Wednesday, November 18, 2009

گزارش ویدئویی از تجمع اعتراض‌امیز دانشجویان دانشگاه تهران به اعدام احسان فتاحیان

گزارش ویدئویی از تجمع اعتراض‌امیز دانشجویان دانشگاه تهران به اعدام احسان فتاحیان

گزارش ویدئویی از تجمع اعتراض‌امیز دانشجویان دانشگاه تهران به اعدام احسان فتاحیان

اتهامات سنگین برای مهدیه گلرو در پی برگزاری دادگاه



دادگاه رسیدگی به اتهامات مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران روز سه‌شنبه در شعبه ۱۵ به ریاست قاضی قمی برگزار شد.

به گزارش واحد دانشجویی مجموعه فعالان حقوق‌بشر در این دادگاه که مهدیه گلرو به همراه وکیل خود محمد اولیایی‌فر حضور داشت، وی با اتهاماتی همچون تبانی و تجمع با هدف بر هم‌زدن نظم داخلی‬، اقدام علیه امنیت ملی از طریق حضور در تجمعات غیر‌قانونی، تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب از طریق رسانه‌های بیگانه روبه‌رو شد که اولیایی‌فر و گلرو به دفاع پرداختند. حکم دادگاه ۱۰ روز دیگر صادر خواهد شد.

مهدیه گلرو از اعضای شورای حق‌‌تحصیل و دانشجوی محروم از تحصیل است که از اوایل شروع به کار دولت نهم به ۶ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده است. وی به همراه دیگر محرومین از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی، سال گذشته پس از تحصن ۴ روزه برای بازگشت به دانش‌گاه بازداشت و به اوین منتقل شده بود.

هم‌اکنون مجید دری، پیمان عارف و ضیا‌الدین نبوی از دیگر اعضای شورای حق تحصیل در زندان اوین هستند.

اتهامات سنگین برای مهدیه گلرو در پی برگزاری دادگاه



دادگاه رسیدگی به اتهامات مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران روز سه‌شنبه در شعبه ۱۵ به ریاست قاضی قمی برگزار شد.

به گزارش واحد دانشجویی مجموعه فعالان حقوق‌بشر در این دادگاه که مهدیه گلرو به همراه وکیل خود محمد اولیایی‌فر حضور داشت، وی با اتهاماتی همچون تبانی و تجمع با هدف بر هم‌زدن نظم داخلی‬، اقدام علیه امنیت ملی از طریق حضور در تجمعات غیر‌قانونی، تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب از طریق رسانه‌های بیگانه روبه‌رو شد که اولیایی‌فر و گلرو به دفاع پرداختند. حکم دادگاه ۱۰ روز دیگر صادر خواهد شد.

مهدیه گلرو از اعضای شورای حق‌‌تحصیل و دانشجوی محروم از تحصیل است که از اوایل شروع به کار دولت نهم به ۶ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده است. وی به همراه دیگر محرومین از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی، سال گذشته پس از تحصن ۴ روزه برای بازگشت به دانش‌گاه بازداشت و به اوین منتقل شده بود.

هم‌اکنون مجید دری، پیمان عارف و ضیا‌الدین نبوی از دیگر اعضای شورای حق تحصیل در زندان اوین هستند.

اتهامات سنگین برای مهدیه گلرو در پی برگزاری دادگاه



دادگاه رسیدگی به اتهامات مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران روز سه‌شنبه در شعبه ۱۵ به ریاست قاضی قمی برگزار شد.

به گزارش واحد دانشجویی مجموعه فعالان حقوق‌بشر در این دادگاه که مهدیه گلرو به همراه وکیل خود محمد اولیایی‌فر حضور داشت، وی با اتهاماتی همچون تبانی و تجمع با هدف بر هم‌زدن نظم داخلی‬، اقدام علیه امنیت ملی از طریق حضور در تجمعات غیر‌قانونی، تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب از طریق رسانه‌های بیگانه روبه‌رو شد که اولیایی‌فر و گلرو به دفاع پرداختند. حکم دادگاه ۱۰ روز دیگر صادر خواهد شد.

مهدیه گلرو از اعضای شورای حق‌‌تحصیل و دانشجوی محروم از تحصیل است که از اوایل شروع به کار دولت نهم به ۶ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده است. وی به همراه دیگر محرومین از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی، سال گذشته پس از تحصن ۴ روزه برای بازگشت به دانش‌گاه بازداشت و به اوین منتقل شده بود.

هم‌اکنون مجید دری، پیمان عارف و ضیا‌الدین نبوی از دیگر اعضای شورای حق تحصیل در زندان اوین هستند.

قطع اينترنت در اكثر نقاط تبريز در آستانه سفر احمدي نژاد


از بامداد پنجشنبه و در آستانه سفر رئيس دولت كودتا به شهر تبريز ، اينترنت در اكثر نقاط اين شهر دچار اخلال و قطع شده است.
گفتني است در پي شهادت دكتر پوراندرجاني كه از انشجويانو اهالي تبريز ميباشد ، فضاي عمومي شهر تبريز به شدت متاثر شده است و كودتاچيان از ترس اعتراض مومي مردم دست به چنين اقدامي زده اند.
همچنين گفتني است كه در سطح شهر وفضاي اينترنت اطلاعيه هايي مبني بر دعوت از مردم براي اعتراض به احمدي نژاد پخش شده است
اين گزارش حاكيست كه سايت تابناك به نقل از مسئولان دولتي از قصد كودتاچيان براي سازماندهي و جمع اوري مردم از نقاط مختلف استان جهت نمايش استقبال از رئيس دولت كودتا خبر ميدهد.

بيست و هفتم آبان

قطع اينترنت در اكثر نقاط تبريز در آستانه سفر احمدي نژاد


از بامداد پنجشنبه و در آستانه سفر رئيس دولت كودتا به شهر تبريز ، اينترنت در اكثر نقاط اين شهر دچار اخلال و قطع شده است.
گفتني است در پي شهادت دكتر پوراندرجاني كه از انشجويانو اهالي تبريز ميباشد ، فضاي عمومي شهر تبريز به شدت متاثر شده است و كودتاچيان از ترس اعتراض مومي مردم دست به چنين اقدامي زده اند.
همچنين گفتني است كه در سطح شهر وفضاي اينترنت اطلاعيه هايي مبني بر دعوت از مردم براي اعتراض به احمدي نژاد پخش شده است
اين گزارش حاكيست كه سايت تابناك به نقل از مسئولان دولتي از قصد كودتاچيان براي سازماندهي و جمع اوري مردم از نقاط مختلف استان جهت نمايش استقبال از رئيس دولت كودتا خبر ميدهد.

بيست و هفتم آبان

قطع اينترنت در اكثر نقاط تبريز در آستانه سفر احمدي نژاد


از بامداد پنجشنبه و در آستانه سفر رئيس دولت كودتا به شهر تبريز ، اينترنت در اكثر نقاط اين شهر دچار اخلال و قطع شده است.
گفتني است در پي شهادت دكتر پوراندرجاني كه از انشجويانو اهالي تبريز ميباشد ، فضاي عمومي شهر تبريز به شدت متاثر شده است و كودتاچيان از ترس اعتراض مومي مردم دست به چنين اقدامي زده اند.
همچنين گفتني است كه در سطح شهر وفضاي اينترنت اطلاعيه هايي مبني بر دعوت از مردم براي اعتراض به احمدي نژاد پخش شده است
اين گزارش حاكيست كه سايت تابناك به نقل از مسئولان دولتي از قصد كودتاچيان براي سازماندهي و جمع اوري مردم از نقاط مختلف استان جهت نمايش استقبال از رئيس دولت كودتا خبر ميدهد.

بيست و هفتم آبان

رژیم ولایت فقیه فاسدترین رژیم جهان


به گزارش سازمان شفافیت بین الملل که روز گذشته منتشر شد، بین 180 کشور جهان، رژیم جمهوری اسلامی جزو ده کشور فاسد جهان قرار دارد. رهبر رژیم جمهوری اسلامی که خود را نماینده خدا و برگزیده او در روی زمین می داند، گوی سبقت را در نکبت و فساد و تباهی از همگان ربوده و کلاه بوقی بی شرمترینها را به سرگذاشته است.

رژیمی که هر روزه از طریق دستگاه های تبلیغی خود مردم را به راه راست فرا می خواند و موعظه های آنچنانی بر فراز منابر برگزار می کند، خود دست در کیسه مردم دارد و بی شرمانه ادعای مبارزه با فساد سر می دهد. آنانی که ادعای رهبری دین و مذهب دارند و ردای روحانیت به تن کرده اند، از تنها چیزی که بویی نبرده اند انسانیت و روحانیت است.

تبهکاران و اختلاس گران حاکم بر جان و مال مردم در زیر ذره بین سازمان شفافیت بین المللی به قعر جدول رفتند و در رده هشتم در بین فاسدها ایستادند تا جهان بداند که در ایران چه می گذرد و دزدان و مفسدان سیاهکار چگونه زندگی را بر مردم جهنم کرده اند.

سازمان شفافیت بین المللی شاخصهای بررسی خود در فساد حکومتی را "اختلاس، رشوه‌گیری، خرید و فروش پستهای دولتی، رشوه‌پذیری دستگاه قضایی، فساد مالی در میان سیاستمداران و مقامهای دولتی، عدم مقابله کافی یا ناکارایی در پیکار علیه مواد مخدر و اقدامهای نهادها و افراد متنفذ در جلوگیری از اطلاع رسانی و پیگیری موارد فساد" در نظر گرفته است.

با توجه به حجم عظیم فساد مالی در رژیم ولایت فقیه که یک فقره آن در ترکیه ضبط شده است که بالغ بر 18 میلیارد دلار می شود و همچنین معاملاتی همچون واگذاری شرکت مخابرات و یا دیگر شرکتهای دولتی به سپاه پاسداران و حجم عظیم قاچاق کالا از اسکله های بی نام و نشان و ... معلوم نیست چرا رژیم در رتبه 8 کشور از قعر جدول قرار دارد. زیرا با توجه به داده ها و اطلاعات منتشر شده، در هیچ کشوری در جهان چنین حجم وسیعی از اختلاس، دزدی و کلاهبرداری انجام نمی گیرد. همچنین رشوه گیری و تجاوز به عنف پایوران رژیم به زنان و دختران و حتا پسران جوان در زندانها و سر به نیست کردن آنها را نیز باید به این سیاهه افزود.

به هرحال نماینده خدا بر زمین که ادعای رهبری جهان و مدیریت آنرا دارد، مدال فاسدترینها را به گردن آویخته است تا دیگران بدانند که مردم ایران این روزها در خیابانها با چه نوع جانورانی دست و پنجه نرم می کنند و چرا صدای اعتراض خود را بلند کرده و حاضر به قدمی عقب نشینی در برابر تبهکارترین و فاسدترینهای جهان نیستند.

رژیم ولایت فقیه فاسدترین رژیم جهان


به گزارش سازمان شفافیت بین الملل که روز گذشته منتشر شد، بین 180 کشور جهان، رژیم جمهوری اسلامی جزو ده کشور فاسد جهان قرار دارد. رهبر رژیم جمهوری اسلامی که خود را نماینده خدا و برگزیده او در روی زمین می داند، گوی سبقت را در نکبت و فساد و تباهی از همگان ربوده و کلاه بوقی بی شرمترینها را به سرگذاشته است.

رژیمی که هر روزه از طریق دستگاه های تبلیغی خود مردم را به راه راست فرا می خواند و موعظه های آنچنانی بر فراز منابر برگزار می کند، خود دست در کیسه مردم دارد و بی شرمانه ادعای مبارزه با فساد سر می دهد. آنانی که ادعای رهبری دین و مذهب دارند و ردای روحانیت به تن کرده اند، از تنها چیزی که بویی نبرده اند انسانیت و روحانیت است.

تبهکاران و اختلاس گران حاکم بر جان و مال مردم در زیر ذره بین سازمان شفافیت بین المللی به قعر جدول رفتند و در رده هشتم در بین فاسدها ایستادند تا جهان بداند که در ایران چه می گذرد و دزدان و مفسدان سیاهکار چگونه زندگی را بر مردم جهنم کرده اند.

سازمان شفافیت بین المللی شاخصهای بررسی خود در فساد حکومتی را "اختلاس، رشوه‌گیری، خرید و فروش پستهای دولتی، رشوه‌پذیری دستگاه قضایی، فساد مالی در میان سیاستمداران و مقامهای دولتی، عدم مقابله کافی یا ناکارایی در پیکار علیه مواد مخدر و اقدامهای نهادها و افراد متنفذ در جلوگیری از اطلاع رسانی و پیگیری موارد فساد" در نظر گرفته است.

با توجه به حجم عظیم فساد مالی در رژیم ولایت فقیه که یک فقره آن در ترکیه ضبط شده است که بالغ بر 18 میلیارد دلار می شود و همچنین معاملاتی همچون واگذاری شرکت مخابرات و یا دیگر شرکتهای دولتی به سپاه پاسداران و حجم عظیم قاچاق کالا از اسکله های بی نام و نشان و ... معلوم نیست چرا رژیم در رتبه 8 کشور از قعر جدول قرار دارد. زیرا با توجه به داده ها و اطلاعات منتشر شده، در هیچ کشوری در جهان چنین حجم وسیعی از اختلاس، دزدی و کلاهبرداری انجام نمی گیرد. همچنین رشوه گیری و تجاوز به عنف پایوران رژیم به زنان و دختران و حتا پسران جوان در زندانها و سر به نیست کردن آنها را نیز باید به این سیاهه افزود.

به هرحال نماینده خدا بر زمین که ادعای رهبری جهان و مدیریت آنرا دارد، مدال فاسدترینها را به گردن آویخته است تا دیگران بدانند که مردم ایران این روزها در خیابانها با چه نوع جانورانی دست و پنجه نرم می کنند و چرا صدای اعتراض خود را بلند کرده و حاضر به قدمی عقب نشینی در برابر تبهکارترین و فاسدترینهای جهان نیستند.

رژیم ولایت فقیه فاسدترین رژیم جهان


به گزارش سازمان شفافیت بین الملل که روز گذشته منتشر شد، بین 180 کشور جهان، رژیم جمهوری اسلامی جزو ده کشور فاسد جهان قرار دارد. رهبر رژیم جمهوری اسلامی که خود را نماینده خدا و برگزیده او در روی زمین می داند، گوی سبقت را در نکبت و فساد و تباهی از همگان ربوده و کلاه بوقی بی شرمترینها را به سرگذاشته است.

رژیمی که هر روزه از طریق دستگاه های تبلیغی خود مردم را به راه راست فرا می خواند و موعظه های آنچنانی بر فراز منابر برگزار می کند، خود دست در کیسه مردم دارد و بی شرمانه ادعای مبارزه با فساد سر می دهد. آنانی که ادعای رهبری دین و مذهب دارند و ردای روحانیت به تن کرده اند، از تنها چیزی که بویی نبرده اند انسانیت و روحانیت است.

تبهکاران و اختلاس گران حاکم بر جان و مال مردم در زیر ذره بین سازمان شفافیت بین المللی به قعر جدول رفتند و در رده هشتم در بین فاسدها ایستادند تا جهان بداند که در ایران چه می گذرد و دزدان و مفسدان سیاهکار چگونه زندگی را بر مردم جهنم کرده اند.

سازمان شفافیت بین المللی شاخصهای بررسی خود در فساد حکومتی را "اختلاس، رشوه‌گیری، خرید و فروش پستهای دولتی، رشوه‌پذیری دستگاه قضایی، فساد مالی در میان سیاستمداران و مقامهای دولتی، عدم مقابله کافی یا ناکارایی در پیکار علیه مواد مخدر و اقدامهای نهادها و افراد متنفذ در جلوگیری از اطلاع رسانی و پیگیری موارد فساد" در نظر گرفته است.

با توجه به حجم عظیم فساد مالی در رژیم ولایت فقیه که یک فقره آن در ترکیه ضبط شده است که بالغ بر 18 میلیارد دلار می شود و همچنین معاملاتی همچون واگذاری شرکت مخابرات و یا دیگر شرکتهای دولتی به سپاه پاسداران و حجم عظیم قاچاق کالا از اسکله های بی نام و نشان و ... معلوم نیست چرا رژیم در رتبه 8 کشور از قعر جدول قرار دارد. زیرا با توجه به داده ها و اطلاعات منتشر شده، در هیچ کشوری در جهان چنین حجم وسیعی از اختلاس، دزدی و کلاهبرداری انجام نمی گیرد. همچنین رشوه گیری و تجاوز به عنف پایوران رژیم به زنان و دختران و حتا پسران جوان در زندانها و سر به نیست کردن آنها را نیز باید به این سیاهه افزود.

به هرحال نماینده خدا بر زمین که ادعای رهبری جهان و مدیریت آنرا دارد، مدال فاسدترینها را به گردن آویخته است تا دیگران بدانند که مردم ایران این روزها در خیابانها با چه نوع جانورانی دست و پنجه نرم می کنند و چرا صدای اعتراض خود را بلند کرده و حاضر به قدمی عقب نشینی در برابر تبهکارترین و فاسدترینهای جهان نیستند.

دو زن جوان مسیحی، پس از ۲۶۰ روز از زندان اوین آزاد شدند


مرضیه امیری زاده اسماعیل آبادی و مریم رستم پور، دو زن جوان که به علت گرویدن به آیین مسیحیت نزدیک به ۹ ماه در بازداشت بودند، روز چهارشنبه از زندان اوین آزاد شدند. یکی از مقام های کلیسای ایرانیان در لندن در گفت و گو با رادیو فردا خبر آزادی این دو را تایید کرد. این دو زن جوان که نزدیک به ۱۰ سال پیش، دین خود را از اسلام به مسیحیت تغییر داده بودند، اسفند ماه سال گذشته بازداشت شدند. گروه کلیسای ایلام با اعلام این خبر افزوده است که این دو زن ۳۰ و ۲۷ ساله، بدون وثیقه آزاد شده اند اما همچنان ممکن است به دادگاه فرا خوانده شوند.

دو زن جوان مسیحی، پس از ۲۶۰ روز از زندان اوین آزاد شدند


مرضیه امیری زاده اسماعیل آبادی و مریم رستم پور، دو زن جوان که به علت گرویدن به آیین مسیحیت نزدیک به ۹ ماه در بازداشت بودند، روز چهارشنبه از زندان اوین آزاد شدند. یکی از مقام های کلیسای ایرانیان در لندن در گفت و گو با رادیو فردا خبر آزادی این دو را تایید کرد. این دو زن جوان که نزدیک به ۱۰ سال پیش، دین خود را از اسلام به مسیحیت تغییر داده بودند، اسفند ماه سال گذشته بازداشت شدند. گروه کلیسای ایلام با اعلام این خبر افزوده است که این دو زن ۳۰ و ۲۷ ساله، بدون وثیقه آزاد شده اند اما همچنان ممکن است به دادگاه فرا خوانده شوند.

دو زن جوان مسیحی، پس از ۲۶۰ روز از زندان اوین آزاد شدند


مرضیه امیری زاده اسماعیل آبادی و مریم رستم پور، دو زن جوان که به علت گرویدن به آیین مسیحیت نزدیک به ۹ ماه در بازداشت بودند، روز چهارشنبه از زندان اوین آزاد شدند. یکی از مقام های کلیسای ایرانیان در لندن در گفت و گو با رادیو فردا خبر آزادی این دو را تایید کرد. این دو زن جوان که نزدیک به ۱۰ سال پیش، دین خود را از اسلام به مسیحیت تغییر داده بودند، اسفند ماه سال گذشته بازداشت شدند. گروه کلیسای ایلام با اعلام این خبر افزوده است که این دو زن ۳۰ و ۲۷ ساله، بدون وثیقه آزاد شده اند اما همچنان ممکن است به دادگاه فرا خوانده شوند.

دستگیری 5 تن از دانشجویان کرد به دنبال تجمع اعتراضی آنان علیه حکم اعدام احسان فتاحیان

به دنبال تجمع تعداد کثیری از دانشجویان کرد در دانشگاه تهران که علیه اعدام زندانی سیاسی کرد احسان فتاحیان و در محکومیت این عمل غیر انسانی برگزار گردید، دیگر خبرهای رسیده به روانیوز حاکی از آنست که نیروهای امنیتی 5 تن از دانشجویان کرد را با اسامی احمد اسماعیلی، آمانج رحیمی، سروه ویسی، لیلا محمدی و پخشان عزیزی را دستیگر نموده اند. از سرنوشت این 5 دانشجو تاکنون خبری در دست نیست.
قابل ذکر است که روز دوشنبه دانشجویان کرد با خواندن بیانیه و سردادن شعارهایی چون "دولت کودتا این آخرین پیام است، کردستان آماده قیام است"، "زندانی سیاسی آزاد باید،" نه تجزیه نه زندان، فدرالیسم برای ایران"، "مرگ بر دیکتاتور"، "قوه قضایه ننگت باد"، "ترور، اعدام، تبانی، این است عدل اسلامی؟" و همچنین خواندن سرودهایی به زبان کردی و خواندن سرود یار دبستانی من با همراهی دیگر دانشجویان آزادیخواه و غیرکرد، اعتراض خود را علیه سیاستهای اخیر دولت در رابطه با زندانیان سیاسی کردستان نشان دادند.



دستگیری 5 تن از دانشجویان کرد به دنبال تجمع اعتراضی آنان علیه حکم اعدام احسان فتاحیان

به دنبال تجمع تعداد کثیری از دانشجویان کرد در دانشگاه تهران که علیه اعدام زندانی سیاسی کرد احسان فتاحیان و در محکومیت این عمل غیر انسانی برگزار گردید، دیگر خبرهای رسیده به روانیوز حاکی از آنست که نیروهای امنیتی 5 تن از دانشجویان کرد را با اسامی احمد اسماعیلی، آمانج رحیمی، سروه ویسی، لیلا محمدی و پخشان عزیزی را دستیگر نموده اند. از سرنوشت این 5 دانشجو تاکنون خبری در دست نیست.
قابل ذکر است که روز دوشنبه دانشجویان کرد با خواندن بیانیه و سردادن شعارهایی چون "دولت کودتا این آخرین پیام است، کردستان آماده قیام است"، "زندانی سیاسی آزاد باید،" نه تجزیه نه زندان، فدرالیسم برای ایران"، "مرگ بر دیکتاتور"، "قوه قضایه ننگت باد"، "ترور، اعدام، تبانی، این است عدل اسلامی؟" و همچنین خواندن سرودهایی به زبان کردی و خواندن سرود یار دبستانی من با همراهی دیگر دانشجویان آزادیخواه و غیرکرد، اعتراض خود را علیه سیاستهای اخیر دولت در رابطه با زندانیان سیاسی کردستان نشان دادند.



دستگیری 5 تن از دانشجویان کرد به دنبال تجمع اعتراضی آنان علیه حکم اعدام احسان فتاحیان

به دنبال تجمع تعداد کثیری از دانشجویان کرد در دانشگاه تهران که علیه اعدام زندانی سیاسی کرد احسان فتاحیان و در محکومیت این عمل غیر انسانی برگزار گردید، دیگر خبرهای رسیده به روانیوز حاکی از آنست که نیروهای امنیتی 5 تن از دانشجویان کرد را با اسامی احمد اسماعیلی، آمانج رحیمی، سروه ویسی، لیلا محمدی و پخشان عزیزی را دستیگر نموده اند. از سرنوشت این 5 دانشجو تاکنون خبری در دست نیست.
قابل ذکر است که روز دوشنبه دانشجویان کرد با خواندن بیانیه و سردادن شعارهایی چون "دولت کودتا این آخرین پیام است، کردستان آماده قیام است"، "زندانی سیاسی آزاد باید،" نه تجزیه نه زندان، فدرالیسم برای ایران"، "مرگ بر دیکتاتور"، "قوه قضایه ننگت باد"، "ترور، اعدام، تبانی، این است عدل اسلامی؟" و همچنین خواندن سرودهایی به زبان کردی و خواندن سرود یار دبستانی من با همراهی دیگر دانشجویان آزادیخواه و غیرکرد، اعتراض خود را علیه سیاستهای اخیر دولت در رابطه با زندانیان سیاسی کردستان نشان دادند.



مادر پزشک کهریزک پیش از مرگ فرزندش: جان پسرم در خطر است


سایت نوروز: درحالیکه فرمانده نیروی انتظامی مدعی می شود مرحوم رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک، خودکشی کرده است، آخرین اطلاعات موثق دریافتی توسط خبرنگار نوروز حاکی از آن است که مادر رامین پوراندرجانی، قبل از رحلت پسرش با دکتر روح الامینی، پدر شهید محسن روح الامینی تماس می گیرد و ضمن بیان اینکه محسن توسط رامین پیش از شهادت مورد معاینه قرار گرفته بود به او می گوید که جان پسر من به علت بیان حقایقی در مورد شکنجه و شهادت پسر شما در خطر است."

بنا بر اطلاعات دریافتی توسط نوروز که برای اولین بار و پس از اطمینان از صحت خبر آنرا افشا می کند، دکتر روح الامینی هم در پاسخ به مادر رامین می گوید: "شما می خواهید من چه کار کنم؟ اگر رضایت بدهم مشکل شما حل می شود. شما با کسانی طرف هستید که متهم پرونده هستند نه من"

تحلیل خبرهای پس از انتشار خبررحلت دکتر پوراندرجانی مبین آن است که نیروی انتظامی و قوه قضائیه در مورد این خبر بسیار منفعلانه برخورد می کنند و غیر از تکرار ادعاهای قدیمی در مورد برخورد با حوادث کهریزک صحبت های جدیدی مطرح نمی نمایند.

نوروز پس از انتشار گزارش های دریافتی در مورد مرگ دکتر رامین پوراندرجانی و متهم نمودن سردار احمدی مقدم- فرمانده نیروی انتظامی-، سردار رادان- جانشین وی- و سعید مرتضوی دادستان وقت کل کشور که به صورت مستقیم در حوادث کهریزک دخالت داشتند، با پاسخی از سوی آنان مواجه نمی شود که با توجه به سوابق افراد فوق در متهم کردن افراد به جرم های خودساخته و ارتباط دادن اکثر حوادث به نیروهای خارجی امری بسیار بعید به نظر می رسد.

برخی اطلاعات مبین آن است که از افراد فوق درخواست شده است در مورد این پرونده صحبت نکنند تا با موج فشارهای بیشتری مواجه نگردند. امری که آنها نیز تاکنون سعی دارند مطابق آن عمل کنند و صحبت های زیادی در مورد نقش خود به خصوص در مورد پرونده مرگ رامین پوراندرجانی بیان نکنند.

صحبت های فرمانده نیروی انتظامی که از کشف وصیت نامه مرحوم پوراندرجانی و طرح ادعای خودکشی وی می گوید از معدود مواردی است که فرمانده نیروی انتظامی به عنوان عالی ترین مقام این نیرو به صورت مستقیم مطرح می کند تا فشارهای زیادی را که این روزها نیروی انتظامی کشور با آن مواجه است کاهش دهد. ادعایی که به علت طرح اتهاماتی چون دخالت مستقیم وی و جانشینش در این پرونده غیرقابل باور و ساختگی به نظر می رسد. به خصوص که توجه داشته باشیم مرحوم رامین قبل از رحلت و طی صحبت تلفنی با یکی از دوستانش به او گفته بود که سه شنبه به تبریز خواهد رفت. برای اثبات دروغین بودن ادعاهای فرمانده نیروی انتظامی می توان به دریافت پذیرش از یکی از دانشگاه ها آلمان توسط رامین پوراندرجانی هم اشاره کرد. او قصد داشت جهت ادامه تحصیل و گرفتن تخصص به این کشور برود.

نوروز بازهم سئوال های مطرح شده در مورد این پرونده را که پیش از این مطرح شده بود به عنوان راهی برای پی بردن به ابعاد جنایات کهریزک و شهادت افرادی چون محسن روح الامینی و رامین پوراندرجانی می داند و منتظر پاسخ روسای قوه مجریه و مقننه و همچنین رئیس کمیسیون امنیت ملی و اعضای کمیته ویژه بررسی حوادث پس از انتخابات است.

در عین حال نوروز آمادگی دارد جواب های فرمانده نیروی انتظامی یا جانشین وی و حتی سعید مرتضوی را به این پرسش ها منتشر کند. همانگونه که قبلاً هم گفته شده است پرسش های قابل طرح به قرار زیر دوباره به اطلاع می رسد:

1- تاخير طولاني در قرائت گزارش كميته ويژه و عدم برگزاري دادگاه متهمان كهريزك ، به چه علت و با فشار چه اشخاص و نهادهايي بوده است و ارتباط مرگ مرموز دکتر پوراندرجاني با اين تاخيرها و خصوصا متن قرائت نشده گزارش كميته ويژه مجلس چیست؟

2- با توجه به حضور و شهادت دادن دکتر پوراندرجاني در جلسه كميسيون امنيت ملي و كميته ويژه و با توجه به اينكه بارها اين مرحوم قبل از مرگ نسبت به عدم امنيت جاني خود هشدار داده بود، چرا از وي محافظت نشد و او همچنان در اختيار نيروي انتظامي كه مقامات عالي آن از متهمان اصلي پرونده جنايات كهريزك هستند، قرار داشت تا شب هنگام، در سن 26 سالگي و در خواب سكته داده شود یا مرگ وی خودکشی تلقی گردد؟

3- در حالي كه خانواده اين مرحوم ساكن تبريز هستند و او نیز در نهایت در تبريز دفن شده است، علت برگزاري مراسم تغسیل و تکفین در تهران چه بوده است؟

4- علت مخالفت مقامات امنيتي با كالبدشكافي جنازه اين شهید توسط پزشكان مستقل که از حقوق مسلم خانواده متوفی بوده است چيست؟

5- اگر شهيد پوراندرجاني به مرگ طبيعي فوت شده است و یا خودکشی کرده است به چه دليل مراسم ترحيم وي با حضور نيروهاي امنيتي و در شرايطي غيرعادي برگزار شده است به طوری ‌که حتی دوستان نزدیک این مرحوم هم جرات حضور در مراسم تدفین را پیدا نکرده‌اند؟

6- ارتباط مرگ مشكوك رامين پوراندرجانی با متهمان اصلي جنايات شكنجه‌گاه كهريزك و به طور مشخص احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي، رادان جانشين فرمانده اين نيرو و مسئول بازداشتگاه كهريزك و سعید مرتضوي دادستان وقت تهران كه متهمان با دستور وي و معاونانش قاضي حداد و قاضي حيدري فر به كهريزك منتقل شده اند ،چيست؟ (اطلاعات نوروز مبین آن است که شخص احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی بارها رامین را مورد تهدید قرار داده و دستور به سکوت او داده بود)

7- آيا شباهت عجيب نحوه اعلام شدن مرگ اين جوان۲۶ ساله يعني ايست قلبي در هنگام خواب با قتل‌هاي سياسي در سال‌هاي گذشته، سوال برانگيز نيست؟

مادر پزشک کهریزک پیش از مرگ فرزندش: جان پسرم در خطر است


سایت نوروز: درحالیکه فرمانده نیروی انتظامی مدعی می شود مرحوم رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک، خودکشی کرده است، آخرین اطلاعات موثق دریافتی توسط خبرنگار نوروز حاکی از آن است که مادر رامین پوراندرجانی، قبل از رحلت پسرش با دکتر روح الامینی، پدر شهید محسن روح الامینی تماس می گیرد و ضمن بیان اینکه محسن توسط رامین پیش از شهادت مورد معاینه قرار گرفته بود به او می گوید که جان پسر من به علت بیان حقایقی در مورد شکنجه و شهادت پسر شما در خطر است."

بنا بر اطلاعات دریافتی توسط نوروز که برای اولین بار و پس از اطمینان از صحت خبر آنرا افشا می کند، دکتر روح الامینی هم در پاسخ به مادر رامین می گوید: "شما می خواهید من چه کار کنم؟ اگر رضایت بدهم مشکل شما حل می شود. شما با کسانی طرف هستید که متهم پرونده هستند نه من"

تحلیل خبرهای پس از انتشار خبررحلت دکتر پوراندرجانی مبین آن است که نیروی انتظامی و قوه قضائیه در مورد این خبر بسیار منفعلانه برخورد می کنند و غیر از تکرار ادعاهای قدیمی در مورد برخورد با حوادث کهریزک صحبت های جدیدی مطرح نمی نمایند.

نوروز پس از انتشار گزارش های دریافتی در مورد مرگ دکتر رامین پوراندرجانی و متهم نمودن سردار احمدی مقدم- فرمانده نیروی انتظامی-، سردار رادان- جانشین وی- و سعید مرتضوی دادستان وقت کل کشور که به صورت مستقیم در حوادث کهریزک دخالت داشتند، با پاسخی از سوی آنان مواجه نمی شود که با توجه به سوابق افراد فوق در متهم کردن افراد به جرم های خودساخته و ارتباط دادن اکثر حوادث به نیروهای خارجی امری بسیار بعید به نظر می رسد.

برخی اطلاعات مبین آن است که از افراد فوق درخواست شده است در مورد این پرونده صحبت نکنند تا با موج فشارهای بیشتری مواجه نگردند. امری که آنها نیز تاکنون سعی دارند مطابق آن عمل کنند و صحبت های زیادی در مورد نقش خود به خصوص در مورد پرونده مرگ رامین پوراندرجانی بیان نکنند.

صحبت های فرمانده نیروی انتظامی که از کشف وصیت نامه مرحوم پوراندرجانی و طرح ادعای خودکشی وی می گوید از معدود مواردی است که فرمانده نیروی انتظامی به عنوان عالی ترین مقام این نیرو به صورت مستقیم مطرح می کند تا فشارهای زیادی را که این روزها نیروی انتظامی کشور با آن مواجه است کاهش دهد. ادعایی که به علت طرح اتهاماتی چون دخالت مستقیم وی و جانشینش در این پرونده غیرقابل باور و ساختگی به نظر می رسد. به خصوص که توجه داشته باشیم مرحوم رامین قبل از رحلت و طی صحبت تلفنی با یکی از دوستانش به او گفته بود که سه شنبه به تبریز خواهد رفت. برای اثبات دروغین بودن ادعاهای فرمانده نیروی انتظامی می توان به دریافت پذیرش از یکی از دانشگاه ها آلمان توسط رامین پوراندرجانی هم اشاره کرد. او قصد داشت جهت ادامه تحصیل و گرفتن تخصص به این کشور برود.

نوروز بازهم سئوال های مطرح شده در مورد این پرونده را که پیش از این مطرح شده بود به عنوان راهی برای پی بردن به ابعاد جنایات کهریزک و شهادت افرادی چون محسن روح الامینی و رامین پوراندرجانی می داند و منتظر پاسخ روسای قوه مجریه و مقننه و همچنین رئیس کمیسیون امنیت ملی و اعضای کمیته ویژه بررسی حوادث پس از انتخابات است.

در عین حال نوروز آمادگی دارد جواب های فرمانده نیروی انتظامی یا جانشین وی و حتی سعید مرتضوی را به این پرسش ها منتشر کند. همانگونه که قبلاً هم گفته شده است پرسش های قابل طرح به قرار زیر دوباره به اطلاع می رسد:

1- تاخير طولاني در قرائت گزارش كميته ويژه و عدم برگزاري دادگاه متهمان كهريزك ، به چه علت و با فشار چه اشخاص و نهادهايي بوده است و ارتباط مرگ مرموز دکتر پوراندرجاني با اين تاخيرها و خصوصا متن قرائت نشده گزارش كميته ويژه مجلس چیست؟

2- با توجه به حضور و شهادت دادن دکتر پوراندرجاني در جلسه كميسيون امنيت ملي و كميته ويژه و با توجه به اينكه بارها اين مرحوم قبل از مرگ نسبت به عدم امنيت جاني خود هشدار داده بود، چرا از وي محافظت نشد و او همچنان در اختيار نيروي انتظامي كه مقامات عالي آن از متهمان اصلي پرونده جنايات كهريزك هستند، قرار داشت تا شب هنگام، در سن 26 سالگي و در خواب سكته داده شود یا مرگ وی خودکشی تلقی گردد؟

3- در حالي كه خانواده اين مرحوم ساكن تبريز هستند و او نیز در نهایت در تبريز دفن شده است، علت برگزاري مراسم تغسیل و تکفین در تهران چه بوده است؟

4- علت مخالفت مقامات امنيتي با كالبدشكافي جنازه اين شهید توسط پزشكان مستقل که از حقوق مسلم خانواده متوفی بوده است چيست؟

5- اگر شهيد پوراندرجاني به مرگ طبيعي فوت شده است و یا خودکشی کرده است به چه دليل مراسم ترحيم وي با حضور نيروهاي امنيتي و در شرايطي غيرعادي برگزار شده است به طوری ‌که حتی دوستان نزدیک این مرحوم هم جرات حضور در مراسم تدفین را پیدا نکرده‌اند؟

6- ارتباط مرگ مشكوك رامين پوراندرجانی با متهمان اصلي جنايات شكنجه‌گاه كهريزك و به طور مشخص احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي، رادان جانشين فرمانده اين نيرو و مسئول بازداشتگاه كهريزك و سعید مرتضوي دادستان وقت تهران كه متهمان با دستور وي و معاونانش قاضي حداد و قاضي حيدري فر به كهريزك منتقل شده اند ،چيست؟ (اطلاعات نوروز مبین آن است که شخص احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی بارها رامین را مورد تهدید قرار داده و دستور به سکوت او داده بود)

7- آيا شباهت عجيب نحوه اعلام شدن مرگ اين جوان۲۶ ساله يعني ايست قلبي در هنگام خواب با قتل‌هاي سياسي در سال‌هاي گذشته، سوال برانگيز نيست؟

مادر پزشک کهریزک پیش از مرگ فرزندش: جان پسرم در خطر است


سایت نوروز: درحالیکه فرمانده نیروی انتظامی مدعی می شود مرحوم رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک، خودکشی کرده است، آخرین اطلاعات موثق دریافتی توسط خبرنگار نوروز حاکی از آن است که مادر رامین پوراندرجانی، قبل از رحلت پسرش با دکتر روح الامینی، پدر شهید محسن روح الامینی تماس می گیرد و ضمن بیان اینکه محسن توسط رامین پیش از شهادت مورد معاینه قرار گرفته بود به او می گوید که جان پسر من به علت بیان حقایقی در مورد شکنجه و شهادت پسر شما در خطر است."

بنا بر اطلاعات دریافتی توسط نوروز که برای اولین بار و پس از اطمینان از صحت خبر آنرا افشا می کند، دکتر روح الامینی هم در پاسخ به مادر رامین می گوید: "شما می خواهید من چه کار کنم؟ اگر رضایت بدهم مشکل شما حل می شود. شما با کسانی طرف هستید که متهم پرونده هستند نه من"

تحلیل خبرهای پس از انتشار خبررحلت دکتر پوراندرجانی مبین آن است که نیروی انتظامی و قوه قضائیه در مورد این خبر بسیار منفعلانه برخورد می کنند و غیر از تکرار ادعاهای قدیمی در مورد برخورد با حوادث کهریزک صحبت های جدیدی مطرح نمی نمایند.

نوروز پس از انتشار گزارش های دریافتی در مورد مرگ دکتر رامین پوراندرجانی و متهم نمودن سردار احمدی مقدم- فرمانده نیروی انتظامی-، سردار رادان- جانشین وی- و سعید مرتضوی دادستان وقت کل کشور که به صورت مستقیم در حوادث کهریزک دخالت داشتند، با پاسخی از سوی آنان مواجه نمی شود که با توجه به سوابق افراد فوق در متهم کردن افراد به جرم های خودساخته و ارتباط دادن اکثر حوادث به نیروهای خارجی امری بسیار بعید به نظر می رسد.

برخی اطلاعات مبین آن است که از افراد فوق درخواست شده است در مورد این پرونده صحبت نکنند تا با موج فشارهای بیشتری مواجه نگردند. امری که آنها نیز تاکنون سعی دارند مطابق آن عمل کنند و صحبت های زیادی در مورد نقش خود به خصوص در مورد پرونده مرگ رامین پوراندرجانی بیان نکنند.

صحبت های فرمانده نیروی انتظامی که از کشف وصیت نامه مرحوم پوراندرجانی و طرح ادعای خودکشی وی می گوید از معدود مواردی است که فرمانده نیروی انتظامی به عنوان عالی ترین مقام این نیرو به صورت مستقیم مطرح می کند تا فشارهای زیادی را که این روزها نیروی انتظامی کشور با آن مواجه است کاهش دهد. ادعایی که به علت طرح اتهاماتی چون دخالت مستقیم وی و جانشینش در این پرونده غیرقابل باور و ساختگی به نظر می رسد. به خصوص که توجه داشته باشیم مرحوم رامین قبل از رحلت و طی صحبت تلفنی با یکی از دوستانش به او گفته بود که سه شنبه به تبریز خواهد رفت. برای اثبات دروغین بودن ادعاهای فرمانده نیروی انتظامی می توان به دریافت پذیرش از یکی از دانشگاه ها آلمان توسط رامین پوراندرجانی هم اشاره کرد. او قصد داشت جهت ادامه تحصیل و گرفتن تخصص به این کشور برود.

نوروز بازهم سئوال های مطرح شده در مورد این پرونده را که پیش از این مطرح شده بود به عنوان راهی برای پی بردن به ابعاد جنایات کهریزک و شهادت افرادی چون محسن روح الامینی و رامین پوراندرجانی می داند و منتظر پاسخ روسای قوه مجریه و مقننه و همچنین رئیس کمیسیون امنیت ملی و اعضای کمیته ویژه بررسی حوادث پس از انتخابات است.

در عین حال نوروز آمادگی دارد جواب های فرمانده نیروی انتظامی یا جانشین وی و حتی سعید مرتضوی را به این پرسش ها منتشر کند. همانگونه که قبلاً هم گفته شده است پرسش های قابل طرح به قرار زیر دوباره به اطلاع می رسد:

1- تاخير طولاني در قرائت گزارش كميته ويژه و عدم برگزاري دادگاه متهمان كهريزك ، به چه علت و با فشار چه اشخاص و نهادهايي بوده است و ارتباط مرگ مرموز دکتر پوراندرجاني با اين تاخيرها و خصوصا متن قرائت نشده گزارش كميته ويژه مجلس چیست؟

2- با توجه به حضور و شهادت دادن دکتر پوراندرجاني در جلسه كميسيون امنيت ملي و كميته ويژه و با توجه به اينكه بارها اين مرحوم قبل از مرگ نسبت به عدم امنيت جاني خود هشدار داده بود، چرا از وي محافظت نشد و او همچنان در اختيار نيروي انتظامي كه مقامات عالي آن از متهمان اصلي پرونده جنايات كهريزك هستند، قرار داشت تا شب هنگام، در سن 26 سالگي و در خواب سكته داده شود یا مرگ وی خودکشی تلقی گردد؟

3- در حالي كه خانواده اين مرحوم ساكن تبريز هستند و او نیز در نهایت در تبريز دفن شده است، علت برگزاري مراسم تغسیل و تکفین در تهران چه بوده است؟

4- علت مخالفت مقامات امنيتي با كالبدشكافي جنازه اين شهید توسط پزشكان مستقل که از حقوق مسلم خانواده متوفی بوده است چيست؟

5- اگر شهيد پوراندرجاني به مرگ طبيعي فوت شده است و یا خودکشی کرده است به چه دليل مراسم ترحيم وي با حضور نيروهاي امنيتي و در شرايطي غيرعادي برگزار شده است به طوری ‌که حتی دوستان نزدیک این مرحوم هم جرات حضور در مراسم تدفین را پیدا نکرده‌اند؟

6- ارتباط مرگ مشكوك رامين پوراندرجانی با متهمان اصلي جنايات شكنجه‌گاه كهريزك و به طور مشخص احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي، رادان جانشين فرمانده اين نيرو و مسئول بازداشتگاه كهريزك و سعید مرتضوي دادستان وقت تهران كه متهمان با دستور وي و معاونانش قاضي حداد و قاضي حيدري فر به كهريزك منتقل شده اند ،چيست؟ (اطلاعات نوروز مبین آن است که شخص احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی بارها رامین را مورد تهدید قرار داده و دستور به سکوت او داده بود)

7- آيا شباهت عجيب نحوه اعلام شدن مرگ اين جوان۲۶ ساله يعني ايست قلبي در هنگام خواب با قتل‌هاي سياسي در سال‌هاي گذشته، سوال برانگيز نيست؟

6سال زندان برای كامنتهای یك وبلاگ؟!


وكیل علی بهزادیان‌نژاد(برادرزاده رییس ستاد موسوی) دلیل اتهام‌های وارد شده به موكلش را كامنت‌های وبلاگ او عنوان كرد. محمدحسین مرادی در گفتگو با «پارلمان‌نیوز»، گفت:« موكل بنده دارای وبلاگی هستند كه به دلیل كامنت‌های بازدیدكنندگان وبلاگ او، با استناد به مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامی به 6سال حبس تعزیری محكوم شده است.» وی افزود:«ما این حكم را عادلانه نمی‌دانیم چرا كه اگر به صرف گذاشتن كامنت در یك وبلاگ صاحب وبلاگ مجازات شود پس آیا می‌توان گفت مخابرات هم به دلیل اینكه سیستم ارسال پیامك را ارائه می‌دهد و برخی افراد پیامك‌هایی با مضامین خلاف قانون ارسال می‌كنند باید مجازات شود؟» این وكیل دادگستری تصریح كرد:«موكل بنده كه پرونده‌اش در دادسرای جرایم رایانه‌ای نیز مورد بررسی قرار گرفته به اتهام تبانی برای برهم زدن امنیت كشور و تبلیغ علیه نظام به حداكثر مجازات محكوم شده است، هرچند ما به اصل این اتهام‌ها به دلیلی كه ذكر شد اعتراض داریم اما باید توجه داشت كه موكل بنده با توجه به نداشتن سابقه كیفری و همچنین همكاری مناسب در طول رسیدگی به پرونده می‌بایست به مجازات كمتری محكوم می‌شد در صورتی كه حداكثر مجازات برای موكل بنده و همچنین افراد دیگری همچون آقایان لواسانی و عاشوری در نظر گرفته شده است.» مرادی ادامه داد:«حكم صادره به گونه‌ای است كه گویی موكل بنده به همراه آقایان عاشوری و لواسانی با تبانی با یكدیگر قصد برهم زدن امنیت كشور را داشته‌اند در صورتی كه این سه نفر با یكدیگر در زندان آشنا شده‌اند در حالی‌كه حكم و موارد اتهامی هر سه نفر یكسال است.» وی یادآور شد:«آقای لواسانی كه طراح سایت میرحسین دات كام است، حتی به ستاد هم رفت‌و آمد نداشته است وتنها بر اساس یك قراداد كاری یك سایت را طراحی و تحویل داده است.» این وكیل دادگستری خاطر نشان كرد:«بر اساس اطلاعات موجود حكم مشابهی نیز برای آقای محمدحسین مرادی صادر شده است.»

6سال زندان برای كامنتهای یك وبلاگ؟!


وكیل علی بهزادیان‌نژاد(برادرزاده رییس ستاد موسوی) دلیل اتهام‌های وارد شده به موكلش را كامنت‌های وبلاگ او عنوان كرد. محمدحسین مرادی در گفتگو با «پارلمان‌نیوز»، گفت:« موكل بنده دارای وبلاگی هستند كه به دلیل كامنت‌های بازدیدكنندگان وبلاگ او، با استناد به مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامی به 6سال حبس تعزیری محكوم شده است.» وی افزود:«ما این حكم را عادلانه نمی‌دانیم چرا كه اگر به صرف گذاشتن كامنت در یك وبلاگ صاحب وبلاگ مجازات شود پس آیا می‌توان گفت مخابرات هم به دلیل اینكه سیستم ارسال پیامك را ارائه می‌دهد و برخی افراد پیامك‌هایی با مضامین خلاف قانون ارسال می‌كنند باید مجازات شود؟» این وكیل دادگستری تصریح كرد:«موكل بنده كه پرونده‌اش در دادسرای جرایم رایانه‌ای نیز مورد بررسی قرار گرفته به اتهام تبانی برای برهم زدن امنیت كشور و تبلیغ علیه نظام به حداكثر مجازات محكوم شده است، هرچند ما به اصل این اتهام‌ها به دلیلی كه ذكر شد اعتراض داریم اما باید توجه داشت كه موكل بنده با توجه به نداشتن سابقه كیفری و همچنین همكاری مناسب در طول رسیدگی به پرونده می‌بایست به مجازات كمتری محكوم می‌شد در صورتی كه حداكثر مجازات برای موكل بنده و همچنین افراد دیگری همچون آقایان لواسانی و عاشوری در نظر گرفته شده است.» مرادی ادامه داد:«حكم صادره به گونه‌ای است كه گویی موكل بنده به همراه آقایان عاشوری و لواسانی با تبانی با یكدیگر قصد برهم زدن امنیت كشور را داشته‌اند در صورتی كه این سه نفر با یكدیگر در زندان آشنا شده‌اند در حالی‌كه حكم و موارد اتهامی هر سه نفر یكسال است.» وی یادآور شد:«آقای لواسانی كه طراح سایت میرحسین دات كام است، حتی به ستاد هم رفت‌و آمد نداشته است وتنها بر اساس یك قراداد كاری یك سایت را طراحی و تحویل داده است.» این وكیل دادگستری خاطر نشان كرد:«بر اساس اطلاعات موجود حكم مشابهی نیز برای آقای محمدحسین مرادی صادر شده است.»

6سال زندان برای كامنتهای یك وبلاگ؟!


وكیل علی بهزادیان‌نژاد(برادرزاده رییس ستاد موسوی) دلیل اتهام‌های وارد شده به موكلش را كامنت‌های وبلاگ او عنوان كرد. محمدحسین مرادی در گفتگو با «پارلمان‌نیوز»، گفت:« موكل بنده دارای وبلاگی هستند كه به دلیل كامنت‌های بازدیدكنندگان وبلاگ او، با استناد به مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامی به 6سال حبس تعزیری محكوم شده است.» وی افزود:«ما این حكم را عادلانه نمی‌دانیم چرا كه اگر به صرف گذاشتن كامنت در یك وبلاگ صاحب وبلاگ مجازات شود پس آیا می‌توان گفت مخابرات هم به دلیل اینكه سیستم ارسال پیامك را ارائه می‌دهد و برخی افراد پیامك‌هایی با مضامین خلاف قانون ارسال می‌كنند باید مجازات شود؟» این وكیل دادگستری تصریح كرد:«موكل بنده كه پرونده‌اش در دادسرای جرایم رایانه‌ای نیز مورد بررسی قرار گرفته به اتهام تبانی برای برهم زدن امنیت كشور و تبلیغ علیه نظام به حداكثر مجازات محكوم شده است، هرچند ما به اصل این اتهام‌ها به دلیلی كه ذكر شد اعتراض داریم اما باید توجه داشت كه موكل بنده با توجه به نداشتن سابقه كیفری و همچنین همكاری مناسب در طول رسیدگی به پرونده می‌بایست به مجازات كمتری محكوم می‌شد در صورتی كه حداكثر مجازات برای موكل بنده و همچنین افراد دیگری همچون آقایان لواسانی و عاشوری در نظر گرفته شده است.» مرادی ادامه داد:«حكم صادره به گونه‌ای است كه گویی موكل بنده به همراه آقایان عاشوری و لواسانی با تبانی با یكدیگر قصد برهم زدن امنیت كشور را داشته‌اند در صورتی كه این سه نفر با یكدیگر در زندان آشنا شده‌اند در حالی‌كه حكم و موارد اتهامی هر سه نفر یكسال است.» وی یادآور شد:«آقای لواسانی كه طراح سایت میرحسین دات كام است، حتی به ستاد هم رفت‌و آمد نداشته است وتنها بر اساس یك قراداد كاری یك سایت را طراحی و تحویل داده است.» این وكیل دادگستری خاطر نشان كرد:«بر اساس اطلاعات موجود حكم مشابهی نیز برای آقای محمدحسین مرادی صادر شده است.»

كامبیز نوروزی به حبس و شلاق تعزیری محكوم شد


پارلمان‌نیوز: وكیل كامبیز نوروزی از محكومیت موكل خود به دو سال حبس تعزیری و 76 ضربه شلاق تعزیری از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب خبرداد.
سیدمحمود علیزداه طباطبایی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام از طریق شركت در راه‌پیمایی روز 25 خردادماه، اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی به موكلم تفهیم شد.
وی با بیان اینكه این حكم سه روز پیش به وی ابلاغ شده است، ادامه داد:طبق قانون تا بیست روز پس از ابلاغ ،می‌توان به حكم صادره درمراجع تجدید نظرخواهی اعتراض كرد كه در اولین فرصت به این حكم صادره اعتراض خواهم كرد.
گفتنی است كامبیز نوروزی دبیر كمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و فعال رسانه‌ای در تاریخ هفتم تیرماه درمقابل مسجد قبا بازداشت و حدود دوهفته در بازداشت به سر برد.
علیزداه طباطبایی كه وكالت فرامز عبدالله‌نژاد را نیز برعهده دارد از تایید حكم موكل خود درشعبه 54 دادگاه تجدید نظر خبردادوگفت:موكلم به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی از سوی دادگاه بودی به 28 ماه حبس محكوم شده بود كه این حكم عیننا به تایید شعبه 54 دادگاه انقلاب رسید.

كامبیز نوروزی به حبس و شلاق تعزیری محكوم شد


پارلمان‌نیوز: وكیل كامبیز نوروزی از محكومیت موكل خود به دو سال حبس تعزیری و 76 ضربه شلاق تعزیری از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب خبرداد.
سیدمحمود علیزداه طباطبایی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام از طریق شركت در راه‌پیمایی روز 25 خردادماه، اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی به موكلم تفهیم شد.
وی با بیان اینكه این حكم سه روز پیش به وی ابلاغ شده است، ادامه داد:طبق قانون تا بیست روز پس از ابلاغ ،می‌توان به حكم صادره درمراجع تجدید نظرخواهی اعتراض كرد كه در اولین فرصت به این حكم صادره اعتراض خواهم كرد.
گفتنی است كامبیز نوروزی دبیر كمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و فعال رسانه‌ای در تاریخ هفتم تیرماه درمقابل مسجد قبا بازداشت و حدود دوهفته در بازداشت به سر برد.
علیزداه طباطبایی كه وكالت فرامز عبدالله‌نژاد را نیز برعهده دارد از تایید حكم موكل خود درشعبه 54 دادگاه تجدید نظر خبردادوگفت:موكلم به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی از سوی دادگاه بودی به 28 ماه حبس محكوم شده بود كه این حكم عیننا به تایید شعبه 54 دادگاه انقلاب رسید.

كامبیز نوروزی به حبس و شلاق تعزیری محكوم شد


پارلمان‌نیوز: وكیل كامبیز نوروزی از محكومیت موكل خود به دو سال حبس تعزیری و 76 ضربه شلاق تعزیری از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب خبرداد.
سیدمحمود علیزداه طباطبایی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام از طریق شركت در راه‌پیمایی روز 25 خردادماه، اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی به موكلم تفهیم شد.
وی با بیان اینكه این حكم سه روز پیش به وی ابلاغ شده است، ادامه داد:طبق قانون تا بیست روز پس از ابلاغ ،می‌توان به حكم صادره درمراجع تجدید نظرخواهی اعتراض كرد كه در اولین فرصت به این حكم صادره اعتراض خواهم كرد.
گفتنی است كامبیز نوروزی دبیر كمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و فعال رسانه‌ای در تاریخ هفتم تیرماه درمقابل مسجد قبا بازداشت و حدود دوهفته در بازداشت به سر برد.
علیزداه طباطبایی كه وكالت فرامز عبدالله‌نژاد را نیز برعهده دارد از تایید حكم موكل خود درشعبه 54 دادگاه تجدید نظر خبردادوگفت:موكلم به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی از سوی دادگاه بودی به 28 ماه حبس محكوم شده بود كه این حكم عیننا به تایید شعبه 54 دادگاه انقلاب رسید.

فرمانده پلیس احضار معاون خود برای پرونده کهریزک را تکذیب کرد


فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی روز چهارشنبه خبر تحقیق از جانشین خود، احمدرضا رادان، درباره وقایع بازداشتگاه کهریزک و صدور قرار برای او را تکذیب کرد.

وبسایت خبری آیندهنیوز، نزدیک به اصلاحطلبان، روز یکشنبه خبر داده بود که «قاضی پرونده جنایات کهریزک پس از تحقیق از سردار احمدرضا رادان [برای او] قرار التزام صادر کرده است».

قرار التزام قولی است که فرد برای همکاری در روند تحقیق در زمینه پروندههای جنایی میدهد.

اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، روز چهارشنبه در گفتوگو با خبرنگاران ضمن تکذیب خبر تحقیق از آقای رادان انکار کرد که جانشین او اصلا توسط قاضی پرونده احضار شده است.

آقای احمدیمقدم گفت: «قرار معمولاً بعد از احضار فرد صادر میشود و از آنجا که احضاری نبوده قرار هم صادر نشده است.»

فرمانده نیروی انتظامی در ادامه گفتههای خود منبع اخبار این گونه را «رسانههای بیگانه» دانست و گفت که «برخی سعی میکنند فضای جامعه را ملتهب کنند».

پس از صدور حکم مستقیم رهبر جمهوری اسلامی برای تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و افشای وقایعی که در این بازداشتگاه رخ داده بود، از جمله قتل چند تن از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات همچون محسن روحالامینی، نام سردار احمدرضا رادان نیز به عنوان یکی از مسئولان این بازداشتگاه مطرح شد.

در همین زمینه پارلماننیوز، پایگاه خبری فراکسیون اقلیت مجلس، بازداشتگاه کهریزک را که در اختیار نیروی انتظامی بود از ابتکارات آقای رادان برشمرد.

به گفته این پایگاه خبری، بازداشتگاه کهریزک مجموعهای از «سولههاست که به عنوان بازداشتگاه در اختيار نيروی انتظامی قرار دارد، از آغاز اجرای طرح امنيت اجتماعی در تهران توسط سردار رادان شناسايی شد و محل نگهداری اراذل و اوباش بود».

اسماعیل احمدیمقدم در حالی خبر احضار معاون خود در ارتباط با پرونده وقایع کهریزک را رد کرده است که خود نیز در سه ماه گذشته در همین ارتباط در مظان اتهام بوده و عدهای از جمله یک نماینده مجلس خود او را مسئول مستقیم این وقایع دانستهاند.

از جمله حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران و عضو کمیته حقیقتیاب رویدادهای پس از انتخابات، در اواسط مردادماه گذشته شخص آقای احمدی مقدم را مسئول قتلهای صورت گرفته در بازداشتگاه کهریزک معرفی کرد.

فرمانده نیروی انتظامی هم در همان تاریخ در گفتوگو با خبرنگاران مرگ زندانیان در کهریزک را تایید کرد، اما آن را ناشی از شیوع بیماری دانست.

فرمانده پلیس احضار معاون خود برای پرونده کهریزک را تکذیب کرد


فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی روز چهارشنبه خبر تحقیق از جانشین خود، احمدرضا رادان، درباره وقایع بازداشتگاه کهریزک و صدور قرار برای او را تکذیب کرد.

وبسایت خبری آیندهنیوز، نزدیک به اصلاحطلبان، روز یکشنبه خبر داده بود که «قاضی پرونده جنایات کهریزک پس از تحقیق از سردار احمدرضا رادان [برای او] قرار التزام صادر کرده است».

قرار التزام قولی است که فرد برای همکاری در روند تحقیق در زمینه پروندههای جنایی میدهد.

اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، روز چهارشنبه در گفتوگو با خبرنگاران ضمن تکذیب خبر تحقیق از آقای رادان انکار کرد که جانشین او اصلا توسط قاضی پرونده احضار شده است.

آقای احمدیمقدم گفت: «قرار معمولاً بعد از احضار فرد صادر میشود و از آنجا که احضاری نبوده قرار هم صادر نشده است.»

فرمانده نیروی انتظامی در ادامه گفتههای خود منبع اخبار این گونه را «رسانههای بیگانه» دانست و گفت که «برخی سعی میکنند فضای جامعه را ملتهب کنند».

پس از صدور حکم مستقیم رهبر جمهوری اسلامی برای تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و افشای وقایعی که در این بازداشتگاه رخ داده بود، از جمله قتل چند تن از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات همچون محسن روحالامینی، نام سردار احمدرضا رادان نیز به عنوان یکی از مسئولان این بازداشتگاه مطرح شد.

در همین زمینه پارلماننیوز، پایگاه خبری فراکسیون اقلیت مجلس، بازداشتگاه کهریزک را که در اختیار نیروی انتظامی بود از ابتکارات آقای رادان برشمرد.

به گفته این پایگاه خبری، بازداشتگاه کهریزک مجموعهای از «سولههاست که به عنوان بازداشتگاه در اختيار نيروی انتظامی قرار دارد، از آغاز اجرای طرح امنيت اجتماعی در تهران توسط سردار رادان شناسايی شد و محل نگهداری اراذل و اوباش بود».

اسماعیل احمدیمقدم در حالی خبر احضار معاون خود در ارتباط با پرونده وقایع کهریزک را رد کرده است که خود نیز در سه ماه گذشته در همین ارتباط در مظان اتهام بوده و عدهای از جمله یک نماینده مجلس خود او را مسئول مستقیم این وقایع دانستهاند.

از جمله حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران و عضو کمیته حقیقتیاب رویدادهای پس از انتخابات، در اواسط مردادماه گذشته شخص آقای احمدی مقدم را مسئول قتلهای صورت گرفته در بازداشتگاه کهریزک معرفی کرد.

فرمانده نیروی انتظامی هم در همان تاریخ در گفتوگو با خبرنگاران مرگ زندانیان در کهریزک را تایید کرد، اما آن را ناشی از شیوع بیماری دانست.

فرمانده پلیس احضار معاون خود برای پرونده کهریزک را تکذیب کرد


فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی روز چهارشنبه خبر تحقیق از جانشین خود، احمدرضا رادان، درباره وقایع بازداشتگاه کهریزک و صدور قرار برای او را تکذیب کرد.

وبسایت خبری آیندهنیوز، نزدیک به اصلاحطلبان، روز یکشنبه خبر داده بود که «قاضی پرونده جنایات کهریزک پس از تحقیق از سردار احمدرضا رادان [برای او] قرار التزام صادر کرده است».

قرار التزام قولی است که فرد برای همکاری در روند تحقیق در زمینه پروندههای جنایی میدهد.

اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، روز چهارشنبه در گفتوگو با خبرنگاران ضمن تکذیب خبر تحقیق از آقای رادان انکار کرد که جانشین او اصلا توسط قاضی پرونده احضار شده است.

آقای احمدیمقدم گفت: «قرار معمولاً بعد از احضار فرد صادر میشود و از آنجا که احضاری نبوده قرار هم صادر نشده است.»

فرمانده نیروی انتظامی در ادامه گفتههای خود منبع اخبار این گونه را «رسانههای بیگانه» دانست و گفت که «برخی سعی میکنند فضای جامعه را ملتهب کنند».

پس از صدور حکم مستقیم رهبر جمهوری اسلامی برای تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و افشای وقایعی که در این بازداشتگاه رخ داده بود، از جمله قتل چند تن از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات همچون محسن روحالامینی، نام سردار احمدرضا رادان نیز به عنوان یکی از مسئولان این بازداشتگاه مطرح شد.

در همین زمینه پارلماننیوز، پایگاه خبری فراکسیون اقلیت مجلس، بازداشتگاه کهریزک را که در اختیار نیروی انتظامی بود از ابتکارات آقای رادان برشمرد.

به گفته این پایگاه خبری، بازداشتگاه کهریزک مجموعهای از «سولههاست که به عنوان بازداشتگاه در اختيار نيروی انتظامی قرار دارد، از آغاز اجرای طرح امنيت اجتماعی در تهران توسط سردار رادان شناسايی شد و محل نگهداری اراذل و اوباش بود».

اسماعیل احمدیمقدم در حالی خبر احضار معاون خود در ارتباط با پرونده وقایع کهریزک را رد کرده است که خود نیز در سه ماه گذشته در همین ارتباط در مظان اتهام بوده و عدهای از جمله یک نماینده مجلس خود او را مسئول مستقیم این وقایع دانستهاند.

از جمله حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران و عضو کمیته حقیقتیاب رویدادهای پس از انتخابات، در اواسط مردادماه گذشته شخص آقای احمدی مقدم را مسئول قتلهای صورت گرفته در بازداشتگاه کهریزک معرفی کرد.

فرمانده نیروی انتظامی هم در همان تاریخ در گفتوگو با خبرنگاران مرگ زندانیان در کهریزک را تایید کرد، اما آن را ناشی از شیوع بیماری دانست.

گزارشگران بدون مرز: سه روزنامه نگار دیگر در آبان ماه بازداشت شده اند


سازمان گزارشگران بدون مرز در بیانیهای از بازداشت سه روزنامه نگار دیگر در آبان ماه خبر داده و نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرده است که «با تشدید رعب و وحشت و سانسور، مقامات ایرانی موفق شوند کشور را از روزنامه نگاران مستقل خالی کنند».

سه روزنامه نگاری که در بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز به آنها اشاره شده، اکو کردنسب، مزدک علی نظری و رحیم غلامی هستند.

از زمان اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۸۸، شماری زیادی از روزنامه نگاران بازداشت شدند که برخی از آنها همچنان در بازداشت به سر میبرند.

در بیانیه سازمان گزاشگران بدون مرز آمده است که اکو کردنسب، روزنامهنگار نشریه توقیفشده کرافتو در تاریخ ۲۰ آبان ماه و در حاشیه تظاهراتی در اعتراض به اعدام احسان فتاحیان، در سنندج دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال یافته است.

آقای کردنسب پیشتر در ۳۰ تیرماه ۸۷ نیز توسط مأموران امنیتی در دفتر نشریه کرافتو بازداشت و در ۳۱ شهریور همان سال به سه سال زندان به اتهام جاسوسی محکوم شد.

این حکم در ۲۲ آبان ۸۷ در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش یافت. بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز اکنون تأکید میکند که خانواده آقای کردنسب از زمان بازداشت مجدد وی در ۲۰ آبان ماه تا امروز از وضعیت وی بی اطلاع هستند.

مزدک علینظری هم که مدیریت سایت خبرنگاران صلح را بر عهده داشته است از جمله کسانی است که پس از راهپیمایی معترضان در ۱۳ آبان امسال، اطلاعی از وی در دست نبود.

اکنون سازمان گزارشگران بدون مرز می گوید که آقای علی نظری در تاریخ ۲۰ آبان در تماس تلفنی بازداشت خود را به خانوادهاش اطلاع داده است.

گزارشگران بدون مرز همچنین با اشاره به بازداشت رحیم غلامی، وی را همکار روزنامههای محلی اردبیل معرفی کرده است و نوشته است که پیش از این نیز این روزنامهنگار در فروردین ۸۵ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اردبیل، به اتهام تبلیغ علیه نظام، به یک سال زندان محکوم شده بود.

گزارشگران بدون مرز همچنین در این بیانیه با اشاره به تشکیل کمیتهای ویژه در نیروی انتظامی برای رسیدگی به جرائم یارانهای، نگرانی خود را نسبت به «تهدید آزادی بیان بر روی اینترنت» اعلام کرده است.

بازگرداندن بهمن احمدی به انفرادی

در همین حال سایتهای نزدیک به اصلاحطلبان روز گذشته خبر دادند که بهمن احمدی امویی که در بند ۳۵۰ اوین به سر میبرد، بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شده و تلفنهای بند ۳۵۰ نیز قطع شده است.

«موج سبز آزادی» دلیل برگرداندن آقای احمدی به انفرادی را نامه اعتراضی جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، در مورد وضعیت نامناسب بند ۳۵۰ اوین اعلام کرده است.

این خانواده ها روز دوشنبه در نامهای نسبت به وضعیت نامناسب و نبود امکانات کافی بهداشتی در بند ۳۵۰ زندان اوین اعتراض کرده بودند.

بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار و فعال اجتماعی، پیش از این نیز به مدت ۶۵ روز در بند ۲۰۹ اوین، در سلول انفرادی به سر برده بود.

گزارشگران بدون مرز: سه روزنامه نگار دیگر در آبان ماه بازداشت شده اند


سازمان گزارشگران بدون مرز در بیانیهای از بازداشت سه روزنامه نگار دیگر در آبان ماه خبر داده و نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرده است که «با تشدید رعب و وحشت و سانسور، مقامات ایرانی موفق شوند کشور را از روزنامه نگاران مستقل خالی کنند».

سه روزنامه نگاری که در بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز به آنها اشاره شده، اکو کردنسب، مزدک علی نظری و رحیم غلامی هستند.

از زمان اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۸۸، شماری زیادی از روزنامه نگاران بازداشت شدند که برخی از آنها همچنان در بازداشت به سر میبرند.

در بیانیه سازمان گزاشگران بدون مرز آمده است که اکو کردنسب، روزنامهنگار نشریه توقیفشده کرافتو در تاریخ ۲۰ آبان ماه و در حاشیه تظاهراتی در اعتراض به اعدام احسان فتاحیان، در سنندج دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال یافته است.

آقای کردنسب پیشتر در ۳۰ تیرماه ۸۷ نیز توسط مأموران امنیتی در دفتر نشریه کرافتو بازداشت و در ۳۱ شهریور همان سال به سه سال زندان به اتهام جاسوسی محکوم شد.

این حکم در ۲۲ آبان ۸۷ در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش یافت. بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز اکنون تأکید میکند که خانواده آقای کردنسب از زمان بازداشت مجدد وی در ۲۰ آبان ماه تا امروز از وضعیت وی بی اطلاع هستند.

مزدک علینظری هم که مدیریت سایت خبرنگاران صلح را بر عهده داشته است از جمله کسانی است که پس از راهپیمایی معترضان در ۱۳ آبان امسال، اطلاعی از وی در دست نبود.

اکنون سازمان گزارشگران بدون مرز می گوید که آقای علی نظری در تاریخ ۲۰ آبان در تماس تلفنی بازداشت خود را به خانوادهاش اطلاع داده است.

گزارشگران بدون مرز همچنین با اشاره به بازداشت رحیم غلامی، وی را همکار روزنامههای محلی اردبیل معرفی کرده است و نوشته است که پیش از این نیز این روزنامهنگار در فروردین ۸۵ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اردبیل، به اتهام تبلیغ علیه نظام، به یک سال زندان محکوم شده بود.

گزارشگران بدون مرز همچنین در این بیانیه با اشاره به تشکیل کمیتهای ویژه در نیروی انتظامی برای رسیدگی به جرائم یارانهای، نگرانی خود را نسبت به «تهدید آزادی بیان بر روی اینترنت» اعلام کرده است.

بازگرداندن بهمن احمدی به انفرادی

در همین حال سایتهای نزدیک به اصلاحطلبان روز گذشته خبر دادند که بهمن احمدی امویی که در بند ۳۵۰ اوین به سر میبرد، بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شده و تلفنهای بند ۳۵۰ نیز قطع شده است.

«موج سبز آزادی» دلیل برگرداندن آقای احمدی به انفرادی را نامه اعتراضی جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، در مورد وضعیت نامناسب بند ۳۵۰ اوین اعلام کرده است.

این خانواده ها روز دوشنبه در نامهای نسبت به وضعیت نامناسب و نبود امکانات کافی بهداشتی در بند ۳۵۰ زندان اوین اعتراض کرده بودند.

بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار و فعال اجتماعی، پیش از این نیز به مدت ۶۵ روز در بند ۲۰۹ اوین، در سلول انفرادی به سر برده بود.

گزارشگران بدون مرز: سه روزنامه نگار دیگر در آبان ماه بازداشت شده اند


سازمان گزارشگران بدون مرز در بیانیهای از بازداشت سه روزنامه نگار دیگر در آبان ماه خبر داده و نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرده است که «با تشدید رعب و وحشت و سانسور، مقامات ایرانی موفق شوند کشور را از روزنامه نگاران مستقل خالی کنند».

سه روزنامه نگاری که در بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز به آنها اشاره شده، اکو کردنسب، مزدک علی نظری و رحیم غلامی هستند.

از زمان اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۸۸، شماری زیادی از روزنامه نگاران بازداشت شدند که برخی از آنها همچنان در بازداشت به سر میبرند.

در بیانیه سازمان گزاشگران بدون مرز آمده است که اکو کردنسب، روزنامهنگار نشریه توقیفشده کرافتو در تاریخ ۲۰ آبان ماه و در حاشیه تظاهراتی در اعتراض به اعدام احسان فتاحیان، در سنندج دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال یافته است.

آقای کردنسب پیشتر در ۳۰ تیرماه ۸۷ نیز توسط مأموران امنیتی در دفتر نشریه کرافتو بازداشت و در ۳۱ شهریور همان سال به سه سال زندان به اتهام جاسوسی محکوم شد.

این حکم در ۲۲ آبان ۸۷ در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش یافت. بیانیه سازمان گزارشگران بدون مرز اکنون تأکید میکند که خانواده آقای کردنسب از زمان بازداشت مجدد وی در ۲۰ آبان ماه تا امروز از وضعیت وی بی اطلاع هستند.

مزدک علینظری هم که مدیریت سایت خبرنگاران صلح را بر عهده داشته است از جمله کسانی است که پس از راهپیمایی معترضان در ۱۳ آبان امسال، اطلاعی از وی در دست نبود.

اکنون سازمان گزارشگران بدون مرز می گوید که آقای علی نظری در تاریخ ۲۰ آبان در تماس تلفنی بازداشت خود را به خانوادهاش اطلاع داده است.

گزارشگران بدون مرز همچنین با اشاره به بازداشت رحیم غلامی، وی را همکار روزنامههای محلی اردبیل معرفی کرده است و نوشته است که پیش از این نیز این روزنامهنگار در فروردین ۸۵ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اردبیل، به اتهام تبلیغ علیه نظام، به یک سال زندان محکوم شده بود.

گزارشگران بدون مرز همچنین در این بیانیه با اشاره به تشکیل کمیتهای ویژه در نیروی انتظامی برای رسیدگی به جرائم یارانهای، نگرانی خود را نسبت به «تهدید آزادی بیان بر روی اینترنت» اعلام کرده است.

بازگرداندن بهمن احمدی به انفرادی

در همین حال سایتهای نزدیک به اصلاحطلبان روز گذشته خبر دادند که بهمن احمدی امویی که در بند ۳۵۰ اوین به سر میبرد، بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شده و تلفنهای بند ۳۵۰ نیز قطع شده است.

«موج سبز آزادی» دلیل برگرداندن آقای احمدی به انفرادی را نامه اعتراضی جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، در مورد وضعیت نامناسب بند ۳۵۰ اوین اعلام کرده است.

این خانواده ها روز دوشنبه در نامهای نسبت به وضعیت نامناسب و نبود امکانات کافی بهداشتی در بند ۳۵۰ زندان اوین اعتراض کرده بودند.

بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار و فعال اجتماعی، پیش از این نیز به مدت ۶۵ روز در بند ۲۰۹ اوین، در سلول انفرادی به سر برده بود.

تفتیش منزل و بازجویی بهاییان در قائم شهر


کمیته ی گزارشگران حقوق بشر - در تاریخ 23 آبان ماه منزل دو خانواده ی بهای ساکن قائم شهر مورد بازرسی مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفت. صبح روز شنبه، 23 آبان حدود پنج نفر از مامورین وزارت اطلاعات با حضور در منزل خانم سیمین گرجی و آقای علی احمدی به تفتیش منزل و وسایل شخصی اقدام نمودند.مامورین همچنین اقدام به بردن کیس کامپیوتر، سی دی های خانوادگی و اعتقادی به همراه جزوات و کتب درسی دانشگاهی و اعتقادی به همراه عکس و پوستر و نقاشی از منزل علی احمدی کردند. مامورین وزارت اطلاعات شهر قائم شهر حکم و برگه یاد داشتی از طرف معاون دادستانی مبنی بر اتّهام شرکت در جلسه ی تذَّکر (مجلس ختم) رقیه ی اولادی و سخنرانی و تبلیغ بهائیت در آن ارائه داده اند و ایشان را برای مورخ 25 آبان به ستاد خبری استان مازندران احضار نمودند.پیش از این سیمین گرجی 6 ماه و علی احمدی 10 ماه حبس را در سال گذشته به اتهام تبلیغ علیه نظام گذرانده بودند.

علی احمدی صبح روز 25 آبان با حضور در ستاد خبری استان مازندران به مدت 2 ساعت بازجویی شد، بنا به گزارشات رسیده استناد 2 نفر بازجو بر اساس اعلاميه ي محرمانه ي دادستان كل كشور به تاريخ 1 شهریور سال جاری بوده است. طبق این اعلامیه شركت در مراسم دینی بهایی و هر نوع تجمع دیگر فعاليت عليه نظام و امنيت كشور محسوب و پيگرد قانوني دارد. این در حالی است که ماده ی 18 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد. در طول 30 سال گذشته جامعه ی بهاییان ایران همواره از حق برگزاری مراسم دینی خود محروم بوده اند.

تفتیش منزل و بازجویی بهاییان در قائم شهر


کمیته ی گزارشگران حقوق بشر - در تاریخ 23 آبان ماه منزل دو خانواده ی بهای ساکن قائم شهر مورد بازرسی مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفت. صبح روز شنبه، 23 آبان حدود پنج نفر از مامورین وزارت اطلاعات با حضور در منزل خانم سیمین گرجی و آقای علی احمدی به تفتیش منزل و وسایل شخصی اقدام نمودند.مامورین همچنین اقدام به بردن کیس کامپیوتر، سی دی های خانوادگی و اعتقادی به همراه جزوات و کتب درسی دانشگاهی و اعتقادی به همراه عکس و پوستر و نقاشی از منزل علی احمدی کردند. مامورین وزارت اطلاعات شهر قائم شهر حکم و برگه یاد داشتی از طرف معاون دادستانی مبنی بر اتّهام شرکت در جلسه ی تذَّکر (مجلس ختم) رقیه ی اولادی و سخنرانی و تبلیغ بهائیت در آن ارائه داده اند و ایشان را برای مورخ 25 آبان به ستاد خبری استان مازندران احضار نمودند.پیش از این سیمین گرجی 6 ماه و علی احمدی 10 ماه حبس را در سال گذشته به اتهام تبلیغ علیه نظام گذرانده بودند.

علی احمدی صبح روز 25 آبان با حضور در ستاد خبری استان مازندران به مدت 2 ساعت بازجویی شد، بنا به گزارشات رسیده استناد 2 نفر بازجو بر اساس اعلاميه ي محرمانه ي دادستان كل كشور به تاريخ 1 شهریور سال جاری بوده است. طبق این اعلامیه شركت در مراسم دینی بهایی و هر نوع تجمع دیگر فعاليت عليه نظام و امنيت كشور محسوب و پيگرد قانوني دارد. این در حالی است که ماده ی 18 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد. در طول 30 سال گذشته جامعه ی بهاییان ایران همواره از حق برگزاری مراسم دینی خود محروم بوده اند.

تفتیش منزل و بازجویی بهاییان در قائم شهر


کمیته ی گزارشگران حقوق بشر - در تاریخ 23 آبان ماه منزل دو خانواده ی بهای ساکن قائم شهر مورد بازرسی مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفت. صبح روز شنبه، 23 آبان حدود پنج نفر از مامورین وزارت اطلاعات با حضور در منزل خانم سیمین گرجی و آقای علی احمدی به تفتیش منزل و وسایل شخصی اقدام نمودند.مامورین همچنین اقدام به بردن کیس کامپیوتر، سی دی های خانوادگی و اعتقادی به همراه جزوات و کتب درسی دانشگاهی و اعتقادی به همراه عکس و پوستر و نقاشی از منزل علی احمدی کردند. مامورین وزارت اطلاعات شهر قائم شهر حکم و برگه یاد داشتی از طرف معاون دادستانی مبنی بر اتّهام شرکت در جلسه ی تذَّکر (مجلس ختم) رقیه ی اولادی و سخنرانی و تبلیغ بهائیت در آن ارائه داده اند و ایشان را برای مورخ 25 آبان به ستاد خبری استان مازندران احضار نمودند.پیش از این سیمین گرجی 6 ماه و علی احمدی 10 ماه حبس را در سال گذشته به اتهام تبلیغ علیه نظام گذرانده بودند.

علی احمدی صبح روز 25 آبان با حضور در ستاد خبری استان مازندران به مدت 2 ساعت بازجویی شد، بنا به گزارشات رسیده استناد 2 نفر بازجو بر اساس اعلاميه ي محرمانه ي دادستان كل كشور به تاريخ 1 شهریور سال جاری بوده است. طبق این اعلامیه شركت در مراسم دینی بهایی و هر نوع تجمع دیگر فعاليت عليه نظام و امنيت كشور محسوب و پيگرد قانوني دارد. این در حالی است که ماده ی 18 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد. در طول 30 سال گذشته جامعه ی بهاییان ایران همواره از حق برگزاری مراسم دینی خود محروم بوده اند.

این شرکتهای اتوموبیل را بایکوت کن

این شرکتهای اتوموبیل را بایکوت کن

این شرکتهای اتوموبیل را بایکوت کن

مراسم چهلمین روز بهنود شجاعی را به روز مبارزه علیه اعدام کودکان تبدیل نماییم


بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، مراسم چهلمین روز اعدام بهنود شجاعی روز پنجشنبه در گورستان بهشت زهرا بر گزار خواهد شد. از عموم مردم و بخصوص مدافعین حقوق کودکان تقاضا می شود که با شرکت در این مراسم مخالفت خود را با اعدام جنایتکارانه کودکان در ایران ابراز نمایند.
مراسم چهلمین روز اعدام جنایتکارانه بهنود شجاعی روز پنجشنبه 28 آبان ماه از ساعت 10:00 تا 11:00 صبح در گورستان بهشت زهرای تهران برگزار خواهد شد. با حضور گسترده در این مراسم مخالفت خود را با اعدام کودکان در ایران ابراز داریدو او را سمبلی برای مبارزه با اعدام کودکان در ایران تبدیل نمایید.
در حال حاضر بیش از 100 نفر، که در دوران کودکی مرتکب جرم شده اند در زندانهای ولی فقیه منتظر اجرای حکم اعدام هستند. و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنها می رود.
اعدام بهنود شجاعی که بر خلاف خواست مردم ، شخصیتهای مذهبی ایران، سازمانهای حقوق بشری و دولتهای آزاد جهان بود به اجرا در آورده شد. صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضائیه منتصب ولی فقیه علی خامنه ای در بدو ورود او به این دستگاه و در تعارض آشکار با خواست مردم ایرام و جامعۀ جهانی برای اینکه به علی خامنه ای ثابت کند که مجری دستورات جناتیکارانه اوست دستور اجرای این جنایت را صادر کرد.
صادق لاریجانی در حالی که اجرای حکم اعدام کودکان و زندانی سیاسی احسان فتاحیان را صادر می کند که جنایتکاران علیه بشریت مانند سعید مرتضوی،حسن زارع دهنوی ، علی اکبر حیدری فرد ،احمدرضا رادان و،احمدی مقدم که در دستور دادن و مشارکت در قتل،شکنجه و تجاوز به زندانیان سیاسی جرم آنها محرز شده است همچنان آزادانه به جنایتهای خود ادامه میدهند.
آدرس مراسم چهلمین روز بهنود شجاعی: گورستان بهشت زهرا-قطعۀ 103- ردیف 49-شماره 14
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام کودکان را در ایران محکوم می کندو از کمیسر عالی حقوق بشر و یونیسف برای نجات جان کسانی که در آستانه اعدام قرار دارند خواستار اقدامات عاجل است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 آبان 1388 برابر با 18 نوامبر 2009

مراسم چهلمین روز بهنود شجاعی را به روز مبارزه علیه اعدام کودکان تبدیل نماییم


بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، مراسم چهلمین روز اعدام بهنود شجاعی روز پنجشنبه در گورستان بهشت زهرا بر گزار خواهد شد. از عموم مردم و بخصوص مدافعین حقوق کودکان تقاضا می شود که با شرکت در این مراسم مخالفت خود را با اعدام جنایتکارانه کودکان در ایران ابراز نمایند.
مراسم چهلمین روز اعدام جنایتکارانه بهنود شجاعی روز پنجشنبه 28 آبان ماه از ساعت 10:00 تا 11:00 صبح در گورستان بهشت زهرای تهران برگزار خواهد شد. با حضور گسترده در این مراسم مخالفت خود را با اعدام کودکان در ایران ابراز داریدو او را سمبلی برای مبارزه با اعدام کودکان در ایران تبدیل نمایید.
در حال حاضر بیش از 100 نفر، که در دوران کودکی مرتکب جرم شده اند در زندانهای ولی فقیه منتظر اجرای حکم اعدام هستند. و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنها می رود.
اعدام بهنود شجاعی که بر خلاف خواست مردم ، شخصیتهای مذهبی ایران، سازمانهای حقوق بشری و دولتهای آزاد جهان بود به اجرا در آورده شد. صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضائیه منتصب ولی فقیه علی خامنه ای در بدو ورود او به این دستگاه و در تعارض آشکار با خواست مردم ایرام و جامعۀ جهانی برای اینکه به علی خامنه ای ثابت کند که مجری دستورات جناتیکارانه اوست دستور اجرای این جنایت را صادر کرد.
صادق لاریجانی در حالی که اجرای حکم اعدام کودکان و زندانی سیاسی احسان فتاحیان را صادر می کند که جنایتکاران علیه بشریت مانند سعید مرتضوی،حسن زارع دهنوی ، علی اکبر حیدری فرد ،احمدرضا رادان و،احمدی مقدم که در دستور دادن و مشارکت در قتل،شکنجه و تجاوز به زندانیان سیاسی جرم آنها محرز شده است همچنان آزادانه به جنایتهای خود ادامه میدهند.
آدرس مراسم چهلمین روز بهنود شجاعی: گورستان بهشت زهرا-قطعۀ 103- ردیف 49-شماره 14
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام کودکان را در ایران محکوم می کندو از کمیسر عالی حقوق بشر و یونیسف برای نجات جان کسانی که در آستانه اعدام قرار دارند خواستار اقدامات عاجل است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 آبان 1388 برابر با 18 نوامبر 2009

مراسم چهلمین روز بهنود شجاعی را به روز مبارزه علیه اعدام کودکان تبدیل نماییم


بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، مراسم چهلمین روز اعدام بهنود شجاعی روز پنجشنبه در گورستان بهشت زهرا بر گزار خواهد شد. از عموم مردم و بخصوص مدافعین حقوق کودکان تقاضا می شود که با شرکت در این مراسم مخالفت خود را با اعدام جنایتکارانه کودکان در ایران ابراز نمایند.
مراسم چهلمین روز اعدام جنایتکارانه بهنود شجاعی روز پنجشنبه 28 آبان ماه از ساعت 10:00 تا 11:00 صبح در گورستان بهشت زهرای تهران برگزار خواهد شد. با حضور گسترده در این مراسم مخالفت خود را با اعدام کودکان در ایران ابراز داریدو او را سمبلی برای مبارزه با اعدام کودکان در ایران تبدیل نمایید.
در حال حاضر بیش از 100 نفر، که در دوران کودکی مرتکب جرم شده اند در زندانهای ولی فقیه منتظر اجرای حکم اعدام هستند. و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنها می رود.
اعدام بهنود شجاعی که بر خلاف خواست مردم ، شخصیتهای مذهبی ایران، سازمانهای حقوق بشری و دولتهای آزاد جهان بود به اجرا در آورده شد. صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضائیه منتصب ولی فقیه علی خامنه ای در بدو ورود او به این دستگاه و در تعارض آشکار با خواست مردم ایرام و جامعۀ جهانی برای اینکه به علی خامنه ای ثابت کند که مجری دستورات جناتیکارانه اوست دستور اجرای این جنایت را صادر کرد.
صادق لاریجانی در حالی که اجرای حکم اعدام کودکان و زندانی سیاسی احسان فتاحیان را صادر می کند که جنایتکاران علیه بشریت مانند سعید مرتضوی،حسن زارع دهنوی ، علی اکبر حیدری فرد ،احمدرضا رادان و،احمدی مقدم که در دستور دادن و مشارکت در قتل،شکنجه و تجاوز به زندانیان سیاسی جرم آنها محرز شده است همچنان آزادانه به جنایتهای خود ادامه میدهند.
آدرس مراسم چهلمین روز بهنود شجاعی: گورستان بهشت زهرا-قطعۀ 103- ردیف 49-شماره 14
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام کودکان را در ایران محکوم می کندو از کمیسر عالی حقوق بشر و یونیسف برای نجات جان کسانی که در آستانه اعدام قرار دارند خواستار اقدامات عاجل است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 آبان 1388 برابر با 18 نوامبر 2009

نامه پرستو سرمدی به همسر دربندش حسین نورانی نژاد/ یوسف میخوانم تا بیایی و سرزمینمان سبز شود


بيخود نبود كه به خواب عزيزي آمده بودي و گفته بودي سوره يوسف را بخوانيم تا بيايي. آمده بودي با همان چشمان سبز ونگاه معصوم و لبخند هميشگي و گفته بودي اگر هر شب يوسف را بخوانيم مي آيي؛ انگار از قبل مي دانستي قرار است ديدارت را از من دريغ كنند ؛ همان سهم چند دقيقه در هفته كه به آن راضي شده بودم.


مي گويند براي آنكه رخصت ديدار بيابم نبايد بنويسم؛ نبايد بنويسم كه بيشتر از دو ماه است تو را تنهاي تنها در يك چهار ديواري كوچك بي آسماني انداخته اند تا لابد دلسوزي براي اين مملكت براي هفت پشتت بس شود، همان اتاق كوچك كه شنيده ام مثل قبر مي ماند؛ با وسعتي به اندازه يك قدم و سقفي كه انگار روي دل آدم سنگيني مي كند تا ارتباطت با دنيا تنها به حضور بازجويي متصل شود، همان بازجو كه تو را با چشم بسته روبه ديوار مي نشاند و مدام سوالهاي تكراري مي پرسد و دوست ندارد بنويسم كه بي شك توان نگاه كردن به چشمانت را ندارد. و ما هنوز بعد از اين همه مدت نفهميده ايم كه به كدامين گناه چنين ظلمي را بر تو روا مي دارند؟

نبايد بنويسم كه زينب دختر مهدي محموديان ازغم نديدن پدرش هر شب تب مي كند و هنوز بعد از دو ماه حتي نتوانسته صداي پدر را بشنود. چه خوش گمان بود كه تصور مي كرد ورودش به سال اول مدرسه را دست در دست پدر جشن مي گيرد؛ مي گويند دختر معصوم عكس پدر را رو به خورشيد مي گيرد و دعا مي كند. به دوستانش گفته پدرم به مسافرت رفته اما ميدانم يك رازي هست كه بزرگترها به من نمي گويند؛ يادته به مهدي قول داده بودي در نبودنش هواي زينب را داشته باشي؛ بدقولي كردي عزيز.

نبايد از فرنيك برايت بنويسم؛ دختر حنيف بالاخره به دنيا آمد، بدون نوازشهاي آرام بخش پدري كه خانه به دوش است تا سنگيني ظلمي كه بر عمه ها و عموها شده را گردن گيرد، دختري كه دنيا در بدو ورودش فرش قرمزي برايش پهن نكرد، نيستي تا به او بگويي انقدر گريه نكن دنيا كه قرار نيست براي هميشته دخترها را از پدرانشان جدا كند، روزهاي سبز با هم بودن هم مي آيد. نيستي تا به زينب و فرنيك بگويي براي اين روزهاي تنهايي پدرانشان را مقصر ندانند، آنها تنها به خاطر لبخندي بر لب هاي شما رفته اند، كاري كه پدر بزرگهايتان هم برايش تلاش كردند اما نتوانستند.

ديگر براي فخري محتشمي نبايد بنويسم كه دخترانت را كجا مي جويي؟ او كه پس از پنج ماه عدالتي براي همسرآزاده اش نيافته و كو به كوي به دنبال دختران فيروزه ايش مي گردد كه گويي در اين سرزمين گم شده اند.

نبايد بنويسم از همسر عبالله مومني كه سرنوشتش با تنهايي گره خورد يا از جوانان هم حزبيت در مشاركت كه مثل ستاره هايي يكي يكي به بند كشيده مي شوند.

و از همه مهمتر جنبش سبزي كه با همه فشارها به پيش مي رود و مردم سبز انديشي كه ايمان و استواريشان هميشه چند قدم جلوتر از خشونت دشمنانشان حركت مي كند و از اينكه من و هم نسلانم هرگز هر چقدر هم نامردمي ها افزايش يابد آرمانهاي سبز و ميرحسين مان را رها نخواهيم كرد.

اين ها را نبايد بنويسم اصلا از خيرشان بگذر، از خودت بگو؛ مي گويند صداي قران خواندنت هر غروب بر سلولها و راه روهاي بند 209 طنين انداز است. صوت زيبايي داري مي دانم؛ مي گويند روحيه فوق العاده ات بعد از دوماه انفرادي كشيدن همه را متعجب كرده؛ مي گويند زير بار حرفهاي نامربوط زندانبانها نمي روي و درخواستي از آنها نمي كني حتي براي تماس با من . به همين اندك خبرهايي كه از تو مي رسد دل خوشم و به همان آخرين تصويري كه از خطوط چهره ات در ذهنم دارم همان آخرين ديدار كه گفتي تار مويم را كه بر لباست مانده بود نگاه داشته اي و به جاي من با او سخن مي گويي.

به خواب عزيزي آمده بودي و گفته بودي يوسف بخوانيم تا بيايي، سوره يوسف را چند بار خواندم چه شباهت قريبي دارد با تو و ديگر آزادگان در بند، او كه بي گناه و به حكم هوسي به بند افتاد؛ آنقدر صبوري ومقاومت كرد تا زندانبان رسوا شد وبعد آرمانهاي سبزش را براي سرزمينش محقق كرد؛ بي شك سرنوشت تو و ديگر آزادگان در بند هم چنين است؛ پس من ديگر از نديدنت هم گله اي نمي كنم تا باد بوي پيراهنت را با خود بياورد.

نامه پرستو سرمدی به همسر دربندش حسین نورانی نژاد/ یوسف میخوانم تا بیایی و سرزمینمان سبز شود


بيخود نبود كه به خواب عزيزي آمده بودي و گفته بودي سوره يوسف را بخوانيم تا بيايي. آمده بودي با همان چشمان سبز ونگاه معصوم و لبخند هميشگي و گفته بودي اگر هر شب يوسف را بخوانيم مي آيي؛ انگار از قبل مي دانستي قرار است ديدارت را از من دريغ كنند ؛ همان سهم چند دقيقه در هفته كه به آن راضي شده بودم.


مي گويند براي آنكه رخصت ديدار بيابم نبايد بنويسم؛ نبايد بنويسم كه بيشتر از دو ماه است تو را تنهاي تنها در يك چهار ديواري كوچك بي آسماني انداخته اند تا لابد دلسوزي براي اين مملكت براي هفت پشتت بس شود، همان اتاق كوچك كه شنيده ام مثل قبر مي ماند؛ با وسعتي به اندازه يك قدم و سقفي كه انگار روي دل آدم سنگيني مي كند تا ارتباطت با دنيا تنها به حضور بازجويي متصل شود، همان بازجو كه تو را با چشم بسته روبه ديوار مي نشاند و مدام سوالهاي تكراري مي پرسد و دوست ندارد بنويسم كه بي شك توان نگاه كردن به چشمانت را ندارد. و ما هنوز بعد از اين همه مدت نفهميده ايم كه به كدامين گناه چنين ظلمي را بر تو روا مي دارند؟

نبايد بنويسم كه زينب دختر مهدي محموديان ازغم نديدن پدرش هر شب تب مي كند و هنوز بعد از دو ماه حتي نتوانسته صداي پدر را بشنود. چه خوش گمان بود كه تصور مي كرد ورودش به سال اول مدرسه را دست در دست پدر جشن مي گيرد؛ مي گويند دختر معصوم عكس پدر را رو به خورشيد مي گيرد و دعا مي كند. به دوستانش گفته پدرم به مسافرت رفته اما ميدانم يك رازي هست كه بزرگترها به من نمي گويند؛ يادته به مهدي قول داده بودي در نبودنش هواي زينب را داشته باشي؛ بدقولي كردي عزيز.

نبايد از فرنيك برايت بنويسم؛ دختر حنيف بالاخره به دنيا آمد، بدون نوازشهاي آرام بخش پدري كه خانه به دوش است تا سنگيني ظلمي كه بر عمه ها و عموها شده را گردن گيرد، دختري كه دنيا در بدو ورودش فرش قرمزي برايش پهن نكرد، نيستي تا به او بگويي انقدر گريه نكن دنيا كه قرار نيست براي هميشته دخترها را از پدرانشان جدا كند، روزهاي سبز با هم بودن هم مي آيد. نيستي تا به زينب و فرنيك بگويي براي اين روزهاي تنهايي پدرانشان را مقصر ندانند، آنها تنها به خاطر لبخندي بر لب هاي شما رفته اند، كاري كه پدر بزرگهايتان هم برايش تلاش كردند اما نتوانستند.

ديگر براي فخري محتشمي نبايد بنويسم كه دخترانت را كجا مي جويي؟ او كه پس از پنج ماه عدالتي براي همسرآزاده اش نيافته و كو به كوي به دنبال دختران فيروزه ايش مي گردد كه گويي در اين سرزمين گم شده اند.

نبايد بنويسم از همسر عبالله مومني كه سرنوشتش با تنهايي گره خورد يا از جوانان هم حزبيت در مشاركت كه مثل ستاره هايي يكي يكي به بند كشيده مي شوند.

و از همه مهمتر جنبش سبزي كه با همه فشارها به پيش مي رود و مردم سبز انديشي كه ايمان و استواريشان هميشه چند قدم جلوتر از خشونت دشمنانشان حركت مي كند و از اينكه من و هم نسلانم هرگز هر چقدر هم نامردمي ها افزايش يابد آرمانهاي سبز و ميرحسين مان را رها نخواهيم كرد.

اين ها را نبايد بنويسم اصلا از خيرشان بگذر، از خودت بگو؛ مي گويند صداي قران خواندنت هر غروب بر سلولها و راه روهاي بند 209 طنين انداز است. صوت زيبايي داري مي دانم؛ مي گويند روحيه فوق العاده ات بعد از دوماه انفرادي كشيدن همه را متعجب كرده؛ مي گويند زير بار حرفهاي نامربوط زندانبانها نمي روي و درخواستي از آنها نمي كني حتي براي تماس با من . به همين اندك خبرهايي كه از تو مي رسد دل خوشم و به همان آخرين تصويري كه از خطوط چهره ات در ذهنم دارم همان آخرين ديدار كه گفتي تار مويم را كه بر لباست مانده بود نگاه داشته اي و به جاي من با او سخن مي گويي.

به خواب عزيزي آمده بودي و گفته بودي يوسف بخوانيم تا بيايي، سوره يوسف را چند بار خواندم چه شباهت قريبي دارد با تو و ديگر آزادگان در بند، او كه بي گناه و به حكم هوسي به بند افتاد؛ آنقدر صبوري ومقاومت كرد تا زندانبان رسوا شد وبعد آرمانهاي سبزش را براي سرزمينش محقق كرد؛ بي شك سرنوشت تو و ديگر آزادگان در بند هم چنين است؛ پس من ديگر از نديدنت هم گله اي نمي كنم تا باد بوي پيراهنت را با خود بياورد.

نامه پرستو سرمدی به همسر دربندش حسین نورانی نژاد/ یوسف میخوانم تا بیایی و سرزمینمان سبز شود


بيخود نبود كه به خواب عزيزي آمده بودي و گفته بودي سوره يوسف را بخوانيم تا بيايي. آمده بودي با همان چشمان سبز ونگاه معصوم و لبخند هميشگي و گفته بودي اگر هر شب يوسف را بخوانيم مي آيي؛ انگار از قبل مي دانستي قرار است ديدارت را از من دريغ كنند ؛ همان سهم چند دقيقه در هفته كه به آن راضي شده بودم.


مي گويند براي آنكه رخصت ديدار بيابم نبايد بنويسم؛ نبايد بنويسم كه بيشتر از دو ماه است تو را تنهاي تنها در يك چهار ديواري كوچك بي آسماني انداخته اند تا لابد دلسوزي براي اين مملكت براي هفت پشتت بس شود، همان اتاق كوچك كه شنيده ام مثل قبر مي ماند؛ با وسعتي به اندازه يك قدم و سقفي كه انگار روي دل آدم سنگيني مي كند تا ارتباطت با دنيا تنها به حضور بازجويي متصل شود، همان بازجو كه تو را با چشم بسته روبه ديوار مي نشاند و مدام سوالهاي تكراري مي پرسد و دوست ندارد بنويسم كه بي شك توان نگاه كردن به چشمانت را ندارد. و ما هنوز بعد از اين همه مدت نفهميده ايم كه به كدامين گناه چنين ظلمي را بر تو روا مي دارند؟

نبايد بنويسم كه زينب دختر مهدي محموديان ازغم نديدن پدرش هر شب تب مي كند و هنوز بعد از دو ماه حتي نتوانسته صداي پدر را بشنود. چه خوش گمان بود كه تصور مي كرد ورودش به سال اول مدرسه را دست در دست پدر جشن مي گيرد؛ مي گويند دختر معصوم عكس پدر را رو به خورشيد مي گيرد و دعا مي كند. به دوستانش گفته پدرم به مسافرت رفته اما ميدانم يك رازي هست كه بزرگترها به من نمي گويند؛ يادته به مهدي قول داده بودي در نبودنش هواي زينب را داشته باشي؛ بدقولي كردي عزيز.

نبايد از فرنيك برايت بنويسم؛ دختر حنيف بالاخره به دنيا آمد، بدون نوازشهاي آرام بخش پدري كه خانه به دوش است تا سنگيني ظلمي كه بر عمه ها و عموها شده را گردن گيرد، دختري كه دنيا در بدو ورودش فرش قرمزي برايش پهن نكرد، نيستي تا به او بگويي انقدر گريه نكن دنيا كه قرار نيست براي هميشته دخترها را از پدرانشان جدا كند، روزهاي سبز با هم بودن هم مي آيد. نيستي تا به زينب و فرنيك بگويي براي اين روزهاي تنهايي پدرانشان را مقصر ندانند، آنها تنها به خاطر لبخندي بر لب هاي شما رفته اند، كاري كه پدر بزرگهايتان هم برايش تلاش كردند اما نتوانستند.

ديگر براي فخري محتشمي نبايد بنويسم كه دخترانت را كجا مي جويي؟ او كه پس از پنج ماه عدالتي براي همسرآزاده اش نيافته و كو به كوي به دنبال دختران فيروزه ايش مي گردد كه گويي در اين سرزمين گم شده اند.

نبايد بنويسم از همسر عبالله مومني كه سرنوشتش با تنهايي گره خورد يا از جوانان هم حزبيت در مشاركت كه مثل ستاره هايي يكي يكي به بند كشيده مي شوند.

و از همه مهمتر جنبش سبزي كه با همه فشارها به پيش مي رود و مردم سبز انديشي كه ايمان و استواريشان هميشه چند قدم جلوتر از خشونت دشمنانشان حركت مي كند و از اينكه من و هم نسلانم هرگز هر چقدر هم نامردمي ها افزايش يابد آرمانهاي سبز و ميرحسين مان را رها نخواهيم كرد.

اين ها را نبايد بنويسم اصلا از خيرشان بگذر، از خودت بگو؛ مي گويند صداي قران خواندنت هر غروب بر سلولها و راه روهاي بند 209 طنين انداز است. صوت زيبايي داري مي دانم؛ مي گويند روحيه فوق العاده ات بعد از دوماه انفرادي كشيدن همه را متعجب كرده؛ مي گويند زير بار حرفهاي نامربوط زندانبانها نمي روي و درخواستي از آنها نمي كني حتي براي تماس با من . به همين اندك خبرهايي كه از تو مي رسد دل خوشم و به همان آخرين تصويري كه از خطوط چهره ات در ذهنم دارم همان آخرين ديدار كه گفتي تار مويم را كه بر لباست مانده بود نگاه داشته اي و به جاي من با او سخن مي گويي.

به خواب عزيزي آمده بودي و گفته بودي يوسف بخوانيم تا بيايي، سوره يوسف را چند بار خواندم چه شباهت قريبي دارد با تو و ديگر آزادگان در بند، او كه بي گناه و به حكم هوسي به بند افتاد؛ آنقدر صبوري ومقاومت كرد تا زندانبان رسوا شد وبعد آرمانهاي سبزش را براي سرزمينش محقق كرد؛ بي شك سرنوشت تو و ديگر آزادگان در بند هم چنين است؛ پس من ديگر از نديدنت هم گله اي نمي كنم تا باد بوي پيراهنت را با خود بياورد.

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic