتن آزادی ها و حقوق از دست رفته نه تنها عقب ننشسته اند بلکه به همّت و آگاهی ها و توانائی هائی دست یافته اند که نظیرش را مشکل بتوان در دیگر جوامع جهان یافت. امروز این زنان دلیر و مصمم در صف نخست پیکار سرنوشت ساز مردم ایران اعتبار و افتخار می آفرینند. در همان حال که مردم دنیا در برابر تصمیم و ارادۀ شکست ناپذیر زنان سر تحسین و تعظیم فرو می آورند، رهبران جمهوری اسلامی تلاش مسالمت آمیز آنان را در طلب آزادی با خشونت خونین و تجاوز وحشیانه ای پاسخ می دهند که در تاریخ نظیرش را نمی توان یافت.

زنان سربلند ایران:

تردید نکنید که پیروزی نهائی بر تاریکی و تباهی و نام بلند و جاودانی در تاریخ از آن شماست. بدانید که به حق در صف رهبری پیکار، پیکاری نیک فرجام و افتخار آفرین جای گرفته اید. مطمئن باشید که پایداری خلل ناپذیر و مسالمت جویانۀ شما به تدریج و سرانجام سپاهیان فریب خورده و افسون شدۀ دشمن را نیز بیدار و آگاه خواهد کرد و به استقبال شما خواهد کشید. دل قوی داریم که تا آن روز فاصله چندان نیست.

خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

پیام شاهزاده رضا پهلوی بمناسبت سالروز 17 دی


هم میهنان آزادی خواهم،

دختران، خواهران، و مادران شیردل ایران،

امروز سالگرد و یاد آور فصل پربار دیگری از تاریخ معاصر میهن عزیزماست. فصلی که به حق می توان فصل رهائی زنان ایران از بند اسارت نامید. در این فصل بود که زنان پس از قرن ها اجبار به رعایت سنّت های کهن و تبعیض آمیز جامعۀ مرد سالار، از حصارها و محدوده های تحمیلی بیرون آمدند و به راهی گام نهادند که سرانجام و ناگزیر به تحقق همۀ آزادی ها و حقوق انسانی آنان خواهد انجامید. گرچه کشف حجاب در آغاز با مقاومت های سرسختانۀ گروهی قشری و زن ستیز همراه بود، بی تردید می توان آن را نماد و نشانی از آغاز ورود زنان به پهنه های گوناگون اجتماعی دانست. از آن پس بود که قوانین و مقررات ناسازگار با اصل برابـری زن و مرد در ایـران به تدریج رنـگ باخت تا آن جا که در طـی نیم سده عرصه ای از زندگی اجتماعی در ایران نماند که زنان در آن سهم و نقش شایستۀ خویش را نداشته باشند.

هم میهنانم:

همۀ این حقوق و آزادی ها، در پی انقلابی ویرانگـر و ایـران سوز، آماج دشمنی و تجاوز بی انتهای نظام واپس گرای جمهوری اسلامی شد. امّا، زنان هشیار و دلیر وطن در پیکاری سی ساله و پیگیر برای بازیافتن آزادی ها و حقوق از دست رفته نه تنها عقب ننشسته اند بلکه به همّت و آگاهی ها و توانائی هائی دست یافته اند که نظیرش را مشکل بتوان در دیگر جوامع جهان یافت. امروز این زنان دلیر و مصمم در صف نخست پیکار سرنوشت ساز مردم ایران اعتبار و افتخار می آفرینند. در همان حال که مردم دنیا در برابر تصمیم و ارادۀ شکست ناپذیر زنان سر تحسین و تعظیم فرو می آورند، رهبران جمهوری اسلامی تلاش مسالمت آمیز آنان را در طلب آزادی با خشونت خونین و تجاوز وحشیانه ای پاسخ می دهند که در تاریخ نظیرش را نمی توان یافت.

زنان سربلند ایران:

تردید نکنید که پیروزی نهائی بر تاریکی و تباهی و نام بلند و جاودانی در تاریخ از آن شماست. بدانید که به حق در صف رهبری پیکار، پیکاری نیک فرجام و افتخار آفرین جای گرفته اید. مطمئن باشید که پایداری خلل ناپذیر و مسالمت جویانۀ شما به تدریج و سرانجام سپاهیان فریب خورده و افسون شدۀ دشمن را نیز بیدار و آگاه خواهد کرد و به استقبال شما خواهد کشید. دل قوی داریم که تا آن روز فاصله چندان نیست.

خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

سر در گمی رژیم در شناخت وضعیت فعلی جامعه

سر در گمی رژیم در شناخت وضعیت فعلی جامعه

سخنان وزیر دادگستری رژیم در مورد سرکوب مردم

سخنان وزیر دادگستری رژیم در مورد سرکوب مردم

آخرین وضعیت اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در زندان


عدم اجازه ملاقات به خانواده میلاد اسدی، نگرانی نسبت به وضعیت وی

خانواده میلاد اسدی امروز با همراه داشتن نامه ملاقات به زندان اوین مراجعه کردند، اما به آنها اجازه ملاقات داده نشد و این نامه نیز از آنان گرفته شد.


به گزارش خبرنامه امیرکبیر به خانواده میلاد اسدی گفته شده است که اجازه ملاقات وی دیروز لغو شده است.


میلاد اسدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از تاریخ 9 آذر ماه در بازداشت به سر می برد. بازداشت وی همراه با تفتیش منزل و بازرسی وسایل او و ضبط آنان بود. وی طی این مدت در ابتدای بازداشت دو بار با خانواده اش ملاقات کرده است که آخرین ملاقات وی به تاریخ 30 آذر ماه برمی گردد. از آن زمان به بعد هیچ گونه تماس یا ملاقاتی با خانواده نداشته است.


میلاد اسدی همچنین در آخرین ملاقات خویش اشاره کرده بود که در سلولی بسیار سرد نگهداری می شود و طی بیش از 14 روز هیچ بازجویی نداشته است. پرونده وی در شعبه هفت بازپرسی دادگاه انقلاب قرار دارد و خانواده وی طی روزهای گذشته با مراجعات متعدد به دادگاه انقلاب موفق به ملاقات با بازپرس پرونده نشده و جواب مشخصی در مورد شرایط بلاتکلیف فرزندشان به آنها داده نشده است.


تماس تلفنی مهدی عربشاهی و مرتضی سمیاری با خانواده


طی روزهای گذشته مهدی عربشاهی، دبیر دفتر تحکیم وحدت با خانواده خود تماس گرفته است. وی در این تماس کوتاه ابراز داشته که حال او خوب است و در زندان اوین نگهداری می شود.


مهدی عربشاهی در تاریخ 7 دی ماه در تجمع روز عاشورا در پارک لاله بازداشت شد.


دبیر دفتر تحکیم وحدت پیش از این نیز در روزهای قبل از 16 آذر به دادگاه انقلاب احضار شده و در آنجا مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته بود.


مرتضی سمیاری دیگر عضو دربند شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز از زندان اوین با خانواده اش تماس گرفته است.


دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت که در یورش شبانه نیروهای امنیتی به منزل پدری اش بازداشت شد، در تماسی با خانواده اش گفت که حال عمومی اش خوب است و در بازداشتگاه اوین به سر می برد.


سمیاری در مورد علت بازداشت و مرجع بازداشت کننده اش هیچ توضیحی نداده است.


مرتضی سمیاری دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان است که در ترم جاری با حکم سنگین دو ترم محرومیت از تحصیل از سوی کمیته انضباطی دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز روبرو شده است.


بی خبری از وضعیت بهاره هدایت


از وضعیت سلامتی بهاره هدایت دبیر روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.


بهاره هدایت، عضو دیگر شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در نیمه شب 10 دی ماه در منزل مسکونی بازداشت شد و منزل وی مورد تفتیش مأموران امنیتی قرار گرفت و کامپیوتر، کتب و وسایل او ضبط شد.


همسر وی در مصاحبه با رسانه های مختلف ابراز داشته است که بهاره هدایت تاکنون هیچ تماسی با وی نداشته است و از اتهامات و شرایط نگهداری او هیچ اطلاعی در دست نیست.


بازداشت اعضای شورای مرکزی و شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه های مختلف پیش از 16 آذر شدت یافت و اعضای بسیاری از این تشکل طی مدت زمان گذشته بازداشت، محروم از تحصیل و محاکمه شده اند

آخرین وضعیت اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در زندان


عدم اجازه ملاقات به خانواده میلاد اسدی، نگرانی نسبت به وضعیت وی

خانواده میلاد اسدی امروز با همراه داشتن نامه ملاقات به زندان اوین مراجعه کردند، اما به آنها اجازه ملاقات داده نشد و این نامه نیز از آنان گرفته شد.


به گزارش خبرنامه امیرکبیر به خانواده میلاد اسدی گفته شده است که اجازه ملاقات وی دیروز لغو شده است.


میلاد اسدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از تاریخ 9 آذر ماه در بازداشت به سر می برد. بازداشت وی همراه با تفتیش منزل و بازرسی وسایل او و ضبط آنان بود. وی طی این مدت در ابتدای بازداشت دو بار با خانواده اش ملاقات کرده است که آخرین ملاقات وی به تاریخ 30 آذر ماه برمی گردد. از آن زمان به بعد هیچ گونه تماس یا ملاقاتی با خانواده نداشته است.


میلاد اسدی همچنین در آخرین ملاقات خویش اشاره کرده بود که در سلولی بسیار سرد نگهداری می شود و طی بیش از 14 روز هیچ بازجویی نداشته است. پرونده وی در شعبه هفت بازپرسی دادگاه انقلاب قرار دارد و خانواده وی طی روزهای گذشته با مراجعات متعدد به دادگاه انقلاب موفق به ملاقات با بازپرس پرونده نشده و جواب مشخصی در مورد شرایط بلاتکلیف فرزندشان به آنها داده نشده است.


تماس تلفنی مهدی عربشاهی و مرتضی سمیاری با خانواده


طی روزهای گذشته مهدی عربشاهی، دبیر دفتر تحکیم وحدت با خانواده خود تماس گرفته است. وی در این تماس کوتاه ابراز داشته که حال او خوب است و در زندان اوین نگهداری می شود.


مهدی عربشاهی در تاریخ 7 دی ماه در تجمع روز عاشورا در پارک لاله بازداشت شد.


دبیر دفتر تحکیم وحدت پیش از این نیز در روزهای قبل از 16 آذر به دادگاه انقلاب احضار شده و در آنجا مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته بود.


مرتضی سمیاری دیگر عضو دربند شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز از زندان اوین با خانواده اش تماس گرفته است.


دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت که در یورش شبانه نیروهای امنیتی به منزل پدری اش بازداشت شد، در تماسی با خانواده اش گفت که حال عمومی اش خوب است و در بازداشتگاه اوین به سر می برد.


سمیاری در مورد علت بازداشت و مرجع بازداشت کننده اش هیچ توضیحی نداده است.


مرتضی سمیاری دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان است که در ترم جاری با حکم سنگین دو ترم محرومیت از تحصیل از سوی کمیته انضباطی دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز روبرو شده است.


بی خبری از وضعیت بهاره هدایت


از وضعیت سلامتی بهاره هدایت دبیر روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.


بهاره هدایت، عضو دیگر شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در نیمه شب 10 دی ماه در منزل مسکونی بازداشت شد و منزل وی مورد تفتیش مأموران امنیتی قرار گرفت و کامپیوتر، کتب و وسایل او ضبط شد.


همسر وی در مصاحبه با رسانه های مختلف ابراز داشته است که بهاره هدایت تاکنون هیچ تماسی با وی نداشته است و از اتهامات و شرایط نگهداری او هیچ اطلاعی در دست نیست.


بازداشت اعضای شورای مرکزی و شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه های مختلف پیش از 16 آذر شدت یافت و اعضای بسیاری از این تشکل طی مدت زمان گذشته بازداشت، محروم از تحصیل و محاکمه شده اند

سخنان نوری همدانی در حمایت از دیکتاتوری خامنه ای

سخنان نوری همدانی در حمایت از دیکتاتوری خامنه ای

همسر بهاره هدایت در مصاحبه با روز: در بی خبری مطلق به سر می بریم


با امین احمدیان،همسر بهاره هدایت،عضو زندانی شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در مورد آخرین وضعیت خانم هدایت مصاحبه کرده ایم.او که خود از فعالین سابق دانشجویی است با اشاره به گستردگی بی سابقه دستگیری ها،می گوید: "در بی خبری مطلق به سر می بریم." این مصاحبه در پی می آید.

آقای احمدیان موج گسترده دستگیری ها دانشجویان به نظر بیسابقه می آید آیا همینطور است یا شما چنین وضعیتی را بخاطر می آورید؟
البته مادر گذشته هم در مقاطعی دستگیرهای گسترده داشته ایم ولی واقعاً من هم به این نحو سیستماتیک، که الان بچه ها به طور مداوم وپیوسته دستگیر می شوند، بخاطر ندارم. به ویژه که این وضعیت فقط در تهران نیست. در خیلی از شهرها هم مثل مشهد، تبریز، اصفهان و دیگر شهرهاهم دانشجویان در تعداد وسیع دستگیر شده اند و متأسفانه تاکنون خبر دقیقی هم از مکان و یا شرایط نگاهداری شان نداریم.

آمار صحیح یا تقریبی از این دستگیری ها دارید؟
آمار دقیق که متأسفانه نداریم ولی تعداد به به صدها نفر می رسد چون ما فقط یک دستگیری دویست نفره در یک روز در دانشگاههای مشهد داشتیم. در وقایع نجف آباد هم تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاههای آزاد اطراف نجف آباد دستگیر شدند که متأسفانه هیچ اطلاعی از وضعیت آنها هم نداریم. از دانشجویان تحکیم هم که در همین چند روزه بسیاری شان بازداشت شده اند. خانم بهاره هدایت، آقای مرتضی سیمیاری، مهدی عربشاهی و دیگران.. به هر حال تعدادی که هم اکنون در زندان هستند، به گمان من بیش از دویست نفر هستند.

آقای احمدیان،شما روز 4 شنبه،موقع دستگیری همسرتان، خانم بهاره هدایت حضور داشتید؟
بله موقع بازداشت من همراه او بودم در کوچه منتهی به منزل مان.

پس در منزل دستگیر نشدند؛ یعنی بازرسی از منزل صورت نگرفت؟
چرا! پنج نفر ایشان را به داخل خانه آوردند. مدت دو ساعت هم خانه بازرسی شد و کامپیوتر، مدارک، اسناد، سی دی و هر چه که می توانستند همراه خودشان بردند.

این بار چندمی است که کامپیوتر شما را می برند؟
(می خندد ) متأسفانه کامپیوتر بهاره تاکنون دو سه بار مشمول لطف این آقایان شده است.

و کامپیوتر را هر بار پس می گیرید؟ مشکلی ندارید؟
نه! خوشبختانه توانسته ایم هر دو بار کامپیوتر را پس بگیریم. ولی این دفعه فقط "هارد" کامپیوتر را برده اند. آقایان دیگر واردتر شده اند!

چه خبری از همسرتان دارید؟
متأسفانه الان یک هفته است که ما در بیخبری مطلق از وضعیت بهاره به سر می بریم. تمام تلاشهایی هم که تا بحال کرده ایم بی نتیجه بوده است. در مراجعاتی هم که به دادسرای انقلاب و دادستانی کرده ایم، می گویند در کامپیوترهای شان هیچ مشخصاتی در باره فردی به اسم بهاره هدایت ثبت نشده است!

شما موقع دستگیری ایشان حکم دادستانی را دیدید؟
ببینید! نامه، یک نامه کلی بود که اگر اشتباه نکنم در تاریخ 29. 9 صادر شده بود. بیست و نهم آذر ماه! یک نامه محرمانه که از دادگاه انقلاب به وزارت اطلاعات و ارگان های امنیتی ارسال شده بود با این مضمون کلی که«عاملین اغتشاشات در روز برگزاری مراسم آیت الله منتظری و حوادث بعد از آن که در تهران و شهرستان های مختلف اتفاق افتاده بود، و کسانیکه را که در این حوادث نقش داشته اند با بازرسی منزل به زندان منتقل» کنند. ولی اسم هیچ کسی در حکم قید نشده بود.

و شما به این مسئله اعتراض نکردید که حکم مربوط به خانم هدایت نیست؟
چرا! معلوم است که اعتراض کردیم ولی هیچوقت این اعتراض ها راه به جایی نمی برد.

وکیلی برای ایشان انتخاب کرده اید؟
آقای پور بابایی در ادامه پرونده قبلی باز هم قبول زحمت کرده و مراجعاتی هم داشته اند که می دانم تا این لحظه ایشان هم هیچ نتیجه ای نگرفته اند؛اساساً در این مواقع تا مراحل مقدماتی طی نشود به وکیل اجازه دخول در پرونده را نمی دهند.

و مراحل مقدماتی چیست و تا کی ادامه دارد؟
طبیعی است که هیچ پاسخی هم برای این پرسش وجود ندارد.

همسر بهاره هدایت در مصاحبه با روز: در بی خبری مطلق به سر می بریم


با امین احمدیان،همسر بهاره هدایت،عضو زندانی شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در مورد آخرین وضعیت خانم هدایت مصاحبه کرده ایم.او که خود از فعالین سابق دانشجویی است با اشاره به گستردگی بی سابقه دستگیری ها،می گوید: "در بی خبری مطلق به سر می بریم." این مصاحبه در پی می آید.

آقای احمدیان موج گسترده دستگیری ها دانشجویان به نظر بیسابقه می آید آیا همینطور است یا شما چنین وضعیتی را بخاطر می آورید؟
البته مادر گذشته هم در مقاطعی دستگیرهای گسترده داشته ایم ولی واقعاً من هم به این نحو سیستماتیک، که الان بچه ها به طور مداوم وپیوسته دستگیر می شوند، بخاطر ندارم. به ویژه که این وضعیت فقط در تهران نیست. در خیلی از شهرها هم مثل مشهد، تبریز، اصفهان و دیگر شهرهاهم دانشجویان در تعداد وسیع دستگیر شده اند و متأسفانه تاکنون خبر دقیقی هم از مکان و یا شرایط نگاهداری شان نداریم.

آمار صحیح یا تقریبی از این دستگیری ها دارید؟
آمار دقیق که متأسفانه نداریم ولی تعداد به به صدها نفر می رسد چون ما فقط یک دستگیری دویست نفره در یک روز در دانشگاههای مشهد داشتیم. در وقایع نجف آباد هم تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاههای آزاد اطراف نجف آباد دستگیر شدند که متأسفانه هیچ اطلاعی از وضعیت آنها هم نداریم. از دانشجویان تحکیم هم که در همین چند روزه بسیاری شان بازداشت شده اند. خانم بهاره هدایت، آقای مرتضی سیمیاری، مهدی عربشاهی و دیگران.. به هر حال تعدادی که هم اکنون در زندان هستند، به گمان من بیش از دویست نفر هستند.

آقای احمدیان،شما روز 4 شنبه،موقع دستگیری همسرتان، خانم بهاره هدایت حضور داشتید؟
بله موقع بازداشت من همراه او بودم در کوچه منتهی به منزل مان.

پس در منزل دستگیر نشدند؛ یعنی بازرسی از منزل صورت نگرفت؟
چرا! پنج نفر ایشان را به داخل خانه آوردند. مدت دو ساعت هم خانه بازرسی شد و کامپیوتر، مدارک، اسناد، سی دی و هر چه که می توانستند همراه خودشان بردند.

این بار چندمی است که کامپیوتر شما را می برند؟
(می خندد ) متأسفانه کامپیوتر بهاره تاکنون دو سه بار مشمول لطف این آقایان شده است.

و کامپیوتر را هر بار پس می گیرید؟ مشکلی ندارید؟
نه! خوشبختانه توانسته ایم هر دو بار کامپیوتر را پس بگیریم. ولی این دفعه فقط "هارد" کامپیوتر را برده اند. آقایان دیگر واردتر شده اند!

چه خبری از همسرتان دارید؟
متأسفانه الان یک هفته است که ما در بیخبری مطلق از وضعیت بهاره به سر می بریم. تمام تلاشهایی هم که تا بحال کرده ایم بی نتیجه بوده است. در مراجعاتی هم که به دادسرای انقلاب و دادستانی کرده ایم، می گویند در کامپیوترهای شان هیچ مشخصاتی در باره فردی به اسم بهاره هدایت ثبت نشده است!

شما موقع دستگیری ایشان حکم دادستانی را دیدید؟
ببینید! نامه، یک نامه کلی بود که اگر اشتباه نکنم در تاریخ 29. 9 صادر شده بود. بیست و نهم آذر ماه! یک نامه محرمانه که از دادگاه انقلاب به وزارت اطلاعات و ارگان های امنیتی ارسال شده بود با این مضمون کلی که«عاملین اغتشاشات در روز برگزاری مراسم آیت الله منتظری و حوادث بعد از آن که در تهران و شهرستان های مختلف اتفاق افتاده بود، و کسانیکه را که در این حوادث نقش داشته اند با بازرسی منزل به زندان منتقل» کنند. ولی اسم هیچ کسی در حکم قید نشده بود.

و شما به این مسئله اعتراض نکردید که حکم مربوط به خانم هدایت نیست؟
چرا! معلوم است که اعتراض کردیم ولی هیچوقت این اعتراض ها راه به جایی نمی برد.

وکیلی برای ایشان انتخاب کرده اید؟
آقای پور بابایی در ادامه پرونده قبلی باز هم قبول زحمت کرده و مراجعاتی هم داشته اند که می دانم تا این لحظه ایشان هم هیچ نتیجه ای نگرفته اند؛اساساً در این مواقع تا مراحل مقدماتی طی نشود به وکیل اجازه دخول در پرونده را نمی دهند.

و مراحل مقدماتی چیست و تا کی ادامه دارد؟
طبیعی است که هیچ پاسخی هم برای این پرسش وجود ندارد.

متهم کردن شیوا به ارتباط با یک جریان تشکیلاتی صحت ندارد/ آخرین وضعیت شیوا نظرآهاری در گفتگو با دکتر شریف، وکیل وی

کمیته گزارشگران حقوق بشر- شيوا نظرآهاري عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر و دو تن دیگر از اعضای کمیته به نام های کوهیار گودرزی و سعید حائری، ساعت 21:30 یک شنبه 29 آذر ماه، در حالی که به همراه جمعی از فعالان اجتماعی و خانواده های زندانیان سیاسی، برای شرکت در مراسم خاکسپاری مرحوم آیت الله منتظری عازم قم بودند در میدان انقلاب توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.




شیوا نظرآهاری، پیش از این نیز روز یک شنبه 24 خرداد ماه 1388، در محل کار خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه در مهر ماه آزاد شده بود.

گفتنی ست دادگاه مربوط به بازداشت خرداد ماه وی هنوز تشکیل نشده است و گمان می رود دستگیری دوباره او برنامه ای برای ممانعت از ادامه فعالیت حقوق بشری وی تا زمان تشکیل دادگاه و صدور حکم مربوطه باشد. او از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل است که در کمیته گزارشگران حقوق بشر با تهیه اخبار و گزارش های مربوط به نقض حقوق زندانیان سیاسی، زنان و کودکان، فعالیت های حقوق بشری خود را پی گیر بوده است. با دكتر محمد شريف راجع به آخرين وضعيت اين فعال حقوق بشر به گفت و گو نشسته ايم.

لطفا راجع به آخرين وضعيت پرونده ي شيوا نظر آهاري بفرماييد.

پرونده بازداشت اولیه خانم شیوا نظرآهاری تا به حال منتهی به صدور کیفرخواست نشده است. تا این لحظه بنده از موارد اتهامی پرونده اخیر ایشان که منجر به بازداشتشان شده است اطلاعی ندارم . فرض ابتدایی من بر این بود که قرار وثیقه ایشان تشدید شده و تبدیل به قرار بازداشت شده است و هنوز هم دلیلی برای رد این برداشت ندارم. شیوا حین ارتکاب به جرم مشهود بازداشت نشده است. حتی اگر فرض کنیم که حضور در یک مراسم دفن مجرمانه باشد که نیست، چون در مرحله مقدماتی ایشان بازداشت شده و این نوع جرائم مقدمه جرم محسوب نمی شود بنابراین کماکان امیدوارم که قرار وثیقه قبلی ایشان تبدیل به قرار بازداشت شده باشد یعنی تشدید شده باشد. به هر حال بنده اطلاع یافتم که ایشان را به دادگاه انقلاب آورده بودند و همکار من موقع پیگیری سایر پرونده ها متوجه می شود که ایشان را به دادگاه آورده اند و این امر می تواند به این معنا باشد که جهت تفهمیم اتهام راجع به بازداشت اخیر به دادسرا آورده شده اند. این موضوع بعد از اینکه قرار بازداشت ایشان اجرا شد و اعتراض به قرار بازداشت نیز صورت پذیرفته بود؛ اتفاق افتاد.

آيا اين اعتراض به قرار بازداشت توسط خود ايشان انجام شده است؟

بله . بعد از ابلاغ ایشان به قرار بازداشت اعتراض کردند. پرونده جهت رسیدگی به این اعتراض به شعبه 28 دادگاه انقلاب ارجاع شد. در این قبیل مواقع همواره اعتراض مردود قلمداد می شود و قرار بازداشت تائید می شود. در این مورد هم این امر صورت پذیرفته است. به هر حال مادام که ما نتوانیم از نوع اتهام، دلیل اتهام و مستند اتهام اگاه بشویم اظهار نظر حقوقی در مورد این قضیه مبتنی بر حدس و گمان خواهد بود. براساس نشانه هایی که وجود دارد و با توجه به شناخت نسبی که از خانم شیوا نظرآهاری دارم مسائلی که قبلا عنوان شده مبنی بر اینکه ایشان را متهم کرده اند با یک جریان تشکیلاتی ارتباط دارد به نظر بنده به هیچ وجه صحت ندارد.

متهم کردن شیوا به ارتباط با یک جریان تشکیلاتی صحت ندارد/ آخرین وضعیت شیوا نظرآهاری در گفتگو با دکتر شریف، وکیل وی

کمیته گزارشگران حقوق بشر- شيوا نظرآهاري عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر و دو تن دیگر از اعضای کمیته به نام های کوهیار گودرزی و سعید حائری، ساعت 21:30 یک شنبه 29 آذر ماه، در حالی که به همراه جمعی از فعالان اجتماعی و خانواده های زندانیان سیاسی، برای شرکت در مراسم خاکسپاری مرحوم آیت الله منتظری عازم قم بودند در میدان انقلاب توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.




شیوا نظرآهاری، پیش از این نیز روز یک شنبه 24 خرداد ماه 1388، در محل کار خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه در مهر ماه آزاد شده بود.

گفتنی ست دادگاه مربوط به بازداشت خرداد ماه وی هنوز تشکیل نشده است و گمان می رود دستگیری دوباره او برنامه ای برای ممانعت از ادامه فعالیت حقوق بشری وی تا زمان تشکیل دادگاه و صدور حکم مربوطه باشد. او از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل است که در کمیته گزارشگران حقوق بشر با تهیه اخبار و گزارش های مربوط به نقض حقوق زندانیان سیاسی، زنان و کودکان، فعالیت های حقوق بشری خود را پی گیر بوده است. با دكتر محمد شريف راجع به آخرين وضعيت اين فعال حقوق بشر به گفت و گو نشسته ايم.

لطفا راجع به آخرين وضعيت پرونده ي شيوا نظر آهاري بفرماييد.

پرونده بازداشت اولیه خانم شیوا نظرآهاری تا به حال منتهی به صدور کیفرخواست نشده است. تا این لحظه بنده از موارد اتهامی پرونده اخیر ایشان که منجر به بازداشتشان شده است اطلاعی ندارم . فرض ابتدایی من بر این بود که قرار وثیقه ایشان تشدید شده و تبدیل به قرار بازداشت شده است و هنوز هم دلیلی برای رد این برداشت ندارم. شیوا حین ارتکاب به جرم مشهود بازداشت نشده است. حتی اگر فرض کنیم که حضور در یک مراسم دفن مجرمانه باشد که نیست، چون در مرحله مقدماتی ایشان بازداشت شده و این نوع جرائم مقدمه جرم محسوب نمی شود بنابراین کماکان امیدوارم که قرار وثیقه قبلی ایشان تبدیل به قرار بازداشت شده باشد یعنی تشدید شده باشد. به هر حال بنده اطلاع یافتم که ایشان را به دادگاه انقلاب آورده بودند و همکار من موقع پیگیری سایر پرونده ها متوجه می شود که ایشان را به دادگاه آورده اند و این امر می تواند به این معنا باشد که جهت تفهمیم اتهام راجع به بازداشت اخیر به دادسرا آورده شده اند. این موضوع بعد از اینکه قرار بازداشت ایشان اجرا شد و اعتراض به قرار بازداشت نیز صورت پذیرفته بود؛ اتفاق افتاد.

آيا اين اعتراض به قرار بازداشت توسط خود ايشان انجام شده است؟

بله . بعد از ابلاغ ایشان به قرار بازداشت اعتراض کردند. پرونده جهت رسیدگی به این اعتراض به شعبه 28 دادگاه انقلاب ارجاع شد. در این قبیل مواقع همواره اعتراض مردود قلمداد می شود و قرار بازداشت تائید می شود. در این مورد هم این امر صورت پذیرفته است. به هر حال مادام که ما نتوانیم از نوع اتهام، دلیل اتهام و مستند اتهام اگاه بشویم اظهار نظر حقوقی در مورد این قضیه مبتنی بر حدس و گمان خواهد بود. براساس نشانه هایی که وجود دارد و با توجه به شناخت نسبی که از خانم شیوا نظرآهاری دارم مسائلی که قبلا عنوان شده مبنی بر اینکه ایشان را متهم کرده اند با یک جریان تشکیلاتی ارتباط دارد به نظر بنده به هیچ وجه صحت ندارد.

میرحسین موسوی، در نامه ای سرگشاده به ۴ پرسش آیت‌الله نوری همدانی پاسخ داد.


آیت‌الله نوری همدانی در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل ناجای کشور، با طرح ۴ پرسش از آقای موسوی، خواستار ارائه پاسخ‌های روشن به این سوالات شده بود.

متن این نامه به این شرح است:

حضرت آیت‌الله نوری همدانی

سلام علیکم

ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین بن علی علیهما السلام، سخنان اخیر شما و سؤالاتی که اخیراً در جمع خاصی خطاب به اینجانب مطرح فرموده‌اید ملاحظه شد.

ذیلاً پاسخ‌هایی هرچند کوتاه و خلاصه اما دربرگیرنده پاسخ‌هایی به پرسش‌های مذکور بیان می‌گردد. امید آن‌که خداوند همه ما را به احسن‌السبیل هدایت فرماید.

سؤال: شما خودتان را پیرو و دنبال رو خط امام راحل و آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی معرفی می‌نمایید، چرا در مقابل شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران هواداران‌تان در راهپیمایی روز قدس هیچ عکس‌العملی را بروز ندادید؟

پاسخ: اولاً گویا دفتر جنابعالی، اجازه مطلع شدن شما از سیر تحولات را نمی‌دهند و یا تنها در کانال‌ها و بولتن‌هایی که خود تشخیص می‌دهند منحصر می‌کنند.

اینجانب در بیانیه‌ای که پس از روز قدس صادر کردم از سردادن چنین شعارهایی تبری جستم و از هواداران راه نورانی امام خمینی و جنبش سبز ملت ایران نیز خواستم از سردادن چنین شعارهایی خودداری کنند.

ثانیاً اینجانب همان‌طور که اعتقادات مذهبی، روحیات، عملکرد و سوابقم اثبات می‌کند دشمن رژیم منحوس صهیونیستی بوده و هستم اما همان‌گونه که بارها در مناظره‌ها و بیانیه‌ها نیز تأکید نمودم، معتقدم به جای برخورد با معلول‌ها باید به سراغ علل رفت و آن‌ها را درمان کرد. باید از خود بپرسیم که چه کار کرده‌ایم که مردمی که تا کنون چنین شعاری سر نمی‌داده‌اند اکنون در راهپیمایی‌های پیاپی خود، چنین شعارهایی را سر می‌دهند؟ بعید می‌دانم کسی به خاطر انتقاد میرحسین موسوی از عملکرد دولت چنین شعاری را سرداده باشد.

به نظر من اگر علت درمان شد، معلول هم درمان می‌شود. یعنی اگر به همان اندازه که دل مسؤولان کشور برای قربانیان وهابی و حنبلی در نوار غزه می‌سوخت برای شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام و عزاداران حضرت سیدالشهداء علیه السلام می‌سوخت و از ریخته شدن خون پاکشان به درد می‌آمد و جلوی آن‌را می‌گرفتند کسی به خود اجازه طرح چنین شعارهایی را نمی‌داد.

سؤال: چرا باید رهبران و گردانندگان فرقه سبز در مقابل شعار استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی سکوت کنند؟

پاسخ: طبق معمول به نظر می‌رسد اطلاعات دریافتی شما سانسور شده است زیرا اینجانب در اولین فرصت، بیانیه‌ای صادر کرده و از این شعار ابراز برائت کردم و از مردم خواستم از سردادن این شعار نیز خودداری کنند. این کاری بود که از دست اینجانب بر می‌آمد. جنابعالی اگر راه دیگری سراغ دارید بفرمایید تا من از طریق آن از این شعارها ابراز انزجار کنم.

فرموده‌اید که شعار جمهوری ایرانی، شعاری است که رضاخان و پسرش مرتب سر می‏دادند و اسلام نخستین رکن این نظام است و این نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد.

البته آن‌طور که امام خمینی به ما آموختند رضاخان و پسرش به دیکتاتوری و خون آشامی اعتقاد داشتند نه به نظام جمهوری، چه رسد به این که این جمهوری اسلامی باشد یا ایرانی. در ضمن اینجانب نیز به شدت اعتقاد دارم که نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد و همه حتماً باید به قانون اساسی که این نکته در آن مورد تأکید قرار گرفته است پایبند باشیم.

سؤال: طرفداران شما در شهر مقدس قم و هم‌چنین تهران و شهرهای دیگرشعار مرگ بر اصل ولایت فقیه را سر دادند؛ اگر شما واقعا پیرو خط امام و در زمره دوستداران ایشان هستید، چرا آنان را متوجه اشتباه و غفلتشان نمی‌کنید؟

پاسخ: اولاً تمامی کسانی که در تجمعات اعتراض‌آمیز شرکت می‌کنند ضرورتاً پیروان راه امام خمینی و هواداران اینجانب نیستند و ممکن است فرصت‌طلبانی نیز پیدا شوند که با قاطی شدن با این تجمعات، شعارهای خاص خود را سر بدهند.

ثانیاً نه تنها اینجانب بلکه دیگر بزرگواران فعال در نظام و مردم، وظیفه ندارند پاسخگوی شعار هر شخصی با هر منش و اعتقادی که در هر گوشه کشور هر نوع شعاری سر می‌دهد باشند زیرا اگر من و شما بخواهیم پاسخگوی هر موضوع و شعار و دست‌نوشته و دیوارنوشته و پارچه‌نوشته و روزنامه و سایت و وبلاگ و مقاله و غیره‌ای در هر گوشه کشور باشیم ۲۴ ساعت که هیچ، تمام عمر ما هم کفاف واکنش به این قبیل امور را نخواهد داد.

سؤال: شما می گویید که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارید اما همگان می‌دانند که آن‌ها چقدر از شما در رسانه‌های خود تعریف و تمجید می‌کنند؛ پس چرا راه خود را از آنان جدا نمی‌کنید؟

پاسخ: هم‌چنان تأکید می‌کنم که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارم و در این راه حاضرم علناً و در برابر مردم با سوگند به قرآن، این مطلب را اثبات کنم مگر آن‌که آقایان، اعضای دفتر و مشاوران اینجانب را بیگانه قلمداد کنند. این‌که چرا رسانه‌های بیگانه از اینجانب تعریف و تمجید می‌کنند به من ارتباطی ندارد. ما مکلف به عمل به تکالیف شرعی و قانونی خود هستیم و از امام امت آموخته‌ایم که تمجید یا توهین دیگران، اثری بر راه و رفتار ما و انجام وظایف الهی و ملی ما نداشته باشد.

در ضمن اینجانب اعتقاد دارم ضرورتاً هر شخصی که مورد تمجید رسانه‌های خارجی قرار بگیرد، شخص پلیدی نیست. مگر نه این‌که افتخار ما و شما این است که خلیفه دوم و معاویه بارها از امیرالمؤمنین علی تعریف و تمجید کرده و می‌گفتند لو لا علی لهلک فلان.

مگر نه آن‌که در صحاح سته و حتی بسیاری از کتب وهابیت، هزاران نکته در مدح علم و تقوا و مراتب عالیه علی علیه السلام نقل شده است که جنابعالی بیشتر از من و امثال من به آن واقفید. آیا چنین تمجیدهایی ضرورتاً بیانگر خباثت شخص مورد تمجید است؛ معاذالله که اگر چنین اعتقادی داشته باشیم از دایره دین مبین اسلام خارج خواهیم بود.

چه بسا رسانه‌های بیگانه، ویژگی‌هایی چون حمایت از آزادی بیان، منطق، ادب، صلح‌دوستی، ارتباط دوستانه با سایر ملل و دیگر خصوصیات را در جنبش سبز ملت ایران دیده‌اند که از آن تمجید می‌کنند کما این‌که دشمنان علی علیه السلام، نمی‌توانستند منکر ویژگی‌های الهی و انسانی آن مرد بزرگ شوند و به آن در کتب و دیگر رسانه‌های آن روز نیز اذعان و اعتراف کرده و برای تاریخ به یادگار گذاشته‌اند.

قبول دارم که باید در حمایت بیگانگان از خود شک کرد اما اگر بخواهیم تمامی این قبیل حمایت‌ها را مشکوک به شمار آوریم باید حمایت‌های آمریکا از دوستان ما در منطقه و کشورهای اسلامی مانند حمایت‌های آمریکا از مجلس اعلای اسلامی عراق، حزب الدعوه الاسلامیه و بسیاری دیگر از گروه‌هایی که با صدام و القاعده و طالبان جنگیده‌اند، مورد تشکیک و تردید جدی قرار گیرد در حالی‌که به هیچ وجه چنین نیست، بلکه حمایت آمریکا و اروپا از این گروه‌ها که اتفاقاً از صمیمی‌ترین حامیان و دوستان ما در منطقه هستند به این دلیل بود که با دیکتاتوری دیکتاتورها و خشونت تروریست‌ها و خشونت‌طلبان می‌جنگیدند و نه صرفاً به خاطر این‌که عقاید مذهبی و رفتارهای انقلابی آنان، مورد تأیید آمریکا بوده است.

خداوند همه ما را به راه صحیح اسلام ناب محمدی هدایت و در فرج حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل فرماید.

والسلام علی من اتبع الهدی
میرحسین موسوی
۱۶ دی ماه ۱۳۸۸

میرحسین موسوی، در نامه ای سرگشاده به ۴ پرسش آیت‌الله نوری همدانی پاسخ داد.


آیت‌الله نوری همدانی در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل ناجای کشور، با طرح ۴ پرسش از آقای موسوی، خواستار ارائه پاسخ‌های روشن به این سوالات شده بود.

متن این نامه به این شرح است:

حضرت آیت‌الله نوری همدانی

سلام علیکم

ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین بن علی علیهما السلام، سخنان اخیر شما و سؤالاتی که اخیراً در جمع خاصی خطاب به اینجانب مطرح فرموده‌اید ملاحظه شد.

ذیلاً پاسخ‌هایی هرچند کوتاه و خلاصه اما دربرگیرنده پاسخ‌هایی به پرسش‌های مذکور بیان می‌گردد. امید آن‌که خداوند همه ما را به احسن‌السبیل هدایت فرماید.

سؤال: شما خودتان را پیرو و دنبال رو خط امام راحل و آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی معرفی می‌نمایید، چرا در مقابل شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران هواداران‌تان در راهپیمایی روز قدس هیچ عکس‌العملی را بروز ندادید؟

پاسخ: اولاً گویا دفتر جنابعالی، اجازه مطلع شدن شما از سیر تحولات را نمی‌دهند و یا تنها در کانال‌ها و بولتن‌هایی که خود تشخیص می‌دهند منحصر می‌کنند.

اینجانب در بیانیه‌ای که پس از روز قدس صادر کردم از سردادن چنین شعارهایی تبری جستم و از هواداران راه نورانی امام خمینی و جنبش سبز ملت ایران نیز خواستم از سردادن چنین شعارهایی خودداری کنند.

ثانیاً اینجانب همان‌طور که اعتقادات مذهبی، روحیات، عملکرد و سوابقم اثبات می‌کند دشمن رژیم منحوس صهیونیستی بوده و هستم اما همان‌گونه که بارها در مناظره‌ها و بیانیه‌ها نیز تأکید نمودم، معتقدم به جای برخورد با معلول‌ها باید به سراغ علل رفت و آن‌ها را درمان کرد. باید از خود بپرسیم که چه کار کرده‌ایم که مردمی که تا کنون چنین شعاری سر نمی‌داده‌اند اکنون در راهپیمایی‌های پیاپی خود، چنین شعارهایی را سر می‌دهند؟ بعید می‌دانم کسی به خاطر انتقاد میرحسین موسوی از عملکرد دولت چنین شعاری را سرداده باشد.

به نظر من اگر علت درمان شد، معلول هم درمان می‌شود. یعنی اگر به همان اندازه که دل مسؤولان کشور برای قربانیان وهابی و حنبلی در نوار غزه می‌سوخت برای شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام و عزاداران حضرت سیدالشهداء علیه السلام می‌سوخت و از ریخته شدن خون پاکشان به درد می‌آمد و جلوی آن‌را می‌گرفتند کسی به خود اجازه طرح چنین شعارهایی را نمی‌داد.

سؤال: چرا باید رهبران و گردانندگان فرقه سبز در مقابل شعار استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی سکوت کنند؟

پاسخ: طبق معمول به نظر می‌رسد اطلاعات دریافتی شما سانسور شده است زیرا اینجانب در اولین فرصت، بیانیه‌ای صادر کرده و از این شعار ابراز برائت کردم و از مردم خواستم از سردادن این شعار نیز خودداری کنند. این کاری بود که از دست اینجانب بر می‌آمد. جنابعالی اگر راه دیگری سراغ دارید بفرمایید تا من از طریق آن از این شعارها ابراز انزجار کنم.

فرموده‌اید که شعار جمهوری ایرانی، شعاری است که رضاخان و پسرش مرتب سر می‏دادند و اسلام نخستین رکن این نظام است و این نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد.

البته آن‌طور که امام خمینی به ما آموختند رضاخان و پسرش به دیکتاتوری و خون آشامی اعتقاد داشتند نه به نظام جمهوری، چه رسد به این که این جمهوری اسلامی باشد یا ایرانی. در ضمن اینجانب نیز به شدت اعتقاد دارم که نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد و همه حتماً باید به قانون اساسی که این نکته در آن مورد تأکید قرار گرفته است پایبند باشیم.

سؤال: طرفداران شما در شهر مقدس قم و هم‌چنین تهران و شهرهای دیگرشعار مرگ بر اصل ولایت فقیه را سر دادند؛ اگر شما واقعا پیرو خط امام و در زمره دوستداران ایشان هستید، چرا آنان را متوجه اشتباه و غفلتشان نمی‌کنید؟

پاسخ: اولاً تمامی کسانی که در تجمعات اعتراض‌آمیز شرکت می‌کنند ضرورتاً پیروان راه امام خمینی و هواداران اینجانب نیستند و ممکن است فرصت‌طلبانی نیز پیدا شوند که با قاطی شدن با این تجمعات، شعارهای خاص خود را سر بدهند.

ثانیاً نه تنها اینجانب بلکه دیگر بزرگواران فعال در نظام و مردم، وظیفه ندارند پاسخگوی شعار هر شخصی با هر منش و اعتقادی که در هر گوشه کشور هر نوع شعاری سر می‌دهد باشند زیرا اگر من و شما بخواهیم پاسخگوی هر موضوع و شعار و دست‌نوشته و دیوارنوشته و پارچه‌نوشته و روزنامه و سایت و وبلاگ و مقاله و غیره‌ای در هر گوشه کشور باشیم ۲۴ ساعت که هیچ، تمام عمر ما هم کفاف واکنش به این قبیل امور را نخواهد داد.

سؤال: شما می گویید که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارید اما همگان می‌دانند که آن‌ها چقدر از شما در رسانه‌های خود تعریف و تمجید می‌کنند؛ پس چرا راه خود را از آنان جدا نمی‌کنید؟

پاسخ: هم‌چنان تأکید می‌کنم که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارم و در این راه حاضرم علناً و در برابر مردم با سوگند به قرآن، این مطلب را اثبات کنم مگر آن‌که آقایان، اعضای دفتر و مشاوران اینجانب را بیگانه قلمداد کنند. این‌که چرا رسانه‌های بیگانه از اینجانب تعریف و تمجید می‌کنند به من ارتباطی ندارد. ما مکلف به عمل به تکالیف شرعی و قانونی خود هستیم و از امام امت آموخته‌ایم که تمجید یا توهین دیگران، اثری بر راه و رفتار ما و انجام وظایف الهی و ملی ما نداشته باشد.

در ضمن اینجانب اعتقاد دارم ضرورتاً هر شخصی که مورد تمجید رسانه‌های خارجی قرار بگیرد، شخص پلیدی نیست. مگر نه این‌که افتخار ما و شما این است که خلیفه دوم و معاویه بارها از امیرالمؤمنین علی تعریف و تمجید کرده و می‌گفتند لو لا علی لهلک فلان.

مگر نه آن‌که در صحاح سته و حتی بسیاری از کتب وهابیت، هزاران نکته در مدح علم و تقوا و مراتب عالیه علی علیه السلام نقل شده است که جنابعالی بیشتر از من و امثال من به آن واقفید. آیا چنین تمجیدهایی ضرورتاً بیانگر خباثت شخص مورد تمجید است؛ معاذالله که اگر چنین اعتقادی داشته باشیم از دایره دین مبین اسلام خارج خواهیم بود.

چه بسا رسانه‌های بیگانه، ویژگی‌هایی چون حمایت از آزادی بیان، منطق، ادب، صلح‌دوستی، ارتباط دوستانه با سایر ملل و دیگر خصوصیات را در جنبش سبز ملت ایران دیده‌اند که از آن تمجید می‌کنند کما این‌که دشمنان علی علیه السلام، نمی‌توانستند منکر ویژگی‌های الهی و انسانی آن مرد بزرگ شوند و به آن در کتب و دیگر رسانه‌های آن روز نیز اذعان و اعتراف کرده و برای تاریخ به یادگار گذاشته‌اند.

قبول دارم که باید در حمایت بیگانگان از خود شک کرد اما اگر بخواهیم تمامی این قبیل حمایت‌ها را مشکوک به شمار آوریم باید حمایت‌های آمریکا از دوستان ما در منطقه و کشورهای اسلامی مانند حمایت‌های آمریکا از مجلس اعلای اسلامی عراق، حزب الدعوه الاسلامیه و بسیاری دیگر از گروه‌هایی که با صدام و القاعده و طالبان جنگیده‌اند، مورد تشکیک و تردید جدی قرار گیرد در حالی‌که به هیچ وجه چنین نیست، بلکه حمایت آمریکا و اروپا از این گروه‌ها که اتفاقاً از صمیمی‌ترین حامیان و دوستان ما در منطقه هستند به این دلیل بود که با دیکتاتوری دیکتاتورها و خشونت تروریست‌ها و خشونت‌طلبان می‌جنگیدند و نه صرفاً به خاطر این‌که عقاید مذهبی و رفتارهای انقلابی آنان، مورد تأیید آمریکا بوده است.

خداوند همه ما را به راه صحیح اسلام ناب محمدی هدایت و در فرج حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل فرماید.

والسلام علی من اتبع الهدی
میرحسین موسوی
۱۶ دی ماه ۱۳۸۸

صدور حکم یک ترم محرومیت از تحصیل برای ۵۰ دانشجوی دانشگاه باهنر کرمان


پس از تجمعات بزرگ اعتراضی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان در روزهای ۱۳ آبان و ۱۶ آذر ماه سال جاری پیرامون وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری و سلب آزادیهای قانونی در کشور، بیش از ۱۵۰ تن از دانشجویان این دانشگاه به کمیته انضباطی فراخوانده شده و ابلاغیه تفهیم اتهام خود را دریافت کردند.


از این تعداد، تاکنون حدود ۵۰ نفر شامل حکم اولیهای مبنی بر «محرومیت از تحصیل به مدت یک ترم و تسهیلات رفاهی دانشگاه» شدهاند.


در میان دانشجویانی که با احکام انضباطی مواجه شده اند، ۱۴ تن از اعضای فعلی و ۵ تن از اعضای سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهیدباهنر کرمان نیز حضور دارند.


بنابر گزارش ها با وجود صدور این احکام انضباطی، روند احضار و تعلیق دانشجویان با شدت هرچه تمام در این دانشگاه ادامه دارد.


صدور احکام انضباطی برای دانشجویان کرمان در حالی صورت گرفته است که در مراسم بزرگداشت روز دانشجو، نیروهای انتظامات و حراست این دانشگاه به درگیری با دانشجویان پرداختند.


اسامی اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان که حکم یک ترم تعلیق خود را دریافت کردهاند، بدین شرح است:


1- سید سعید میرحسینی (دبیر تشکیلات)
2- رسول صداقت (دبیر سیاسی)
3- مرجان نکوئیان (دبیر روابط عمومی)
4- کاوه اسماعیلی شکوه (دبیر مالی)
5- مهدیه دهشیری (دبیر فرهنگی)
6- علی زارع (دبیر سابق تشکیلات)
7- یاشا زنگی آبادی (عضو سابق شورای مرکزی)
8- حسین خالصی (عضو سابق شورای مرکزی)
9- محمد سعیدی (عضو سابق شورای مرکزی)
10- رضا واعظی زاده (عضو شورای عمومی)
11- علی اسدی (عضو شورای عمومی)
12- مصطفی ناموران (عضو شورای عمومی)
13- علی غلامی (عضو شورای عمومی)


همچنین برخی از اعضای انجمن اسلامی و خانوادههایشان بارها از سوی نهادهای امنیتی مورد تهدید و ارعاب واقع شدهاند، که در آخرین مورد، در پی برگزاری مراسم ختم قرآن به مناسبت سومین روز رحلت آیت الله منتظری، که از سوی این تشکل در محوطهی مسجد دانشگاه برگزار شده بود، برگزارکنندگان این مراسم از سوی نهادهای امنیتی جهت پایان بخشیدن سریع این مراسم تحت فشار قرار گرفتند. این امر پس از آن روی داد که ویژه نامهی این تشکل درباره آیت الله منتظری با استقبال گرم دانشجویان به چاپ سوم رسید.


علاوه بر این هفته گذشته آقای علی اسدی از سوی یکی از اعضای افراطی جامعه اسلامی به اصطلاح دانشجویی که سابقه درگیری با دانشجویان و فعالین سیاسی دانشگاه را داشته، مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

صدور حکم یک ترم محرومیت از تحصیل برای ۵۰ دانشجوی دانشگاه باهنر کرمان


پس از تجمعات بزرگ اعتراضی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان در روزهای ۱۳ آبان و ۱۶ آذر ماه سال جاری پیرامون وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری و سلب آزادیهای قانونی در کشور، بیش از ۱۵۰ تن از دانشجویان این دانشگاه به کمیته انضباطی فراخوانده شده و ابلاغیه تفهیم اتهام خود را دریافت کردند.


از این تعداد، تاکنون حدود ۵۰ نفر شامل حکم اولیهای مبنی بر «محرومیت از تحصیل به مدت یک ترم و تسهیلات رفاهی دانشگاه» شدهاند.


در میان دانشجویانی که با احکام انضباطی مواجه شده اند، ۱۴ تن از اعضای فعلی و ۵ تن از اعضای سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهیدباهنر کرمان نیز حضور دارند.


بنابر گزارش ها با وجود صدور این احکام انضباطی، روند احضار و تعلیق دانشجویان با شدت هرچه تمام در این دانشگاه ادامه دارد.


صدور احکام انضباطی برای دانشجویان کرمان در حالی صورت گرفته است که در مراسم بزرگداشت روز دانشجو، نیروهای انتظامات و حراست این دانشگاه به درگیری با دانشجویان پرداختند.


اسامی اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان که حکم یک ترم تعلیق خود را دریافت کردهاند، بدین شرح است:


1- سید سعید میرحسینی (دبیر تشکیلات)
2- رسول صداقت (دبیر سیاسی)
3- مرجان نکوئیان (دبیر روابط عمومی)
4- کاوه اسماعیلی شکوه (دبیر مالی)
5- مهدیه دهشیری (دبیر فرهنگی)
6- علی زارع (دبیر سابق تشکیلات)
7- یاشا زنگی آبادی (عضو سابق شورای مرکزی)
8- حسین خالصی (عضو سابق شورای مرکزی)
9- محمد سعیدی (عضو سابق شورای مرکزی)
10- رضا واعظی زاده (عضو شورای عمومی)
11- علی اسدی (عضو شورای عمومی)
12- مصطفی ناموران (عضو شورای عمومی)
13- علی غلامی (عضو شورای عمومی)


همچنین برخی از اعضای انجمن اسلامی و خانوادههایشان بارها از سوی نهادهای امنیتی مورد تهدید و ارعاب واقع شدهاند، که در آخرین مورد، در پی برگزاری مراسم ختم قرآن به مناسبت سومین روز رحلت آیت الله منتظری، که از سوی این تشکل در محوطهی مسجد دانشگاه برگزار شده بود، برگزارکنندگان این مراسم از سوی نهادهای امنیتی جهت پایان بخشیدن سریع این مراسم تحت فشار قرار گرفتند. این امر پس از آن روی داد که ویژه نامهی این تشکل درباره آیت الله منتظری با استقبال گرم دانشجویان به چاپ سوم رسید.


علاوه بر این هفته گذشته آقای علی اسدی از سوی یکی از اعضای افراطی جامعه اسلامی به اصطلاح دانشجویی که سابقه درگیری با دانشجویان و فعالین سیاسی دانشگاه را داشته، مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

فیلم؛ اخراج نماینده مزدور صدا و سیما از استادیوم سنگاپور

فیلم؛ اخراج نماینده مزدور صدا و سیما از استادیوم سنگاپور

اعدام یک زندانی سیاسی در کردستان


به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، بامداد روز چهارشنبه یک زندانی سیاسی کرد در زندان شهرستان خوی به دار آویخته شد. این زندانی سیاسی فصیح یاسمنی نام داشت و 28 ساله بود.

مسئولان زندان این زندانی سیاسی کرد را که از سال 1386 در زندان به سر می برد بدون تشریفات قانونی و به صورت غیر منتظره اعدام کرده و از تحویل پیکر وی به خانواده اش خودداری می کنند.

اعدام فصیح یاسمنی پس از اعدام احسان فتاحیان دومین مورد اعدام یک زندانی سیاسی در مناطق کردنشین طی ماههای اخیر است.

در حال حاضر 17 زندانی سیاسی کرد دیگر محکوم به اعدام در زندانهای ایران بسر می برند.

اسامی آنان بدین شرح است: زینب جلالیان، حبیب الله‌ لطیفی، شیرکو معارفی، فرهاد وکیلی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، حسین خضری، رشید آخکندی، محمد امین آگوشی، احمد پولاد خانی، سید سامی حسینی، سید جمال محمدی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی، انور رستمی، حسن ‌تالعی، ایرج محمدی

اعدام یک زندانی سیاسی در کردستان


به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، بامداد روز چهارشنبه یک زندانی سیاسی کرد در زندان شهرستان خوی به دار آویخته شد. این زندانی سیاسی فصیح یاسمنی نام داشت و 28 ساله بود.

مسئولان زندان این زندانی سیاسی کرد را که از سال 1386 در زندان به سر می برد بدون تشریفات قانونی و به صورت غیر منتظره اعدام کرده و از تحویل پیکر وی به خانواده اش خودداری می کنند.

اعدام فصیح یاسمنی پس از اعدام احسان فتاحیان دومین مورد اعدام یک زندانی سیاسی در مناطق کردنشین طی ماههای اخیر است.

در حال حاضر 17 زندانی سیاسی کرد دیگر محکوم به اعدام در زندانهای ایران بسر می برند.

اسامی آنان بدین شرح است: زینب جلالیان، حبیب الله‌ لطیفی، شیرکو معارفی، فرهاد وکیلی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، حسین خضری، رشید آخکندی، محمد امین آگوشی، احمد پولاد خانی، سید سامی حسینی، سید جمال محمدی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی، انور رستمی، حسن ‌تالعی، ایرج محمدی

محاكمه پنج متهم حوادث عاشورا به اتهام محاربه


خبرگزاری سپاه پاسدران (فارس): دادسراي عمومي و انقلاب تهران با صدور اطلاعيه‌اي اعلام كرد كه پرونده 5 نفر از متهمين حوادث روز عاشورا به اتهام محاربه تكميل و به دادگاه ارسال شد.

به گزارش روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران، پرونده پنج نفر از متهمان آشوب‌هاي روز عاشورا با صدور كيفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارسال شد.

رسيدگي به جرايم اين متهمان به زودي در يكي از شعب دادگاه انقلاب اسلامي تهران با حضور وكلاي آنان و نماينده مدعي العموم برگزار مي‌شود.

بر اساس اطلاعيه دادسراي عمومي و انقلاب تهران اين كيفرخواست ها در پي دستگيري متهمان در آشوب هاي روز عاشورا، گزارش ماموران ، تكميل تحقيقات و اقرار صريح متهمان صادر شده است .

عباس جعفري دولت آبادي، دادستان عمومي و انقلاب تهران پيش از اين اعلام كرده بود، قوه قضائيه براساس قانون با مجرمان برخورد خواهد كرد.

محاكمه پنج متهم حوادث عاشورا به اتهام محاربه


خبرگزاری سپاه پاسدران (فارس): دادسراي عمومي و انقلاب تهران با صدور اطلاعيه‌اي اعلام كرد كه پرونده 5 نفر از متهمين حوادث روز عاشورا به اتهام محاربه تكميل و به دادگاه ارسال شد.

به گزارش روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران، پرونده پنج نفر از متهمان آشوب‌هاي روز عاشورا با صدور كيفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارسال شد.

رسيدگي به جرايم اين متهمان به زودي در يكي از شعب دادگاه انقلاب اسلامي تهران با حضور وكلاي آنان و نماينده مدعي العموم برگزار مي‌شود.

بر اساس اطلاعيه دادسراي عمومي و انقلاب تهران اين كيفرخواست ها در پي دستگيري متهمان در آشوب هاي روز عاشورا، گزارش ماموران ، تكميل تحقيقات و اقرار صريح متهمان صادر شده است .

عباس جعفري دولت آبادي، دادستان عمومي و انقلاب تهران پيش از اين اعلام كرده بود، قوه قضائيه براساس قانون با مجرمان برخورد خواهد كرد.

خاکسپاری پنهانی جانباختگان عاشورا


روز گذشته مراسم یادبود یکی از جانباختگان روز عاشورا در فضایی غم آلود و عطر گلهای مریم و شمع برگزار شد.
این مراسم به صورت کاملا محرمانه و مخفی در مکان دور افتاده ای برگزار شد. به گفته یکی از بستگان این جوان خانواده به خاطر فشارهای نیروهای امنیتی خانه مسکونی خود را ترک کرده اند و هر شب در مکانی بسر میبرند. قابل ذکر است که مراسم خاکسپاری این جوان نیز تحت تدابیر شدید امنیتی صورت گرفت و خانواده فقط دو ساعت قبل از دفن از مراسم مطلع شدند و به سرعت خود را به بهشت زهرا رساندند. در طول مراسم یادبود مادر این شهید با ضجه و شیون مدام تکرار میکرد که “حتی نگذاشتند او را ببینم.”

خاکسپاری پنهانی جانباختگان عاشورا


روز گذشته مراسم یادبود یکی از جانباختگان روز عاشورا در فضایی غم آلود و عطر گلهای مریم و شمع برگزار شد.
این مراسم به صورت کاملا محرمانه و مخفی در مکان دور افتاده ای برگزار شد. به گفته یکی از بستگان این جوان خانواده به خاطر فشارهای نیروهای امنیتی خانه مسکونی خود را ترک کرده اند و هر شب در مکانی بسر میبرند. قابل ذکر است که مراسم خاکسپاری این جوان نیز تحت تدابیر شدید امنیتی صورت گرفت و خانواده فقط دو ساعت قبل از دفن از مراسم مطلع شدند و به سرعت خود را به بهشت زهرا رساندند. در طول مراسم یادبود مادر این شهید با ضجه و شیون مدام تکرار میکرد که “حتی نگذاشتند او را ببینم.”

علی خامنه ای متهم اصلی کهریزک است


بالاخره پس از مدتها دست به دست کردن و بازنویسی و رفت و برگشت بین نهادهای مختلف، روز گذشته (چهارشنبه) کمیته ویژه بررسی بازداشتهای بعد از انتخابات مجلس، گزارش خود را به علی لاریجانی ارایه داد. به نوشته "الف"، سایت احمدی توکلی: " گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس، تقصیر اصلی را متوجه سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران كه به دستور رییس وقت قوه قضاییه اختیار بازداشتگاه كهریزك را بر عهده داشته است، می‌داند."

وب سایت مزبور در ادامه می نویسد: "دستور اعزام بازداشت شدگان 18 تیرماه 88 به كهریزك را مرتضوی شخصا صادر كرده بود. در اثر رفتارهای خشونت بار ماموران با بازداشت شدگان، محیط غیربهداشتی و ضرب و شتم بازداشتیها به دست ماموران و زندانیان شرور تحت امرشان، سه جوان به اسامی مرحوم محسن روح‌الامینی، مرحوم امیر جوادی‌فر و مرحوم محمد كامرانی جان باختند."

این اولین بار نیست که سعید مرتضوی توسط نمایندگان مجلس متهم به قتل زندانیان می شود. در پرونده زهرا کاظمی نیز سخنرانی بلند بالای محسن آرمین و اتهام او به مرتضوی در مورد قتل مستقیم زهرا کاظمی و شکایت نمایندگان از وی در مورد برخوردهای وحشیانه با زندانیان و روزنامه نگاران به جایی نرسید زیرا حمایت مستقیم رهبر و ولی فقیه رژیم از مرتضوی او را از هر پیگردی مبری می کرد. جالب اینکه کمیته ویژه تحقیق در گزارش خود به شروران تحت امر فرماندهان و مسوولین بازداشتگاه اشاره می کند که با ضرب و شتم، بازداشتیها را به قتل رسانده اند.

در روزهای اولیه از پرده برون افتادن جنایت سازمان یافته رژیم علیه بازداشت شدگان در کهریزک، سایت "بازتاب"، وابسته به محسن رضایی از قول "یک منبع آگاه" نوشت: "در بین متهمان پرونده چند سرهنگ و یک سرتیپ وجود دارند."

در همان روزها خبر بازداشت پاسدار احمد رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور روی خبرگزاریها قرار گرفت اما از اسامی دیگر متهمان بازداشت شده خبری نبود و چند روز بعد خبر آزادی آنها با وثیقه مخابره شد.

کوتاه مدتی بعد از آزادی جانیان بازداشت شده، رامین پور اندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک به طرز مشکوکی به قتل رسید. علت مرگ پزشک کهریزک که با نمایندگان مجلس ملاقات کرده و اطلاعات خود را در اختیار آنان قرار داده بود، پس از مدتها حرافی بالاخره مسمومیت با دارو اعلام شد.

بازداشتگاه کهریزک که به دستور بالاترین مقامات رژیم برپا شده بود، تحت سرپرستی مستقیم سعید مرتضوی، دادستان وقت و با آگاهی رییس قوه قضاییه، آیت الله شاهرودی مشغول به کار بود. در این بازداشتگاه، دستگیر شدگان "طرح امنیت اجتماعی" رژیم تحت بدترین شرایط نگهداری شده و تعداد بسیار زیادی از آنان به قتل رسیدند. چون رژیم این افراد را تحت نام اراذل و اوباش بازداشت کرده بود، کسی نیز پیگیر جنایتهای انجام شده در مورد آنان نشد.

اما با مرگ بازداشت شدگان اعتراضات اخیر و از پرده برون افتادن جنایتهای انجام شده در این زندان مخوف به دلیل افشاگریهای وسیع، ولی فقیه رژیم مجبور شد تا دستور تعطیلی آن را صادر کند. هرچند یکی از اتهامهای مرتضوی نافرمانی از دستور رهبر عنوان شده و گفته می شود که خامنه ای به صورت شفاهی توسط سعید جلیلی به مرتضوی دستور داده تا بازداشتیهای کهریزک را انتقال دهد. خود این موضوع به معنی تایید اطلاع خامنه ای از جنایات انجام گرفته در کهریزک است. حال همگان می دانند که مسوولیت جنایات انجام گرفته در کهریزک و دیگر بازداشتگاه های با نام و بی نام رژیم متوجه رهبر و ولی فقیه رژیم است. همه این جنایتها به دستور مستقیم او و با برگماری جنایت پیشگانی همچون مرتضوی و رادان انجام گرفته است.

در پرونده قتلها و جنایات انجام گرفته توسط گماشتگان ولی فقیه، این علی خامنه ای است که متهم ردیف اول است و اوست که باید پاسخگوی ددمنشیها و جنایتهای بی حد و حصر عُمال خود باشد.

علی خامنه ای متهم اصلی کهریزک است


بالاخره پس از مدتها دست به دست کردن و بازنویسی و رفت و برگشت بین نهادهای مختلف، روز گذشته (چهارشنبه) کمیته ویژه بررسی بازداشتهای بعد از انتخابات مجلس، گزارش خود را به علی لاریجانی ارایه داد. به نوشته "الف"، سایت احمدی توکلی: " گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس، تقصیر اصلی را متوجه سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران كه به دستور رییس وقت قوه قضاییه اختیار بازداشتگاه كهریزك را بر عهده داشته است، می‌داند."

وب سایت مزبور در ادامه می نویسد: "دستور اعزام بازداشت شدگان 18 تیرماه 88 به كهریزك را مرتضوی شخصا صادر كرده بود. در اثر رفتارهای خشونت بار ماموران با بازداشت شدگان، محیط غیربهداشتی و ضرب و شتم بازداشتیها به دست ماموران و زندانیان شرور تحت امرشان، سه جوان به اسامی مرحوم محسن روح‌الامینی، مرحوم امیر جوادی‌فر و مرحوم محمد كامرانی جان باختند."

این اولین بار نیست که سعید مرتضوی توسط نمایندگان مجلس متهم به قتل زندانیان می شود. در پرونده زهرا کاظمی نیز سخنرانی بلند بالای محسن آرمین و اتهام او به مرتضوی در مورد قتل مستقیم زهرا کاظمی و شکایت نمایندگان از وی در مورد برخوردهای وحشیانه با زندانیان و روزنامه نگاران به جایی نرسید زیرا حمایت مستقیم رهبر و ولی فقیه رژیم از مرتضوی او را از هر پیگردی مبری می کرد. جالب اینکه کمیته ویژه تحقیق در گزارش خود به شروران تحت امر فرماندهان و مسوولین بازداشتگاه اشاره می کند که با ضرب و شتم، بازداشتیها را به قتل رسانده اند.

در روزهای اولیه از پرده برون افتادن جنایت سازمان یافته رژیم علیه بازداشت شدگان در کهریزک، سایت "بازتاب"، وابسته به محسن رضایی از قول "یک منبع آگاه" نوشت: "در بین متهمان پرونده چند سرهنگ و یک سرتیپ وجود دارند."

در همان روزها خبر بازداشت پاسدار احمد رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور روی خبرگزاریها قرار گرفت اما از اسامی دیگر متهمان بازداشت شده خبری نبود و چند روز بعد خبر آزادی آنها با وثیقه مخابره شد.

کوتاه مدتی بعد از آزادی جانیان بازداشت شده، رامین پور اندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک به طرز مشکوکی به قتل رسید. علت مرگ پزشک کهریزک که با نمایندگان مجلس ملاقات کرده و اطلاعات خود را در اختیار آنان قرار داده بود، پس از مدتها حرافی بالاخره مسمومیت با دارو اعلام شد.

بازداشتگاه کهریزک که به دستور بالاترین مقامات رژیم برپا شده بود، تحت سرپرستی مستقیم سعید مرتضوی، دادستان وقت و با آگاهی رییس قوه قضاییه، آیت الله شاهرودی مشغول به کار بود. در این بازداشتگاه، دستگیر شدگان "طرح امنیت اجتماعی" رژیم تحت بدترین شرایط نگهداری شده و تعداد بسیار زیادی از آنان به قتل رسیدند. چون رژیم این افراد را تحت نام اراذل و اوباش بازداشت کرده بود، کسی نیز پیگیر جنایتهای انجام شده در مورد آنان نشد.

اما با مرگ بازداشت شدگان اعتراضات اخیر و از پرده برون افتادن جنایتهای انجام شده در این زندان مخوف به دلیل افشاگریهای وسیع، ولی فقیه رژیم مجبور شد تا دستور تعطیلی آن را صادر کند. هرچند یکی از اتهامهای مرتضوی نافرمانی از دستور رهبر عنوان شده و گفته می شود که خامنه ای به صورت شفاهی توسط سعید جلیلی به مرتضوی دستور داده تا بازداشتیهای کهریزک را انتقال دهد. خود این موضوع به معنی تایید اطلاع خامنه ای از جنایات انجام گرفته در کهریزک است. حال همگان می دانند که مسوولیت جنایات انجام گرفته در کهریزک و دیگر بازداشتگاه های با نام و بی نام رژیم متوجه رهبر و ولی فقیه رژیم است. همه این جنایتها به دستور مستقیم او و با برگماری جنایت پیشگانی همچون مرتضوی و رادان انجام گرفته است.

در پرونده قتلها و جنایات انجام گرفته توسط گماشتگان ولی فقیه، این علی خامنه ای است که متهم ردیف اول است و اوست که باید پاسخگوی ددمنشیها و جنایتهای بی حد و حصر عُمال خود باشد.

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic