Tuesday, November 24, 2009

"Death over dictator"Beheshti Uniشعار مرگ بر دیکتاتور-دانشگاه بهشتی

"Death over dictator"Beheshti Uniشعار مرگ بر دیکتاتور-دانشگاه بهشتی

"Death over dictator"Beheshti Uniشعار مرگ بر دیکتاتور-دانشگاه بهشتی

بیانیه دانشجویان لیبرال؛ 16 آذر سبز در راه است


دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، در تازه‌ترین بیانیه خود تاکید کردند که به یاد همه شهدای جنبش سبز، روز دانشجوی امسال را "16 آذر سبز" نام‌گذاری می‌کنند که به عقیده آنها، با وجود تمام این بگیر و ببندها، امسال با‌شکوه‌تر از هرسال برگزار خواهد شد.



متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

شانزده آذر دیگری در راه است، اعتراضات دانشجویی طی این سالها همیشه عاملی بوده برای برآشفتن خواب خوش اقتدارگرایان، این بار اما شانزده آذر در حالی فرا می رسد که جنبش قدرتمند ملت ایران بیش از پنج ماه است که کابوسی دهشتناک را به اقتدارگرایان کودتاچی و باندهای فاسد نظامی-اقتصادی حامی آنها تحمیل کرده است. دولت کودتا که به رغم همه‌ی سرکوبها و اعمال وحشیانه و غیر انسانی‌اش در ماههای اخیر، موفق به کنترل امواج گسترده‌ی جنبش مردمی نشده است، اکنون از سر ضعف و استیصال می‌‌کوشد عقده اقتدار خویش را با بازداشت فعالین دانشجویی و صدور احکام سنگین زندان برای فعالین سیاسی اصلاح‌طلب و تحول‌خواه التیام بخشد، از قضا اما اینگونه برخوردها نشان از عجز روزافزون دولت کودتا و نزدیکی هر چه بیشتر آن به شیب تند سقوط است.

هجوم برنامه‌ریزی‌ شده‌ی نیروهای امنیتی به یک جلسه‌ی تئوریک و معمول خانگی و بازداشت هفت تن از اعضای گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران (مهرداد بزرگ، سورنا هاشمی، علیرضا موسوی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، سینا شکوهی و البرز زاهدی) را نیز باید در راستای همین عجز و استیصال ارزیابی کرد. آمران و عاملان این‌گونه بازداشت‌ها خود بهتر می‌دانند که سرکوب و خشونت و زندان دیگر درمان این درد و مرهم این زخم نیست، دیگر نه تنها فعالین سیاسی و دانشجویی که مردم هم از زندان و سرکوب ترسی به دل راه نمی دهند.

"دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران" که به عنوان یک گروه فکری–دانشجویی تا کنون همۀ همت و توان خود را در راه گسترش اندیشۀ آزادی و نهادینه کردن پارادایم دموکراسی و حقوق بشر در دانشگاههای کشور به کار بسته است اکنون نیز بی‌توجه به فشارهای وارده به راه خود ادامه می دهد.

گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال مفتخر و متعهد است که به سهم ناچیز خود، هم‌چون ماههای گذشته در مسیر مبارزه با دولت غیرقانونی کودتا و استبداد دینی–نظامی حاکم، در کنار مردم و دانشجویان بایستد و به کوشش خود برای تحقق اهداف جنبش سبز ملت ایران و به ثمر نشستن خون شهدای این جنبش ادامه دهد.

اکنون که تعداد زیادی از اعضای ما بازداشت شده‌اند و تعداد دیگری نیز با خطر بازداشت مواجه‌اند ما به صراحت اعلام می‌کنیم که پیام‌مان پیام مقاومت و ایستادگی در برابر ماشین سرکوب دولت کودتاست.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال خود را به دفاع از خواستهای جنبش سبز و رهبری آن متعهد می‌دانند و مقاومت و مبارزه مسالمت‌آمیز و عاری از خشونت را بهترین را نیل به این خواستها و آرمانها می دانند.

اکنون که شلاق سرکوب، تن و بدن همه‌ی ایرانیان را نشانه گرفته است چاره ای جز همبستگی علیه سرکوبگران نیست، طیفهای مختلف دانشجویی نیز با آگاهی کامل از این واقعیت دست در دست هم به مقاومتی مشترک برای حفظ دانشگاه این سنگر گرانقدر آزادی دست خواهند یازید.

ما خواهان آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی از همه‌ی زندانهای ایران و لغو مجازاتهای حبس و اعدامی هستیم که در هر جای ایران برای فعالین سیاسی یا فعالین حقوق بشر صادر شده است.

ما خواهان پایان فشارها بر نهاد دانشگاه و کوتاه‌شدن دست نظامیان از اداره دانشگاه‌ها هستیم.

ما خواهان آزادی کلیه فعالین دانشجویی در بند، با هر گرایش فکری و سیاسی در تهران و دیگر شهرهای ایران هستیم.

گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، ضمن حمایت قاطع از اعضای زندانی خود و با فشردن دست همه آنها که دولت کودتا را بزرگترین خصم آزادی و منافع ملی می دانند، از هم‌اکنون 16 آذر سال 88 را به یاد همه شهدای جنبش سبز، "16 آذر سبز" نام‌گذاری می‌کند و باور دارد حتی اگر تا روز 16 آذر، تک‌تک فعالین دانشجویی لیبرال، تحکیمی، چپگرا، ملی گرا، ملی-مذهبی، مشارکتی و... نیز بازداشت شوند و به زندان بیفتند باز هم 16 آذر سبز و باشکوهی در پیش است، 16 آذری که کابوس سقوط دولت کودتا را آشفته‌تر خواهد کرد.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

سوم آذر یک‌هزاروسیصدوهشتادوهشت

بیانیه دانشجویان لیبرال؛ 16 آذر سبز در راه است


دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، در تازه‌ترین بیانیه خود تاکید کردند که به یاد همه شهدای جنبش سبز، روز دانشجوی امسال را "16 آذر سبز" نام‌گذاری می‌کنند که به عقیده آنها، با وجود تمام این بگیر و ببندها، امسال با‌شکوه‌تر از هرسال برگزار خواهد شد.



متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

شانزده آذر دیگری در راه است، اعتراضات دانشجویی طی این سالها همیشه عاملی بوده برای برآشفتن خواب خوش اقتدارگرایان، این بار اما شانزده آذر در حالی فرا می رسد که جنبش قدرتمند ملت ایران بیش از پنج ماه است که کابوسی دهشتناک را به اقتدارگرایان کودتاچی و باندهای فاسد نظامی-اقتصادی حامی آنها تحمیل کرده است. دولت کودتا که به رغم همه‌ی سرکوبها و اعمال وحشیانه و غیر انسانی‌اش در ماههای اخیر، موفق به کنترل امواج گسترده‌ی جنبش مردمی نشده است، اکنون از سر ضعف و استیصال می‌‌کوشد عقده اقتدار خویش را با بازداشت فعالین دانشجویی و صدور احکام سنگین زندان برای فعالین سیاسی اصلاح‌طلب و تحول‌خواه التیام بخشد، از قضا اما اینگونه برخوردها نشان از عجز روزافزون دولت کودتا و نزدیکی هر چه بیشتر آن به شیب تند سقوط است.

هجوم برنامه‌ریزی‌ شده‌ی نیروهای امنیتی به یک جلسه‌ی تئوریک و معمول خانگی و بازداشت هفت تن از اعضای گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران (مهرداد بزرگ، سورنا هاشمی، علیرضا موسوی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، سینا شکوهی و البرز زاهدی) را نیز باید در راستای همین عجز و استیصال ارزیابی کرد. آمران و عاملان این‌گونه بازداشت‌ها خود بهتر می‌دانند که سرکوب و خشونت و زندان دیگر درمان این درد و مرهم این زخم نیست، دیگر نه تنها فعالین سیاسی و دانشجویی که مردم هم از زندان و سرکوب ترسی به دل راه نمی دهند.

"دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران" که به عنوان یک گروه فکری–دانشجویی تا کنون همۀ همت و توان خود را در راه گسترش اندیشۀ آزادی و نهادینه کردن پارادایم دموکراسی و حقوق بشر در دانشگاههای کشور به کار بسته است اکنون نیز بی‌توجه به فشارهای وارده به راه خود ادامه می دهد.

گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال مفتخر و متعهد است که به سهم ناچیز خود، هم‌چون ماههای گذشته در مسیر مبارزه با دولت غیرقانونی کودتا و استبداد دینی–نظامی حاکم، در کنار مردم و دانشجویان بایستد و به کوشش خود برای تحقق اهداف جنبش سبز ملت ایران و به ثمر نشستن خون شهدای این جنبش ادامه دهد.

اکنون که تعداد زیادی از اعضای ما بازداشت شده‌اند و تعداد دیگری نیز با خطر بازداشت مواجه‌اند ما به صراحت اعلام می‌کنیم که پیام‌مان پیام مقاومت و ایستادگی در برابر ماشین سرکوب دولت کودتاست.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال خود را به دفاع از خواستهای جنبش سبز و رهبری آن متعهد می‌دانند و مقاومت و مبارزه مسالمت‌آمیز و عاری از خشونت را بهترین را نیل به این خواستها و آرمانها می دانند.

اکنون که شلاق سرکوب، تن و بدن همه‌ی ایرانیان را نشانه گرفته است چاره ای جز همبستگی علیه سرکوبگران نیست، طیفهای مختلف دانشجویی نیز با آگاهی کامل از این واقعیت دست در دست هم به مقاومتی مشترک برای حفظ دانشگاه این سنگر گرانقدر آزادی دست خواهند یازید.

ما خواهان آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی از همه‌ی زندانهای ایران و لغو مجازاتهای حبس و اعدامی هستیم که در هر جای ایران برای فعالین سیاسی یا فعالین حقوق بشر صادر شده است.

ما خواهان پایان فشارها بر نهاد دانشگاه و کوتاه‌شدن دست نظامیان از اداره دانشگاه‌ها هستیم.

ما خواهان آزادی کلیه فعالین دانشجویی در بند، با هر گرایش فکری و سیاسی در تهران و دیگر شهرهای ایران هستیم.

گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، ضمن حمایت قاطع از اعضای زندانی خود و با فشردن دست همه آنها که دولت کودتا را بزرگترین خصم آزادی و منافع ملی می دانند، از هم‌اکنون 16 آذر سال 88 را به یاد همه شهدای جنبش سبز، "16 آذر سبز" نام‌گذاری می‌کند و باور دارد حتی اگر تا روز 16 آذر، تک‌تک فعالین دانشجویی لیبرال، تحکیمی، چپگرا، ملی گرا، ملی-مذهبی، مشارکتی و... نیز بازداشت شوند و به زندان بیفتند باز هم 16 آذر سبز و باشکوهی در پیش است، 16 آذری که کابوس سقوط دولت کودتا را آشفته‌تر خواهد کرد.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

سوم آذر یک‌هزاروسیصدوهشتادوهشت

بیانیه دانشجویان لیبرال؛ 16 آذر سبز در راه است


دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، در تازه‌ترین بیانیه خود تاکید کردند که به یاد همه شهدای جنبش سبز، روز دانشجوی امسال را "16 آذر سبز" نام‌گذاری می‌کنند که به عقیده آنها، با وجود تمام این بگیر و ببندها، امسال با‌شکوه‌تر از هرسال برگزار خواهد شد.



متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

شانزده آذر دیگری در راه است، اعتراضات دانشجویی طی این سالها همیشه عاملی بوده برای برآشفتن خواب خوش اقتدارگرایان، این بار اما شانزده آذر در حالی فرا می رسد که جنبش قدرتمند ملت ایران بیش از پنج ماه است که کابوسی دهشتناک را به اقتدارگرایان کودتاچی و باندهای فاسد نظامی-اقتصادی حامی آنها تحمیل کرده است. دولت کودتا که به رغم همه‌ی سرکوبها و اعمال وحشیانه و غیر انسانی‌اش در ماههای اخیر، موفق به کنترل امواج گسترده‌ی جنبش مردمی نشده است، اکنون از سر ضعف و استیصال می‌‌کوشد عقده اقتدار خویش را با بازداشت فعالین دانشجویی و صدور احکام سنگین زندان برای فعالین سیاسی اصلاح‌طلب و تحول‌خواه التیام بخشد، از قضا اما اینگونه برخوردها نشان از عجز روزافزون دولت کودتا و نزدیکی هر چه بیشتر آن به شیب تند سقوط است.

هجوم برنامه‌ریزی‌ شده‌ی نیروهای امنیتی به یک جلسه‌ی تئوریک و معمول خانگی و بازداشت هفت تن از اعضای گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران (مهرداد بزرگ، سورنا هاشمی، علیرضا موسوی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، سینا شکوهی و البرز زاهدی) را نیز باید در راستای همین عجز و استیصال ارزیابی کرد. آمران و عاملان این‌گونه بازداشت‌ها خود بهتر می‌دانند که سرکوب و خشونت و زندان دیگر درمان این درد و مرهم این زخم نیست، دیگر نه تنها فعالین سیاسی و دانشجویی که مردم هم از زندان و سرکوب ترسی به دل راه نمی دهند.

"دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران" که به عنوان یک گروه فکری–دانشجویی تا کنون همۀ همت و توان خود را در راه گسترش اندیشۀ آزادی و نهادینه کردن پارادایم دموکراسی و حقوق بشر در دانشگاههای کشور به کار بسته است اکنون نیز بی‌توجه به فشارهای وارده به راه خود ادامه می دهد.

گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال مفتخر و متعهد است که به سهم ناچیز خود، هم‌چون ماههای گذشته در مسیر مبارزه با دولت غیرقانونی کودتا و استبداد دینی–نظامی حاکم، در کنار مردم و دانشجویان بایستد و به کوشش خود برای تحقق اهداف جنبش سبز ملت ایران و به ثمر نشستن خون شهدای این جنبش ادامه دهد.

اکنون که تعداد زیادی از اعضای ما بازداشت شده‌اند و تعداد دیگری نیز با خطر بازداشت مواجه‌اند ما به صراحت اعلام می‌کنیم که پیام‌مان پیام مقاومت و ایستادگی در برابر ماشین سرکوب دولت کودتاست.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال خود را به دفاع از خواستهای جنبش سبز و رهبری آن متعهد می‌دانند و مقاومت و مبارزه مسالمت‌آمیز و عاری از خشونت را بهترین را نیل به این خواستها و آرمانها می دانند.

اکنون که شلاق سرکوب، تن و بدن همه‌ی ایرانیان را نشانه گرفته است چاره ای جز همبستگی علیه سرکوبگران نیست، طیفهای مختلف دانشجویی نیز با آگاهی کامل از این واقعیت دست در دست هم به مقاومتی مشترک برای حفظ دانشگاه این سنگر گرانقدر آزادی دست خواهند یازید.

ما خواهان آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی از همه‌ی زندانهای ایران و لغو مجازاتهای حبس و اعدامی هستیم که در هر جای ایران برای فعالین سیاسی یا فعالین حقوق بشر صادر شده است.

ما خواهان پایان فشارها بر نهاد دانشگاه و کوتاه‌شدن دست نظامیان از اداره دانشگاه‌ها هستیم.

ما خواهان آزادی کلیه فعالین دانشجویی در بند، با هر گرایش فکری و سیاسی در تهران و دیگر شهرهای ایران هستیم.

گروه دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، ضمن حمایت قاطع از اعضای زندانی خود و با فشردن دست همه آنها که دولت کودتا را بزرگترین خصم آزادی و منافع ملی می دانند، از هم‌اکنون 16 آذر سال 88 را به یاد همه شهدای جنبش سبز، "16 آذر سبز" نام‌گذاری می‌کند و باور دارد حتی اگر تا روز 16 آذر، تک‌تک فعالین دانشجویی لیبرال، تحکیمی، چپگرا، ملی گرا، ملی-مذهبی، مشارکتی و... نیز بازداشت شوند و به زندان بیفتند باز هم 16 آذر سبز و باشکوهی در پیش است، 16 آذری که کابوس سقوط دولت کودتا را آشفته‌تر خواهد کرد.

دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

سوم آذر یک‌هزاروسیصدوهشتادوهشت

بازداشت 60 دانشجو در یک ماه


خبرنامه امیرکبیر: شاید اگر یک سال پیش چنین گزارشی نوشته می شد باورش برای همگان سخت بود و عده ای نمی پذیرفتند که بازداشت ها به این حد گسترده و پرتعداد باشد. اما 22 خرداد همه چیز را تغییر داده است و امروز حاکمیت دستپاچه و سراسیمه به نیروهای امنیتی خود مجوز هر اقدامی را داده است. مجوزی که جز معنای برخورد و سرکوب و بازداشت و شکنجه ندارد.

با نزدیک شدن به 16 آذر، روز دانشجو، فشارها بر دانشجویان شدت یافته و با احتمال برگزاری تجمعات و اعتراضات دانشجویی پیش بینی می شود که تا روزهایی پس از 16 آذر نیز این بازداشت ها ادامه یابد. اما در سال 88 به رغم بازداشت های گسترده، بازداشت ها بوی دانشجویی نمی دادند و پرشمار دانشجویان بازداشت شده خرداد و تابستان 88 هم در جریان بازداشت سبزها قرار می گرفتند.

13 آبان کم کم به شدت تاثیر دانشجویان در روند اعتراضات گسترده علیه حاکمیت افزود و نزدیکی به 16 آذر نیروهای سرکوب را بر آن داشت تا نگاهی جدی تر به دانشگاه ها داشته باشند. بازداشت ها از چند روز قبل از 13 آبان در دانشگاه های مختلف شروع شد. از ابتدای مهرماه با موج گسترده احضاهای کمیته انضباطی و حراست و حتی وزارت اطلاعات، دانشجویان به سکوت فراخوانده شده بودند و تعلیق و اخراج نیز اتفاقی عادی در بسیاری دانشگاه ها شده بود تا دانشگاه ها را به محیطی آرام برای دانشجویان تبدیل نماید. به جز بازداشت ها و احضارهای پراکنده در 2 هفته اول آبانماه باید بازداشت های دانشجویی را از 13 آبان پی بگیریم. بازداشت هایی که در هفته گذشته شدت گرفته و آینده اش نیز روشن نیست.

در دانشگاه خواجه نصير، علی پرويز و سهيل محمدی یک روز قبل از 13 آبان بازداشت شدند. اين دو فعال دانشجويی پس از حضور صفار هرندی در دانشگاه و اعتراضات دانشجويان دانشگاه خواجه نصير به سخنان هتاکانه وی با يورش ماموران امنيتی به منازلشان بازداشت شدند و ادامه بازداشت آنان همچنان هر روز اعتراضات دانشجویی را در این دانشگاه در پی داشته است. اعتراض های دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر و این بازداشت ها در حالی صورت گرفته است که رسانه‌های حاکمیت اظهار داشتند که صفارهرندی بدون هیچ گونه مشکلی در دانشگاه سخنرانی کرده است.

در دانشگاه مازندران، 5 دانشجوی این دانشگاه با شکل گیری تجمع 12 آبان در دانشگاه بازداشت شدند. اشكان ذهابيان برای هشدار 10 آبان ماه و سياوش رضاييان 11 آبان بازداشت شدند. رضائیان يك روز بعد آزاد و براي بار دوم در 15 آبان بازداشت شد. بهنام فرازمند، زاوش گرايلي و مهدی داودیان بعد از تجمع بازداشت شدند.

در اصفهان علی مشمولی در جریان اعتراضات مردمی 13 آبان با یورش نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شد. علی مشمولی طی هفته جاری آزاد شد. امین وطانی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف نیز دوشنبه شب 11 آبان با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی انتقال داده شده بود. وی هفته گذشته از زندان آزاد شد.

یاشار دارالشفا دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران و دبیر سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه قزوین نیز طی ماه آبان بازداشت و آزاد شد. مرتضی اسدی دانشجوی دانشگاه علامه نیز در 16 آبان بازداشت شد و از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست.

پلی تکنیکی ها هم بازداشتی داشتند اما اینبار از تفرش شروع شد. 7 دانشجوی پلی تکنیک واحد تفرش با اعلام برگزاری تجمعی در روز 13 آبان در روز 11 آبان بازداشت شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، حمید عظیمی، محمد اسعدی، سعید قاسمی، امین عربی، علی مطلبی، کورش یکان و محسن ادبی پور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و چند روز بعد نیز با بازداشت محسن پریزاد، سیاوش بیگ مدیان، ایزد جابری و مسعود مرادی شمار تفرشی های پلی تکنیک به 11 رسید. پویا شریفی دانشجوی کارشناسی ارشد پلی تکنیک و دانشجوی کارشناسی دانشگاه علم و صنعت نیز که در ستاد میرحسین در جریان انتخابات فعال بود صبح 13 آبان در منزلش بازداشت شد. وی چهارشنبه شب 27 آبانماه از زندان آزاد شد.

محمد هاشمی عضو دفتر تحکیم وحدت نیز در ظهر روز 13 آبان بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شد. ماموران وزارت اطلاعات در شب قبل از آن به منزل وی مراجعه کرده و خانه وی را تفتیش کرده بودند. در آستانه روز 13 آبان به اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز مجدداً حمله شد. در این روز حسن اسدی زیدآبادی و محمد صادقی 2 تن از اعضای سازمان دانش آموختگان بازداشت شدند.

فرزاد اسلامی از دانشجویان دانشگاه آزاد نیز بازداشت شد تا برای اولین بار نیروهای امنیتی نشان دهند که دیگر از اعتراضات هفتگی و گسترده دانشجویان آزاد به تنگ آمده اند. ماموران وزارت اطلاعات برای بازداشت سلمان سیما نیز به منزل وی یورش بردند اما وی در منزل نبود تا 10 روز بعد او نیز برای بار دوم به زندان برود. گرچه فرزاد اسلامی با صدور وثیقه آزاد شد اما سلمان سیما همچنان در زندان و در وضعیت نگران کننده ای به سر می برد.

در کاشان 3 دانشجوی این شهر امیرحسین چیت ساززاده، امین حیدری و مجید شهرابی پس از سه روز بازداشت در زندان کاشان به زندان مرکزی اصفهان منتقل شدند. این سه دانشجو در تاریخ نهم آبان ماه در بیرون از دانشگاه توسط مامورین وزارت اطلاعات ربوده شدند.

اما بخش زیادی از بازداشت ها در شیراز و پس از اعتراضات دانشجویی در روز 13 آبان صورت گرفت. بازداشت دانشجویان دانشگاه شیراز در برخی موارد همراه با ضرب و شتم توسط نیروهای لباس شخصی و با کمک نیروی انتظامی صورت گرفت.

گرچه بازداشت ها از تجمع 13 آبان شروع شد اما تاکنون حتی نام برخی از بازداشت شدگان منتشر نشده است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر خبرها از بازداشت بیش از 20 دانشجو در مقابل دانشگاه شیراز حکایت دارد. بنایی، جلالی، سعید رضایی، زاهدی، ظهوریان، عارف، پورفتحی، طاهری، صفرپور و پورسلطان از جمله دانشجویانی هستند که در زندان عادل آباد در شیراز همچنان در بازداشت هستند. به همراه این دانشجویان دکتر مسیح الله حقیقت جو نیز در زندان به سر می برد.

علی صالح پور، کاظم رضایی، یحیی طاووسی، ندا اسکندری، خدیجه قهرمانی، نظری، شیروانی و باقری از دیگر دانشجویان دانشگاه شیراز نیز در زندان اطلاعات شیراز (پلاک 100) در بازداشت به سر می برند.

با وجود تمامی این بازداشت ها، همچنان هم فضای امنیتی سنگینی بر دانشگاه شیراز حاکم است و بازداشت ها نیز همچنان ادامه دارد. در آخرین مورد، بعد از ظهر روز سه شنبه 26 آبان ماه ندا اسکندری و خدیجه قهرمانی دو دانشجوی دختر دانشگاه شیراز بازداشت شدند.

پنجشنبه ۲۸ آبان، نیز موج جدیدی از بازداشت ها شروع شد. عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم صبح در منزلش بازداشت شد. حکیم زاده در حالی که 134 روز از آخرین آزادی اش با وثیقه می گذشت برای سومین بار بازداشت شد.

در عصر همان روز نیز حمید قهوه چیان، احمد میرطاهری، علیرضا زرگر، امیرکاظم پور و یاسر معصومی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بازداشت شدند.

شب همان روز نیز نیروهای امنیتی با هجوم از قبل برنامه‌ریزی شده، دست کم هفت عضو دانشجویان و دانش‌ آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران را بازداشت کردند. مهرداد بزرگ، سورنا هاشمی، علیرضا موسوی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، سینا شکوهی و البرز زاهدی دانشجویانی بودند که در جلسه این دانشجویان در آستانه آذرماه بازداشت شدند.

پنج شنبه شب هم دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز به نام‌های رسول عالی نژاد و بهروز فریدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. بدین ترتیب تنها در روز پنج‌شنبه ۲۸ آبان حداقل 15 دانشجوی در نقاط مختلف ایران بازداشت شدند.

با احتساب تمامی دانشجویان بازداشت شده طی ماه آبان در سراسر ایران، حداقل 60 دانشجوی تنها در ماه آبان بازداشت شدند.

لازم به ذکر است در 2 روز اول آذر ماه نیز حداقل 7 دانشجو در نقاط مختلف کشور بازداشت شدند. آرش خاندل و مراد باصره از فعالین دانشجویی دانشگاه ایلام به همراه تعدادی از اعضای انجمن اسلامی این دانشگه و همچنین پيام حيدر قزوينی، فرهاد فتحی و سعيد سكاكيان دانشجویان دانشگاه قزوین بازداشت شدند.

بی‌شک این حجم بازداشت دانشجویان نشان از ضعف و نگرانی حکومتی است که پایگاه خود در بین مردم از دست داده و مرتبا مورد اعتراض دانشجویان قرار می گیرد.

بازداشت 60 دانشجو در یک ماه


خبرنامه امیرکبیر: شاید اگر یک سال پیش چنین گزارشی نوشته می شد باورش برای همگان سخت بود و عده ای نمی پذیرفتند که بازداشت ها به این حد گسترده و پرتعداد باشد. اما 22 خرداد همه چیز را تغییر داده است و امروز حاکمیت دستپاچه و سراسیمه به نیروهای امنیتی خود مجوز هر اقدامی را داده است. مجوزی که جز معنای برخورد و سرکوب و بازداشت و شکنجه ندارد.

با نزدیک شدن به 16 آذر، روز دانشجو، فشارها بر دانشجویان شدت یافته و با احتمال برگزاری تجمعات و اعتراضات دانشجویی پیش بینی می شود که تا روزهایی پس از 16 آذر نیز این بازداشت ها ادامه یابد. اما در سال 88 به رغم بازداشت های گسترده، بازداشت ها بوی دانشجویی نمی دادند و پرشمار دانشجویان بازداشت شده خرداد و تابستان 88 هم در جریان بازداشت سبزها قرار می گرفتند.

13 آبان کم کم به شدت تاثیر دانشجویان در روند اعتراضات گسترده علیه حاکمیت افزود و نزدیکی به 16 آذر نیروهای سرکوب را بر آن داشت تا نگاهی جدی تر به دانشگاه ها داشته باشند. بازداشت ها از چند روز قبل از 13 آبان در دانشگاه های مختلف شروع شد. از ابتدای مهرماه با موج گسترده احضاهای کمیته انضباطی و حراست و حتی وزارت اطلاعات، دانشجویان به سکوت فراخوانده شده بودند و تعلیق و اخراج نیز اتفاقی عادی در بسیاری دانشگاه ها شده بود تا دانشگاه ها را به محیطی آرام برای دانشجویان تبدیل نماید. به جز بازداشت ها و احضارهای پراکنده در 2 هفته اول آبانماه باید بازداشت های دانشجویی را از 13 آبان پی بگیریم. بازداشت هایی که در هفته گذشته شدت گرفته و آینده اش نیز روشن نیست.

در دانشگاه خواجه نصير، علی پرويز و سهيل محمدی یک روز قبل از 13 آبان بازداشت شدند. اين دو فعال دانشجويی پس از حضور صفار هرندی در دانشگاه و اعتراضات دانشجويان دانشگاه خواجه نصير به سخنان هتاکانه وی با يورش ماموران امنيتی به منازلشان بازداشت شدند و ادامه بازداشت آنان همچنان هر روز اعتراضات دانشجویی را در این دانشگاه در پی داشته است. اعتراض های دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر و این بازداشت ها در حالی صورت گرفته است که رسانه‌های حاکمیت اظهار داشتند که صفارهرندی بدون هیچ گونه مشکلی در دانشگاه سخنرانی کرده است.

در دانشگاه مازندران، 5 دانشجوی این دانشگاه با شکل گیری تجمع 12 آبان در دانشگاه بازداشت شدند. اشكان ذهابيان برای هشدار 10 آبان ماه و سياوش رضاييان 11 آبان بازداشت شدند. رضائیان يك روز بعد آزاد و براي بار دوم در 15 آبان بازداشت شد. بهنام فرازمند، زاوش گرايلي و مهدی داودیان بعد از تجمع بازداشت شدند.

در اصفهان علی مشمولی در جریان اعتراضات مردمی 13 آبان با یورش نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شد. علی مشمولی طی هفته جاری آزاد شد. امین وطانی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف نیز دوشنبه شب 11 آبان با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی انتقال داده شده بود. وی هفته گذشته از زندان آزاد شد.

یاشار دارالشفا دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران و دبیر سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه قزوین نیز طی ماه آبان بازداشت و آزاد شد. مرتضی اسدی دانشجوی دانشگاه علامه نیز در 16 آبان بازداشت شد و از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست.

پلی تکنیکی ها هم بازداشتی داشتند اما اینبار از تفرش شروع شد. 7 دانشجوی پلی تکنیک واحد تفرش با اعلام برگزاری تجمعی در روز 13 آبان در روز 11 آبان بازداشت شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، حمید عظیمی، محمد اسعدی، سعید قاسمی، امین عربی، علی مطلبی، کورش یکان و محسن ادبی پور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و چند روز بعد نیز با بازداشت محسن پریزاد، سیاوش بیگ مدیان، ایزد جابری و مسعود مرادی شمار تفرشی های پلی تکنیک به 11 رسید. پویا شریفی دانشجوی کارشناسی ارشد پلی تکنیک و دانشجوی کارشناسی دانشگاه علم و صنعت نیز که در ستاد میرحسین در جریان انتخابات فعال بود صبح 13 آبان در منزلش بازداشت شد. وی چهارشنبه شب 27 آبانماه از زندان آزاد شد.

محمد هاشمی عضو دفتر تحکیم وحدت نیز در ظهر روز 13 آبان بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شد. ماموران وزارت اطلاعات در شب قبل از آن به منزل وی مراجعه کرده و خانه وی را تفتیش کرده بودند. در آستانه روز 13 آبان به اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز مجدداً حمله شد. در این روز حسن اسدی زیدآبادی و محمد صادقی 2 تن از اعضای سازمان دانش آموختگان بازداشت شدند.

فرزاد اسلامی از دانشجویان دانشگاه آزاد نیز بازداشت شد تا برای اولین بار نیروهای امنیتی نشان دهند که دیگر از اعتراضات هفتگی و گسترده دانشجویان آزاد به تنگ آمده اند. ماموران وزارت اطلاعات برای بازداشت سلمان سیما نیز به منزل وی یورش بردند اما وی در منزل نبود تا 10 روز بعد او نیز برای بار دوم به زندان برود. گرچه فرزاد اسلامی با صدور وثیقه آزاد شد اما سلمان سیما همچنان در زندان و در وضعیت نگران کننده ای به سر می برد.

در کاشان 3 دانشجوی این شهر امیرحسین چیت ساززاده، امین حیدری و مجید شهرابی پس از سه روز بازداشت در زندان کاشان به زندان مرکزی اصفهان منتقل شدند. این سه دانشجو در تاریخ نهم آبان ماه در بیرون از دانشگاه توسط مامورین وزارت اطلاعات ربوده شدند.

اما بخش زیادی از بازداشت ها در شیراز و پس از اعتراضات دانشجویی در روز 13 آبان صورت گرفت. بازداشت دانشجویان دانشگاه شیراز در برخی موارد همراه با ضرب و شتم توسط نیروهای لباس شخصی و با کمک نیروی انتظامی صورت گرفت.

گرچه بازداشت ها از تجمع 13 آبان شروع شد اما تاکنون حتی نام برخی از بازداشت شدگان منتشر نشده است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر خبرها از بازداشت بیش از 20 دانشجو در مقابل دانشگاه شیراز حکایت دارد. بنایی، جلالی، سعید رضایی، زاهدی، ظهوریان، عارف، پورفتحی، طاهری، صفرپور و پورسلطان از جمله دانشجویانی هستند که در زندان عادل آباد در شیراز همچنان در بازداشت هستند. به همراه این دانشجویان دکتر مسیح الله حقیقت جو نیز در زندان به سر می برد.

علی صالح پور، کاظم رضایی، یحیی طاووسی، ندا اسکندری، خدیجه قهرمانی، نظری، شیروانی و باقری از دیگر دانشجویان دانشگاه شیراز نیز در زندان اطلاعات شیراز (پلاک 100) در بازداشت به سر می برند.

با وجود تمامی این بازداشت ها، همچنان هم فضای امنیتی سنگینی بر دانشگاه شیراز حاکم است و بازداشت ها نیز همچنان ادامه دارد. در آخرین مورد، بعد از ظهر روز سه شنبه 26 آبان ماه ندا اسکندری و خدیجه قهرمانی دو دانشجوی دختر دانشگاه شیراز بازداشت شدند.

پنجشنبه ۲۸ آبان، نیز موج جدیدی از بازداشت ها شروع شد. عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم صبح در منزلش بازداشت شد. حکیم زاده در حالی که 134 روز از آخرین آزادی اش با وثیقه می گذشت برای سومین بار بازداشت شد.

در عصر همان روز نیز حمید قهوه چیان، احمد میرطاهری، علیرضا زرگر، امیرکاظم پور و یاسر معصومی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بازداشت شدند.

شب همان روز نیز نیروهای امنیتی با هجوم از قبل برنامه‌ریزی شده، دست کم هفت عضو دانشجویان و دانش‌ آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران را بازداشت کردند. مهرداد بزرگ، سورنا هاشمی، علیرضا موسوی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، سینا شکوهی و البرز زاهدی دانشجویانی بودند که در جلسه این دانشجویان در آستانه آذرماه بازداشت شدند.

پنج شنبه شب هم دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز به نام‌های رسول عالی نژاد و بهروز فریدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. بدین ترتیب تنها در روز پنج‌شنبه ۲۸ آبان حداقل 15 دانشجوی در نقاط مختلف ایران بازداشت شدند.

با احتساب تمامی دانشجویان بازداشت شده طی ماه آبان در سراسر ایران، حداقل 60 دانشجوی تنها در ماه آبان بازداشت شدند.

لازم به ذکر است در 2 روز اول آذر ماه نیز حداقل 7 دانشجو در نقاط مختلف کشور بازداشت شدند. آرش خاندل و مراد باصره از فعالین دانشجویی دانشگاه ایلام به همراه تعدادی از اعضای انجمن اسلامی این دانشگه و همچنین پيام حيدر قزوينی، فرهاد فتحی و سعيد سكاكيان دانشجویان دانشگاه قزوین بازداشت شدند.

بی‌شک این حجم بازداشت دانشجویان نشان از ضعف و نگرانی حکومتی است که پایگاه خود در بین مردم از دست داده و مرتبا مورد اعتراض دانشجویان قرار می گیرد.

بازداشت 60 دانشجو در یک ماه


خبرنامه امیرکبیر: شاید اگر یک سال پیش چنین گزارشی نوشته می شد باورش برای همگان سخت بود و عده ای نمی پذیرفتند که بازداشت ها به این حد گسترده و پرتعداد باشد. اما 22 خرداد همه چیز را تغییر داده است و امروز حاکمیت دستپاچه و سراسیمه به نیروهای امنیتی خود مجوز هر اقدامی را داده است. مجوزی که جز معنای برخورد و سرکوب و بازداشت و شکنجه ندارد.

با نزدیک شدن به 16 آذر، روز دانشجو، فشارها بر دانشجویان شدت یافته و با احتمال برگزاری تجمعات و اعتراضات دانشجویی پیش بینی می شود که تا روزهایی پس از 16 آذر نیز این بازداشت ها ادامه یابد. اما در سال 88 به رغم بازداشت های گسترده، بازداشت ها بوی دانشجویی نمی دادند و پرشمار دانشجویان بازداشت شده خرداد و تابستان 88 هم در جریان بازداشت سبزها قرار می گرفتند.

13 آبان کم کم به شدت تاثیر دانشجویان در روند اعتراضات گسترده علیه حاکمیت افزود و نزدیکی به 16 آذر نیروهای سرکوب را بر آن داشت تا نگاهی جدی تر به دانشگاه ها داشته باشند. بازداشت ها از چند روز قبل از 13 آبان در دانشگاه های مختلف شروع شد. از ابتدای مهرماه با موج گسترده احضاهای کمیته انضباطی و حراست و حتی وزارت اطلاعات، دانشجویان به سکوت فراخوانده شده بودند و تعلیق و اخراج نیز اتفاقی عادی در بسیاری دانشگاه ها شده بود تا دانشگاه ها را به محیطی آرام برای دانشجویان تبدیل نماید. به جز بازداشت ها و احضارهای پراکنده در 2 هفته اول آبانماه باید بازداشت های دانشجویی را از 13 آبان پی بگیریم. بازداشت هایی که در هفته گذشته شدت گرفته و آینده اش نیز روشن نیست.

در دانشگاه خواجه نصير، علی پرويز و سهيل محمدی یک روز قبل از 13 آبان بازداشت شدند. اين دو فعال دانشجويی پس از حضور صفار هرندی در دانشگاه و اعتراضات دانشجويان دانشگاه خواجه نصير به سخنان هتاکانه وی با يورش ماموران امنيتی به منازلشان بازداشت شدند و ادامه بازداشت آنان همچنان هر روز اعتراضات دانشجویی را در این دانشگاه در پی داشته است. اعتراض های دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر و این بازداشت ها در حالی صورت گرفته است که رسانه‌های حاکمیت اظهار داشتند که صفارهرندی بدون هیچ گونه مشکلی در دانشگاه سخنرانی کرده است.

در دانشگاه مازندران، 5 دانشجوی این دانشگاه با شکل گیری تجمع 12 آبان در دانشگاه بازداشت شدند. اشكان ذهابيان برای هشدار 10 آبان ماه و سياوش رضاييان 11 آبان بازداشت شدند. رضائیان يك روز بعد آزاد و براي بار دوم در 15 آبان بازداشت شد. بهنام فرازمند، زاوش گرايلي و مهدی داودیان بعد از تجمع بازداشت شدند.

در اصفهان علی مشمولی در جریان اعتراضات مردمی 13 آبان با یورش نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شد. علی مشمولی طی هفته جاری آزاد شد. امین وطانی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف نیز دوشنبه شب 11 آبان با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی انتقال داده شده بود. وی هفته گذشته از زندان آزاد شد.

یاشار دارالشفا دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران و دبیر سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه قزوین نیز طی ماه آبان بازداشت و آزاد شد. مرتضی اسدی دانشجوی دانشگاه علامه نیز در 16 آبان بازداشت شد و از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست.

پلی تکنیکی ها هم بازداشتی داشتند اما اینبار از تفرش شروع شد. 7 دانشجوی پلی تکنیک واحد تفرش با اعلام برگزاری تجمعی در روز 13 آبان در روز 11 آبان بازداشت شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، حمید عظیمی، محمد اسعدی، سعید قاسمی، امین عربی، علی مطلبی، کورش یکان و محسن ادبی پور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و چند روز بعد نیز با بازداشت محسن پریزاد، سیاوش بیگ مدیان، ایزد جابری و مسعود مرادی شمار تفرشی های پلی تکنیک به 11 رسید. پویا شریفی دانشجوی کارشناسی ارشد پلی تکنیک و دانشجوی کارشناسی دانشگاه علم و صنعت نیز که در ستاد میرحسین در جریان انتخابات فعال بود صبح 13 آبان در منزلش بازداشت شد. وی چهارشنبه شب 27 آبانماه از زندان آزاد شد.

محمد هاشمی عضو دفتر تحکیم وحدت نیز در ظهر روز 13 آبان بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شد. ماموران وزارت اطلاعات در شب قبل از آن به منزل وی مراجعه کرده و خانه وی را تفتیش کرده بودند. در آستانه روز 13 آبان به اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز مجدداً حمله شد. در این روز حسن اسدی زیدآبادی و محمد صادقی 2 تن از اعضای سازمان دانش آموختگان بازداشت شدند.

فرزاد اسلامی از دانشجویان دانشگاه آزاد نیز بازداشت شد تا برای اولین بار نیروهای امنیتی نشان دهند که دیگر از اعتراضات هفتگی و گسترده دانشجویان آزاد به تنگ آمده اند. ماموران وزارت اطلاعات برای بازداشت سلمان سیما نیز به منزل وی یورش بردند اما وی در منزل نبود تا 10 روز بعد او نیز برای بار دوم به زندان برود. گرچه فرزاد اسلامی با صدور وثیقه آزاد شد اما سلمان سیما همچنان در زندان و در وضعیت نگران کننده ای به سر می برد.

در کاشان 3 دانشجوی این شهر امیرحسین چیت ساززاده، امین حیدری و مجید شهرابی پس از سه روز بازداشت در زندان کاشان به زندان مرکزی اصفهان منتقل شدند. این سه دانشجو در تاریخ نهم آبان ماه در بیرون از دانشگاه توسط مامورین وزارت اطلاعات ربوده شدند.

اما بخش زیادی از بازداشت ها در شیراز و پس از اعتراضات دانشجویی در روز 13 آبان صورت گرفت. بازداشت دانشجویان دانشگاه شیراز در برخی موارد همراه با ضرب و شتم توسط نیروهای لباس شخصی و با کمک نیروی انتظامی صورت گرفت.

گرچه بازداشت ها از تجمع 13 آبان شروع شد اما تاکنون حتی نام برخی از بازداشت شدگان منتشر نشده است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر خبرها از بازداشت بیش از 20 دانشجو در مقابل دانشگاه شیراز حکایت دارد. بنایی، جلالی، سعید رضایی، زاهدی، ظهوریان، عارف، پورفتحی، طاهری، صفرپور و پورسلطان از جمله دانشجویانی هستند که در زندان عادل آباد در شیراز همچنان در بازداشت هستند. به همراه این دانشجویان دکتر مسیح الله حقیقت جو نیز در زندان به سر می برد.

علی صالح پور، کاظم رضایی، یحیی طاووسی، ندا اسکندری، خدیجه قهرمانی، نظری، شیروانی و باقری از دیگر دانشجویان دانشگاه شیراز نیز در زندان اطلاعات شیراز (پلاک 100) در بازداشت به سر می برند.

با وجود تمامی این بازداشت ها، همچنان هم فضای امنیتی سنگینی بر دانشگاه شیراز حاکم است و بازداشت ها نیز همچنان ادامه دارد. در آخرین مورد، بعد از ظهر روز سه شنبه 26 آبان ماه ندا اسکندری و خدیجه قهرمانی دو دانشجوی دختر دانشگاه شیراز بازداشت شدند.

پنجشنبه ۲۸ آبان، نیز موج جدیدی از بازداشت ها شروع شد. عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم صبح در منزلش بازداشت شد. حکیم زاده در حالی که 134 روز از آخرین آزادی اش با وثیقه می گذشت برای سومین بار بازداشت شد.

در عصر همان روز نیز حمید قهوه چیان، احمد میرطاهری، علیرضا زرگر، امیرکاظم پور و یاسر معصومی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بازداشت شدند.

شب همان روز نیز نیروهای امنیتی با هجوم از قبل برنامه‌ریزی شده، دست کم هفت عضو دانشجویان و دانش‌ آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران را بازداشت کردند. مهرداد بزرگ، سورنا هاشمی، علیرضا موسوی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، سینا شکوهی و البرز زاهدی دانشجویانی بودند که در جلسه این دانشجویان در آستانه آذرماه بازداشت شدند.

پنج شنبه شب هم دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز به نام‌های رسول عالی نژاد و بهروز فریدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. بدین ترتیب تنها در روز پنج‌شنبه ۲۸ آبان حداقل 15 دانشجوی در نقاط مختلف ایران بازداشت شدند.

با احتساب تمامی دانشجویان بازداشت شده طی ماه آبان در سراسر ایران، حداقل 60 دانشجوی تنها در ماه آبان بازداشت شدند.

لازم به ذکر است در 2 روز اول آذر ماه نیز حداقل 7 دانشجو در نقاط مختلف کشور بازداشت شدند. آرش خاندل و مراد باصره از فعالین دانشجویی دانشگاه ایلام به همراه تعدادی از اعضای انجمن اسلامی این دانشگه و همچنین پيام حيدر قزوينی، فرهاد فتحی و سعيد سكاكيان دانشجویان دانشگاه قزوین بازداشت شدند.

بی‌شک این حجم بازداشت دانشجویان نشان از ضعف و نگرانی حکومتی است که پایگاه خود در بین مردم از دست داده و مرتبا مورد اعتراض دانشجویان قرار می گیرد.

پزشكي قانون هنوز پاسخ استعلام مجلس درباره مرگ پزشک کهریزک را نداده است


مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مورد نتیجه استعلام مرگ مشکوک پزشک کهریزک از پزشکی قانونی گفت: هنوز پاسخ استعلام از سوی پزشکی قانون داده نشده است.


به گزارش نوروز، نماينده تبريز در پاسخ به سوالی مبنی بر مدت زمان قانوني براي پاسخ چنين استعلاماتي، اظهار داشت: بنا به قوانین موجود، مهلت روند اداری برای استعلام از پزشکی قانونی بدون دستور قوه قضائیه یک ماه و با دستور قوه قضائیه یک هفته است. در حال حاضر 5-6 روز از استعلام از پزشکی قانونی می‌گذرد و من همچنان در حال پیگیری هستیم.

به گزارش ایلنا، پزشكيان با اشاره به برخی اظهارنظرها مبنی بر خودکشی این پزشک، یادآور شد: خودکشی كسي که هیچ مشکل و بيماري نداشته است و در جریانی مثل بازداشتگاه کهریزک حضور داشته است؛ از نظر ما جای سوال دارد.

عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اينكه پزشکی قانونی قبل از صدور جواز تدفين، به كالبد شكافي پرداخته است يا نه؟ خاطرنشان کرد: به احتمال قوی مقوله کالبدشکافی از سوی پزشکی قانونی صورت گرفته است که این سازمان قصد ارائه گزارش دارد و بايد پاسخ استعلام ما را بدهد.

به گفته وي خانواده این پزشک هم از انجام کالبد شکافی جنازه فرزندشان بی‌خبرند. چرا كه پيش از تدفين امكان بازديد از جسد وي را نيافته‌اند. اما به هر حال باید علت مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام شود.

پزشکیان در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اينكه چطور پس از تدفين اين فرد، امكان کالبدشکافی مجدد ميسر مي‌شود و آيا اين اقدام نيازمند نبش قبر خواهد بود يا نه؟، گفت: چنانچه علت دقیق مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام شود، دیگر نیازی به این کار نخواهد بود.

وی گفت: در حال حاضر شهاب‌الدین صدر رئیس کمیسیون بهداشت و درمان و خانواده این پزشک در حال پیگیری‌های بیشتر در مورد علت مرگ هستند.

پزشکیان با اشاره به برخی شایعه‌ها مبنی بر سکته قلبی این پزشک، نيز گفت: پزشکی قانونی به هیچ عنوان علت مرگ را سکته قلبی اعلام نکرده است و چنین موضوعاتی تنها در حد شایعه است.

پزشكي قانون هنوز پاسخ استعلام مجلس درباره مرگ پزشک کهریزک را نداده است


مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مورد نتیجه استعلام مرگ مشکوک پزشک کهریزک از پزشکی قانونی گفت: هنوز پاسخ استعلام از سوی پزشکی قانون داده نشده است.


به گزارش نوروز، نماينده تبريز در پاسخ به سوالی مبنی بر مدت زمان قانوني براي پاسخ چنين استعلاماتي، اظهار داشت: بنا به قوانین موجود، مهلت روند اداری برای استعلام از پزشکی قانونی بدون دستور قوه قضائیه یک ماه و با دستور قوه قضائیه یک هفته است. در حال حاضر 5-6 روز از استعلام از پزشکی قانونی می‌گذرد و من همچنان در حال پیگیری هستیم.

به گزارش ایلنا، پزشكيان با اشاره به برخی اظهارنظرها مبنی بر خودکشی این پزشک، یادآور شد: خودکشی كسي که هیچ مشکل و بيماري نداشته است و در جریانی مثل بازداشتگاه کهریزک حضور داشته است؛ از نظر ما جای سوال دارد.

عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اينكه پزشکی قانونی قبل از صدور جواز تدفين، به كالبد شكافي پرداخته است يا نه؟ خاطرنشان کرد: به احتمال قوی مقوله کالبدشکافی از سوی پزشکی قانونی صورت گرفته است که این سازمان قصد ارائه گزارش دارد و بايد پاسخ استعلام ما را بدهد.

به گفته وي خانواده این پزشک هم از انجام کالبد شکافی جنازه فرزندشان بی‌خبرند. چرا كه پيش از تدفين امكان بازديد از جسد وي را نيافته‌اند. اما به هر حال باید علت مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام شود.

پزشکیان در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اينكه چطور پس از تدفين اين فرد، امكان کالبدشکافی مجدد ميسر مي‌شود و آيا اين اقدام نيازمند نبش قبر خواهد بود يا نه؟، گفت: چنانچه علت دقیق مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام شود، دیگر نیازی به این کار نخواهد بود.

وی گفت: در حال حاضر شهاب‌الدین صدر رئیس کمیسیون بهداشت و درمان و خانواده این پزشک در حال پیگیری‌های بیشتر در مورد علت مرگ هستند.

پزشکیان با اشاره به برخی شایعه‌ها مبنی بر سکته قلبی این پزشک، نيز گفت: پزشکی قانونی به هیچ عنوان علت مرگ را سکته قلبی اعلام نکرده است و چنین موضوعاتی تنها در حد شایعه است.

پزشكي قانون هنوز پاسخ استعلام مجلس درباره مرگ پزشک کهریزک را نداده است


مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مورد نتیجه استعلام مرگ مشکوک پزشک کهریزک از پزشکی قانونی گفت: هنوز پاسخ استعلام از سوی پزشکی قانون داده نشده است.


به گزارش نوروز، نماينده تبريز در پاسخ به سوالی مبنی بر مدت زمان قانوني براي پاسخ چنين استعلاماتي، اظهار داشت: بنا به قوانین موجود، مهلت روند اداری برای استعلام از پزشکی قانونی بدون دستور قوه قضائیه یک ماه و با دستور قوه قضائیه یک هفته است. در حال حاضر 5-6 روز از استعلام از پزشکی قانونی می‌گذرد و من همچنان در حال پیگیری هستیم.

به گزارش ایلنا، پزشكيان با اشاره به برخی اظهارنظرها مبنی بر خودکشی این پزشک، یادآور شد: خودکشی كسي که هیچ مشکل و بيماري نداشته است و در جریانی مثل بازداشتگاه کهریزک حضور داشته است؛ از نظر ما جای سوال دارد.

عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اينكه پزشکی قانونی قبل از صدور جواز تدفين، به كالبد شكافي پرداخته است يا نه؟ خاطرنشان کرد: به احتمال قوی مقوله کالبدشکافی از سوی پزشکی قانونی صورت گرفته است که این سازمان قصد ارائه گزارش دارد و بايد پاسخ استعلام ما را بدهد.

به گفته وي خانواده این پزشک هم از انجام کالبد شکافی جنازه فرزندشان بی‌خبرند. چرا كه پيش از تدفين امكان بازديد از جسد وي را نيافته‌اند. اما به هر حال باید علت مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام شود.

پزشکیان در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اينكه چطور پس از تدفين اين فرد، امكان کالبدشکافی مجدد ميسر مي‌شود و آيا اين اقدام نيازمند نبش قبر خواهد بود يا نه؟، گفت: چنانچه علت دقیق مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام شود، دیگر نیازی به این کار نخواهد بود.

وی گفت: در حال حاضر شهاب‌الدین صدر رئیس کمیسیون بهداشت و درمان و خانواده این پزشک در حال پیگیری‌های بیشتر در مورد علت مرگ هستند.

پزشکیان با اشاره به برخی شایعه‌ها مبنی بر سکته قلبی این پزشک، نيز گفت: پزشکی قانونی به هیچ عنوان علت مرگ را سکته قلبی اعلام نکرده است و چنین موضوعاتی تنها در حد شایعه است.

تمجید مسئول اتمی ایران از عملکرد روس ها در بوشهر


به رغم تأخیر چند باره روسیه در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با تجمید از عملکرد طرف روسی در بوشهر می گوید که در موضوع نیروگاه بوشهر، روس ها حتی فراتر از تفاهمات عمل کرده اند و «در این باره مشکلی با آنها نداریم».

علیاکبر صالحی روز سه شنبه با بیان اینکه «کارمان به طور خیلی خوبی با روسیه جلو می رود» اضافه کرد که فعالیت در نیروگاه بوشهر طبق «تفاهمات ایران و روسیه در وین» در حال پیشروی است.

آقای صالحی به جزئیات «تفاهمات وین» در مورد فعالیت نیروگاه بوشهر اشاره نکرده، اما تصریح کرده است که روسیه حتی فراتر از تفاهمات میان دو کشور فعالیت می کند.

اظهارات آقای صالحی در حالی است که روسیه هفته گذشته با به تعویق انداختن چند باره راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر اعلام کرد که برخلاف برنامه ریزی های قبلی به دلیل «مشکلات فنی» قادر به راه اندازی رآکتور هسته ای نیروگاه بوشهر تا پایان سال جاری نیست.

سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه، نیز در توضیح تصمیم اخیر کشور متبوع خود گفته بود این تصمیم به دلایلی «کاملاً فنی» اتخاذ شده و «روسیه به تعهدات خود بر اساس قراردادش با ایران عمل خواهد کرد».

روسیه طبق توافق قرار بود در سال ۲۰۰۶ نیروگاه بوشهر را راه اندازی کند. این نیروگاه در صورت راه اندازی نخستین نیروگاه برق اتمی ایران خواهد بود.

ایران تاکنون بیش از یک میلیارد دلار برای ساخت نیروگاه آب سبک بوشهر هزینه کرده است و مهندسان روسی راه اندازی آزمایشی نیروگاه را با موفقیت به انجام رسانده اند.

با این حال تأخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر بارها مورد انتقاد مقامات ایرانی قرار گرفته است و از جمله چندی پیش علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، گفته بود که «روس ها حتی در مسئله بوشهر که انتظار داشتیم تاکنون شاهد شروع به کار آن باشیم، به قراردادشان با ایران پایبند نبوده اند».

اما اکنون رئیس سازمان انرژی اتمی ایران می گوید که در مورد نیروگاه بوشهر، غربیها به سوءتفاهم دامن زده اند، زیرا نمی خواهند شرایط خوب سیاسی ایران و روسیه پایدار باشد.

در همین حال خبرگزاری های ایران به نقل از خبرگزاری دولتی ریانووستی روسیه خبر دادند که «مرحله کلیدی آزمایش های هیدرولیکی مدار اول نیروهای اتمی بوشهر با موفقیت انجام شده است».

دفتر مطبوعاتی اتم استروی اکسپورت، پیمانکار روسی نیروگاه اتمی بوشهر، در گزارشی به نقل از دان بلینسکی، رئیس این شرکت روسی، اعلام کرده است که «مراحل کلیدی راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر با موفقیت طبق جدول زمانی که با کارفرما هماهنگ شده است انجام می شوند».

تمجید مسئول اتمی ایران از عملکرد روس ها در بوشهر


به رغم تأخیر چند باره روسیه در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با تجمید از عملکرد طرف روسی در بوشهر می گوید که در موضوع نیروگاه بوشهر، روس ها حتی فراتر از تفاهمات عمل کرده اند و «در این باره مشکلی با آنها نداریم».

علیاکبر صالحی روز سه شنبه با بیان اینکه «کارمان به طور خیلی خوبی با روسیه جلو می رود» اضافه کرد که فعالیت در نیروگاه بوشهر طبق «تفاهمات ایران و روسیه در وین» در حال پیشروی است.

آقای صالحی به جزئیات «تفاهمات وین» در مورد فعالیت نیروگاه بوشهر اشاره نکرده، اما تصریح کرده است که روسیه حتی فراتر از تفاهمات میان دو کشور فعالیت می کند.

اظهارات آقای صالحی در حالی است که روسیه هفته گذشته با به تعویق انداختن چند باره راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر اعلام کرد که برخلاف برنامه ریزی های قبلی به دلیل «مشکلات فنی» قادر به راه اندازی رآکتور هسته ای نیروگاه بوشهر تا پایان سال جاری نیست.

سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه، نیز در توضیح تصمیم اخیر کشور متبوع خود گفته بود این تصمیم به دلایلی «کاملاً فنی» اتخاذ شده و «روسیه به تعهدات خود بر اساس قراردادش با ایران عمل خواهد کرد».

روسیه طبق توافق قرار بود در سال ۲۰۰۶ نیروگاه بوشهر را راه اندازی کند. این نیروگاه در صورت راه اندازی نخستین نیروگاه برق اتمی ایران خواهد بود.

ایران تاکنون بیش از یک میلیارد دلار برای ساخت نیروگاه آب سبک بوشهر هزینه کرده است و مهندسان روسی راه اندازی آزمایشی نیروگاه را با موفقیت به انجام رسانده اند.

با این حال تأخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر بارها مورد انتقاد مقامات ایرانی قرار گرفته است و از جمله چندی پیش علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، گفته بود که «روس ها حتی در مسئله بوشهر که انتظار داشتیم تاکنون شاهد شروع به کار آن باشیم، به قراردادشان با ایران پایبند نبوده اند».

اما اکنون رئیس سازمان انرژی اتمی ایران می گوید که در مورد نیروگاه بوشهر، غربیها به سوءتفاهم دامن زده اند، زیرا نمی خواهند شرایط خوب سیاسی ایران و روسیه پایدار باشد.

در همین حال خبرگزاری های ایران به نقل از خبرگزاری دولتی ریانووستی روسیه خبر دادند که «مرحله کلیدی آزمایش های هیدرولیکی مدار اول نیروهای اتمی بوشهر با موفقیت انجام شده است».

دفتر مطبوعاتی اتم استروی اکسپورت، پیمانکار روسی نیروگاه اتمی بوشهر، در گزارشی به نقل از دان بلینسکی، رئیس این شرکت روسی، اعلام کرده است که «مراحل کلیدی راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر با موفقیت طبق جدول زمانی که با کارفرما هماهنگ شده است انجام می شوند».

تمجید مسئول اتمی ایران از عملکرد روس ها در بوشهر


به رغم تأخیر چند باره روسیه در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با تجمید از عملکرد طرف روسی در بوشهر می گوید که در موضوع نیروگاه بوشهر، روس ها حتی فراتر از تفاهمات عمل کرده اند و «در این باره مشکلی با آنها نداریم».

علیاکبر صالحی روز سه شنبه با بیان اینکه «کارمان به طور خیلی خوبی با روسیه جلو می رود» اضافه کرد که فعالیت در نیروگاه بوشهر طبق «تفاهمات ایران و روسیه در وین» در حال پیشروی است.

آقای صالحی به جزئیات «تفاهمات وین» در مورد فعالیت نیروگاه بوشهر اشاره نکرده، اما تصریح کرده است که روسیه حتی فراتر از تفاهمات میان دو کشور فعالیت می کند.

اظهارات آقای صالحی در حالی است که روسیه هفته گذشته با به تعویق انداختن چند باره راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر اعلام کرد که برخلاف برنامه ریزی های قبلی به دلیل «مشکلات فنی» قادر به راه اندازی رآکتور هسته ای نیروگاه بوشهر تا پایان سال جاری نیست.

سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه، نیز در توضیح تصمیم اخیر کشور متبوع خود گفته بود این تصمیم به دلایلی «کاملاً فنی» اتخاذ شده و «روسیه به تعهدات خود بر اساس قراردادش با ایران عمل خواهد کرد».

روسیه طبق توافق قرار بود در سال ۲۰۰۶ نیروگاه بوشهر را راه اندازی کند. این نیروگاه در صورت راه اندازی نخستین نیروگاه برق اتمی ایران خواهد بود.

ایران تاکنون بیش از یک میلیارد دلار برای ساخت نیروگاه آب سبک بوشهر هزینه کرده است و مهندسان روسی راه اندازی آزمایشی نیروگاه را با موفقیت به انجام رسانده اند.

با این حال تأخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر بارها مورد انتقاد مقامات ایرانی قرار گرفته است و از جمله چندی پیش علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، گفته بود که «روس ها حتی در مسئله بوشهر که انتظار داشتیم تاکنون شاهد شروع به کار آن باشیم، به قراردادشان با ایران پایبند نبوده اند».

اما اکنون رئیس سازمان انرژی اتمی ایران می گوید که در مورد نیروگاه بوشهر، غربیها به سوءتفاهم دامن زده اند، زیرا نمی خواهند شرایط خوب سیاسی ایران و روسیه پایدار باشد.

در همین حال خبرگزاری های ایران به نقل از خبرگزاری دولتی ریانووستی روسیه خبر دادند که «مرحله کلیدی آزمایش های هیدرولیکی مدار اول نیروهای اتمی بوشهر با موفقیت انجام شده است».

دفتر مطبوعاتی اتم استروی اکسپورت، پیمانکار روسی نیروگاه اتمی بوشهر، در گزارشی به نقل از دان بلینسکی، رئیس این شرکت روسی، اعلام کرده است که «مراحل کلیدی راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر با موفقیت طبق جدول زمانی که با کارفرما هماهنگ شده است انجام می شوند».

واکنش ها به سفر محمود احمدی نژاد از دید روزنامه نگار برزیلی



حسین آرین

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، در آغاز سفر خود به آفریقا و آمریکای لاتین، وارد برزیل شده و قرار است پس ازامضای قرارداد های تجاری با این کشور و دیدار با نمایندگان کنگره برزیل، در یک کنفرانس خبری نیز شرکت کند.

به گزارش برخی از رسانههای بینالمللی، تظاهراتی هم در مخالفت با سفر احمدی نژاد به برزیل بر پا شده است.

در این مورد با سامی ادگیرنی، تحلیگر سیاسی روزنامه پر تیراژ «فولا دا سائوپائولو» گفتوگو کرده و از دیده هایش و نیز نظر کلی رسانه های و شهروندان برزیلی در مورد سفر رئیس دولت ایران به آن کشور پرسیده ایم.

سامی ادگیرنی: بسیاری از روزنامه های برزیلی سفر محمود احمدی نژاد به برزیل را «زیانبار» توصیف کردند و بیشتر روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی، دعوت از احمدی نژاد را «خطای» دولت برزیل و سیاست خارجی آن دانسته اند و برخی از آنها نیز دعوت از محمود احمدی نژاد را برای برزیل و دیپلماسی این کشور از دید «جامعه مدنی» زیانبار دانسه اند.

در همین زمان تظاهراتی هم علیه سفر محمود احمدی نژاد در برزیل برپا شد. اما ارزیابی عمومی جامعه برزیل درباره این سفر کار ساده ای نیست. آنهایی که مخالف این سفرند نظر خودشان را با برپایی تظاهرات بیان کردند. ولی موافقان کاری انجام ندادند.

به باور من بیشتر مردم برزیل اهمیتی به سفر رئیس جمهور ایران نمی دهند. اما بسیاری از محافل سیاسی نیز با تصمیم دولت برزیل برای گفتوگو و دیالوگ با دولت ایران موافقند. دولت برزیل می خواهد که با همه دولت های جهان دیالوگ و گفتوگویی صریح و بی پیرایه داشته باشد. به همین جهت هم با اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین و همچنین با ایران رابطه دارد.

در این میان صدای موافقان کار لزوما شنیده نمی شود. ولی این محافل و افراد هم در جامعه برزیل وجود دارند.

* خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی ایران- ایرنا- می گوید که جمعا ۵۰۰ نفر همجنس گرا و یا از بازماندگان و مدعیان واقعه هولوکاست علیه سفر محمود احمدی نژاد به برزیل دست به تظاهرات زدند. آیا همین طور است ؟

تظاهراتی در سطح کشور برپا شد. البته بیشتر تظاهرات کنندگان را یهودیان و همجنسگراها تشکیل می دادند. تظاهرکنندگان اعلام کردند که با تصمیم لولا داسیلوا ( یا واسیلوا) رئیس جمهور برزیل برای برقراری رابطه نزدیک با دولت آقای احمدی نژاد مخالفند.

اما در مورد شمار تظاهرات کنندگان باید بگویم که رسانه های برزیلی آن را بین ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر گزارش کردند. در این رابطه آنچه که با اطمینان می شود گفت این است که تظاهرات بسیار پر سرو صدا بود و افرادی هم از طبقه متوسط، بازرگانان و دانشگاهیان در آن شرکت داشتند. اما در مجموع تظاهرات گسترده نبود.

آیا دولت برزیل از مسائل امنیتی و داخلی ایران آگاه است؟ به ویژه در زمینه حقوق بشر و اینکه شماری از سازمان های بین المللی درهمین مورد به شدت از تهران انتقاد کرده اند؟ اصولا مسئله حقوق بشر در ایران برای دولت برزیل اهمیت دارد؟ یا اینکه منافع اقتصادی و روابط تجاری با ایران در الویت است؟

نه به هیچ وجه. به همین جهت هم کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل از برزیل انتقاد کرده است.

پرزیدنت لولا داسیلوا دو روز بعد از انتخابات دوره نهم (اصلاح: دوره دهم ر/ف) ریاست جمهوری در ایران و نتیجه بحث برانگیز آن، به علت سخنانش در این مورد به شدت مود انتقاد شدید در برزیل قرار گرفت. البته منظور ایشان این بود که برزیل نباید در مسائل داخلی سایر کشورها دخالت کند. به گفته وی، ممکن است برزیل با برخی از سیاست های دولت ایران از جمله در زمینه حقوق بشر مخالف باشد، ولی هر نوع تغییر سیاسی باید از داخل ایران سرچشمه بگیرد، نه از خارج و با دخالت سایر کشورها.

دولت برزیل احتمالا در مذاکرات خود به آقای احمدی نژاد گفته است که سخنان او را درباره واقعه هولوکاست نمی پسندد. یا اینکه نکاتی را درباره حقوق بشر در ایران به وی یادآوری کرده است. ولی این دولت می داند که پافراتر گذاشتن از یادآوری و یا ارسال پیام های سیاسی دوستانه، مخاطره آمیز است و نتیجه ای ندارد.

واکنش ها به سفر محمود احمدی نژاد از دید روزنامه نگار برزیلی



حسین آرین

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، در آغاز سفر خود به آفریقا و آمریکای لاتین، وارد برزیل شده و قرار است پس ازامضای قرارداد های تجاری با این کشور و دیدار با نمایندگان کنگره برزیل، در یک کنفرانس خبری نیز شرکت کند.

به گزارش برخی از رسانههای بینالمللی، تظاهراتی هم در مخالفت با سفر احمدی نژاد به برزیل بر پا شده است.

در این مورد با سامی ادگیرنی، تحلیگر سیاسی روزنامه پر تیراژ «فولا دا سائوپائولو» گفتوگو کرده و از دیده هایش و نیز نظر کلی رسانه های و شهروندان برزیلی در مورد سفر رئیس دولت ایران به آن کشور پرسیده ایم.

سامی ادگیرنی: بسیاری از روزنامه های برزیلی سفر محمود احمدی نژاد به برزیل را «زیانبار» توصیف کردند و بیشتر روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی، دعوت از احمدی نژاد را «خطای» دولت برزیل و سیاست خارجی آن دانسته اند و برخی از آنها نیز دعوت از محمود احمدی نژاد را برای برزیل و دیپلماسی این کشور از دید «جامعه مدنی» زیانبار دانسه اند.

در همین زمان تظاهراتی هم علیه سفر محمود احمدی نژاد در برزیل برپا شد. اما ارزیابی عمومی جامعه برزیل درباره این سفر کار ساده ای نیست. آنهایی که مخالف این سفرند نظر خودشان را با برپایی تظاهرات بیان کردند. ولی موافقان کاری انجام ندادند.

به باور من بیشتر مردم برزیل اهمیتی به سفر رئیس جمهور ایران نمی دهند. اما بسیاری از محافل سیاسی نیز با تصمیم دولت برزیل برای گفتوگو و دیالوگ با دولت ایران موافقند. دولت برزیل می خواهد که با همه دولت های جهان دیالوگ و گفتوگویی صریح و بی پیرایه داشته باشد. به همین جهت هم با اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین و همچنین با ایران رابطه دارد.

در این میان صدای موافقان کار لزوما شنیده نمی شود. ولی این محافل و افراد هم در جامعه برزیل وجود دارند.

* خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی ایران- ایرنا- می گوید که جمعا ۵۰۰ نفر همجنس گرا و یا از بازماندگان و مدعیان واقعه هولوکاست علیه سفر محمود احمدی نژاد به برزیل دست به تظاهرات زدند. آیا همین طور است ؟

تظاهراتی در سطح کشور برپا شد. البته بیشتر تظاهرات کنندگان را یهودیان و همجنسگراها تشکیل می دادند. تظاهرکنندگان اعلام کردند که با تصمیم لولا داسیلوا ( یا واسیلوا) رئیس جمهور برزیل برای برقراری رابطه نزدیک با دولت آقای احمدی نژاد مخالفند.

اما در مورد شمار تظاهرات کنندگان باید بگویم که رسانه های برزیلی آن را بین ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر گزارش کردند. در این رابطه آنچه که با اطمینان می شود گفت این است که تظاهرات بسیار پر سرو صدا بود و افرادی هم از طبقه متوسط، بازرگانان و دانشگاهیان در آن شرکت داشتند. اما در مجموع تظاهرات گسترده نبود.

آیا دولت برزیل از مسائل امنیتی و داخلی ایران آگاه است؟ به ویژه در زمینه حقوق بشر و اینکه شماری از سازمان های بین المللی درهمین مورد به شدت از تهران انتقاد کرده اند؟ اصولا مسئله حقوق بشر در ایران برای دولت برزیل اهمیت دارد؟ یا اینکه منافع اقتصادی و روابط تجاری با ایران در الویت است؟

نه به هیچ وجه. به همین جهت هم کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل از برزیل انتقاد کرده است.

پرزیدنت لولا داسیلوا دو روز بعد از انتخابات دوره نهم (اصلاح: دوره دهم ر/ف) ریاست جمهوری در ایران و نتیجه بحث برانگیز آن، به علت سخنانش در این مورد به شدت مود انتقاد شدید در برزیل قرار گرفت. البته منظور ایشان این بود که برزیل نباید در مسائل داخلی سایر کشورها دخالت کند. به گفته وی، ممکن است برزیل با برخی از سیاست های دولت ایران از جمله در زمینه حقوق بشر مخالف باشد، ولی هر نوع تغییر سیاسی باید از داخل ایران سرچشمه بگیرد، نه از خارج و با دخالت سایر کشورها.

دولت برزیل احتمالا در مذاکرات خود به آقای احمدی نژاد گفته است که سخنان او را درباره واقعه هولوکاست نمی پسندد. یا اینکه نکاتی را درباره حقوق بشر در ایران به وی یادآوری کرده است. ولی این دولت می داند که پافراتر گذاشتن از یادآوری و یا ارسال پیام های سیاسی دوستانه، مخاطره آمیز است و نتیجه ای ندارد.

واکنش ها به سفر محمود احمدی نژاد از دید روزنامه نگار برزیلی



حسین آرین

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، در آغاز سفر خود به آفریقا و آمریکای لاتین، وارد برزیل شده و قرار است پس ازامضای قرارداد های تجاری با این کشور و دیدار با نمایندگان کنگره برزیل، در یک کنفرانس خبری نیز شرکت کند.

به گزارش برخی از رسانههای بینالمللی، تظاهراتی هم در مخالفت با سفر احمدی نژاد به برزیل بر پا شده است.

در این مورد با سامی ادگیرنی، تحلیگر سیاسی روزنامه پر تیراژ «فولا دا سائوپائولو» گفتوگو کرده و از دیده هایش و نیز نظر کلی رسانه های و شهروندان برزیلی در مورد سفر رئیس دولت ایران به آن کشور پرسیده ایم.

سامی ادگیرنی: بسیاری از روزنامه های برزیلی سفر محمود احمدی نژاد به برزیل را «زیانبار» توصیف کردند و بیشتر روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی، دعوت از احمدی نژاد را «خطای» دولت برزیل و سیاست خارجی آن دانسته اند و برخی از آنها نیز دعوت از محمود احمدی نژاد را برای برزیل و دیپلماسی این کشور از دید «جامعه مدنی» زیانبار دانسه اند.

در همین زمان تظاهراتی هم علیه سفر محمود احمدی نژاد در برزیل برپا شد. اما ارزیابی عمومی جامعه برزیل درباره این سفر کار ساده ای نیست. آنهایی که مخالف این سفرند نظر خودشان را با برپایی تظاهرات بیان کردند. ولی موافقان کاری انجام ندادند.

به باور من بیشتر مردم برزیل اهمیتی به سفر رئیس جمهور ایران نمی دهند. اما بسیاری از محافل سیاسی نیز با تصمیم دولت برزیل برای گفتوگو و دیالوگ با دولت ایران موافقند. دولت برزیل می خواهد که با همه دولت های جهان دیالوگ و گفتوگویی صریح و بی پیرایه داشته باشد. به همین جهت هم با اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین و همچنین با ایران رابطه دارد.

در این میان صدای موافقان کار لزوما شنیده نمی شود. ولی این محافل و افراد هم در جامعه برزیل وجود دارند.

* خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی ایران- ایرنا- می گوید که جمعا ۵۰۰ نفر همجنس گرا و یا از بازماندگان و مدعیان واقعه هولوکاست علیه سفر محمود احمدی نژاد به برزیل دست به تظاهرات زدند. آیا همین طور است ؟

تظاهراتی در سطح کشور برپا شد. البته بیشتر تظاهرات کنندگان را یهودیان و همجنسگراها تشکیل می دادند. تظاهرکنندگان اعلام کردند که با تصمیم لولا داسیلوا ( یا واسیلوا) رئیس جمهور برزیل برای برقراری رابطه نزدیک با دولت آقای احمدی نژاد مخالفند.

اما در مورد شمار تظاهرات کنندگان باید بگویم که رسانه های برزیلی آن را بین ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر گزارش کردند. در این رابطه آنچه که با اطمینان می شود گفت این است که تظاهرات بسیار پر سرو صدا بود و افرادی هم از طبقه متوسط، بازرگانان و دانشگاهیان در آن شرکت داشتند. اما در مجموع تظاهرات گسترده نبود.

آیا دولت برزیل از مسائل امنیتی و داخلی ایران آگاه است؟ به ویژه در زمینه حقوق بشر و اینکه شماری از سازمان های بین المللی درهمین مورد به شدت از تهران انتقاد کرده اند؟ اصولا مسئله حقوق بشر در ایران برای دولت برزیل اهمیت دارد؟ یا اینکه منافع اقتصادی و روابط تجاری با ایران در الویت است؟

نه به هیچ وجه. به همین جهت هم کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل از برزیل انتقاد کرده است.

پرزیدنت لولا داسیلوا دو روز بعد از انتخابات دوره نهم (اصلاح: دوره دهم ر/ف) ریاست جمهوری در ایران و نتیجه بحث برانگیز آن، به علت سخنانش در این مورد به شدت مود انتقاد شدید در برزیل قرار گرفت. البته منظور ایشان این بود که برزیل نباید در مسائل داخلی سایر کشورها دخالت کند. به گفته وی، ممکن است برزیل با برخی از سیاست های دولت ایران از جمله در زمینه حقوق بشر مخالف باشد، ولی هر نوع تغییر سیاسی باید از داخل ایران سرچشمه بگیرد، نه از خارج و با دخالت سایر کشورها.

دولت برزیل احتمالا در مذاکرات خود به آقای احمدی نژاد گفته است که سخنان او را درباره واقعه هولوکاست نمی پسندد. یا اینکه نکاتی را درباره حقوق بشر در ایران به وی یادآوری کرده است. ولی این دولت می داند که پافراتر گذاشتن از یادآوری و یا ارسال پیام های سیاسی دوستانه، مخاطره آمیز است و نتیجه ای ندارد.

فرهنگ مداحی و تملق در نظام سیاسی ایران


۱۳۸۸/۰۹/۰۳
مجید محمدی (جامعه شناس)
بر آمدن نظام ولایت فقیه در سال های پس از انقلاب و مطلقه و غیر دمکراتیک شدن آن به بروز دوباره فرهنگ تملق و مداحی ارباب قدرت انجامید. هم آیت الله خمینی و هم مردم در سال های دهه شصت حساسیت بیشتری به این فرهنگ داشتند و میزان بروز آن بسیار کمتر از دوران آیت الله خامنه ای بود. در دوران آیت الله خامنه ای هم رهبری و بیت وی رسما چنین فرهنگی را تبلیغ می کرده اند و هم مداحان و تملق گویان از مواهب رفتار خویش به خوبی بهره مند شده و به مقامات بالا رسیده اند.

مسابقه مداحی و تملق

مقامات نظامی از آیت الله خامنه ای با عنوان مولا یاد می کنند: «هم اكنون زمزمه هاى تحركاتى در مراكز آموزشى شنیده مى شود و ما باید در این خصوص با وحدت رویه اى كه مولاى ما از ما توقع دارند در این زمینه هوشیار باشیم و برخورد مناسبى در این خصوص بنماییم.» (سردار على فضلى، فرمانده سپاه سیدالشهدا استان تهران، رادیو فردا، ۱۵ شهریور۱۳۸۸) در تاریخ شیعه از تعبیر مولا فقط برای امام اول شیعیان استفاده می شده است. حتی این تعبیر برای اشاره به آیت الله خمینی نیز استفاده نشد.

آیت الله خامنه ای خود به این فرهنگ مداحی با مدعاهای بزرگش دامن می زند. او معتقد است «از همه این آقایان [نامزدهای ریاست جمهوری] اوضاع کشور را بیشتر می دانم و بهتر خبر دارم." (سخنرانی در کردستان، کیهان،۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸) این چنین فردی طبعا باید افرادی را برای شغل مداحی و تملق خود به کار گیرد. در بیت آیت الله خامنه ای و کسانی که با وی دیدار می کنند به ندرت می توان فردی منتقد سیاست های وی را یافت. آنها نیز که شجاعت انتقاد را داشته باشند از دستگاه رهبری طرد می شوند.

خاصان درگاه، مدام باید از کمالات رهبری و توجه وی به دانش و ادبیات و هنر قلم فرسایی کنند تا قدرت مطلقه و نظارت ناپذیر وی توجیه شود. غلامعلی حداد عادل که به یمن ارادت به آیت الله خامنه ای صاحب مقامات مهم از جمله نمایندگی و ریاست مجلس (با ابطال آرای یکی از نمایندگان مجلس ششم) شده است در یک یادداشت از گستردگی حیطه مطالعاتی، مداومت در مطالعه، تعداد زیاد کتب، و وسعت نظر "آقا" یاد می کند و از ویی به عنوان رشید الدین فضل الله یا خواجه نصیر الدین طوسی و یگانه دهر در دوران خود معرفی می کند. (گشتی در كتابخانه شخصی رهبر انقلاب، تابناک، ۲۳ آبان ۱۳۸۸) مقامات و رسانه های جمهوری اسلامی برای بالاتر رفتن از پله های قدرت و خنثی کردن سعایت رقبا در مداحی از آیت الله خامنه ای بر هم پیشی می گیرند. اکنون رقابت ایدئولوژیک و کارایی نیست که تعیین کننده قرب و بعد افراد اقتدارگرا از آیت الله خامنه ای است بلکه میزان ارادت پذیری و مداحی است.

استبداد مایه ثبات و امنیت

این فرهنگ در بستری رشد می کند که استبداد دینی (ولایت فقیه) مایه امنیت و استقرار آرامش و ثبات سیاسی معرفی شود. از نگاه توجیه کنندگان استبداد «ولایت فقیه لنگرگاه نجات كشور از بحران هاست. ... رهبر معظم انقلاب پناهگاه ملت و عامل نجات انقلاب اسلامی از بحران های مخرب است. ... اگر (جایگاه) رهبر معظم انقلاب در كشور تضعیف شود همه اركان نظام تضعیف و به صورت سیستماتیک انقلاب با مشكل مواجه خواهد شد. ... اگر كسانی به هر دلیل ولایت فقیه را تضعیف كنند همه سنگرها و تكیه گاه های مردم و انقلاب را متزلزل كرده اند. ... رهبری بالاترین مقام رسمی و قانونی كشور است و با نظارت بر سه قوه و تعدیل و هماهنگ كردن آنها، هرگونه اصطكاك را نیز برطرف خواهد كرد.» (محسن غرویان، ایرنا، ۲۸ مرداد ۱۳۸۸) بنا براین دیدگاه در کشورهای دمکراتیک که ولایت فقیه وجود ندارد بحران همیشگی بر قرار است، همه ارکان نظام سیاسی ضعیف هستند، مردم تکیه گاهی ندارند و سه قوه مدام در حال تنازع با یکدیگرند.

خبرگزاری ها و رسانه های مداح

خبرگزاری فارس در تنظیم اخبار مربوط به آیت الله خامنه ای در مداحی و چاپلوسی سنگ تمام می گذارد. آیت الله خامنه ای در این گزارش ها "آقا" ست و همه به دست بوس وی می آیند. این خبرگزاری بالاخص در دیدارهای عمومی تنها نکاتی را برجسته می کند که بیانگر شیفتگی و اطاعت و تبعیت و خذلان محض هستند. این امر بالاخص در مورد دانشگاهیان و دانشجویان پر آب و رنگ تر اعمال می شود تا نشان داده شود که تحصیل کردگان محو جمال "آقا"یند و بقیه مردم با الگو گرفتن از دانشگاهیان باید خاک پای آقا باشند (نگاه کنید به گزارش های خبرگزاری فارس از دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه ها با "آقا"، ۶ و ۹ شهریور ۱۳۸۸) گزارش های این خبرگزاری مطالب کیهان را به صورت موادی که توسط غیر باورمندان به ولایت فقیه تنظیم شده می نمایاند.

گزارش خبرگزاری فارس از دیدار آیت الله خامنه ای با دانشجویان بسیجی مداحی را به اوج می رساند: «پس از شعارها و ابراز احساسات چند دقیقه ای دانشجویان، شعاعی دانشجوی دکترای دانشکده علوم و حدیث و رتبه اول مسابقات بین المللی قرآن کریم در هندوستان، قرآئت قرآن را آغاز می کند. همراه با صدای زیبایی که دارد، آیه های مناسبی را هم انتخاب کرده است: "واعتصمو بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا " و حضار می دانند که این حبل الله چیست. ... ابراز رضایت "آقا " از تحلیل های دانشجویان، قند را در دل آنها آب کرد. ... تشکل های دانشجویی در ماه مبارک رمضان [در] ... افطاری .. میهمان رهبر معظم انقلاب خاطره انگیزترین و مهمترین دیدار سالیانه خود [را داشتند]" (خبرگزاری فارس، ۶ شهریور ۱۳۸۸)

دیگر خبرگزاری های دولتی نیز مداحی ولایت را به عنوان خبر تنظیم کرده و ارسال می کنند. خبرگزاری جمهوری اسلامی در خبری با عنوان «روایتی دیگر از نماز جمعه امروز تهران؛ خبری در راه است» خبر رسانی را به وضوح به مداحی تبدیل می کند:

كلیدواژه ها از جمله آقا، رهبر، مقتدا، ولایت و ... بر لبان روزه داران جاری می شود...

عبارت پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملكت شما آسیبی نرسد از مقابل دیدگانت عبور می كند...

وقتی او نامه ای برای رهبر می نویسد و با تمام توان تلاش می كند آن را به دست مسئولی برساند...

دری باز می شود و نمازگزاران دوان دوان به سوی آن حركت می كنند...

....

انتظارها به شماره می افتد تا حرف دل را بشنوند...

وقتی نوجوانی عكس رهبرش را بالا می گیرد...

وقتی وسعت تكبیر در حجم بلندگوها نمی گنجد...

قلم ها دیگر نمی نویسد و می خواهی با همه وجود به سخنان او گوش دهی...

....

همه آرامند و همه جا آرام است...

عده ای منتظر ورود كسی هستند...

پس خبری در راه است...

روز علی است و علی می آید (ایرنا، ۱۹ شهریور ۱۳۸۸)

رسانه های حکومتی برای عقب نیفتادن از دیگران در مداحی بر یکدیگر سبقت می گیرند. تیتر کیهان در مورد سفر ولی فقیه به کردستان این است: «خورشید انقلاب روز سه شنبه از کردستان طلوع مى کند.» (کیهان،۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸) عنوان گزارش کیهان از واکنش مردم به سفر آیت الله خامنه ای به کردستان این است: دست دعا چشم امید (کیهان،۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸) کیهان از آیت الله خامنه ای با عنوان ولی فقیه و مرجعیت اعلای شیعه یاد می کند. (کیهان، ۸ شهریور ۱۳۸۸)

مقام ولی فقیه کسانی را در روزنامه ها و سازمان رادیو تلویزیون منصوب می کند که ظرفیت این مداحی ها و تملق گفتنها را برای حفظ مقام و شغل خود داشته باشند. در سراسر رسانه های تحت نظر ولی فقیه حتی یک مورد به چشم نمی خورد که کسی با رویکرد انتقادی نسبت به نظام سیاسی، ولایت فقیه و شخص رهبری و نهادهای تحت نظر وی در این رسانهها به کار مشغول باشد.

بازآفرینی سنت خلعت به شعرای مداح

آیت الله خامنه ای مرتبا دیدارهایی با شعرای مداح وی برگزار می کند و به این شعرا هدیه های چند میلیون تومانی یا موقعیت های کسب پروژه های فرهنگی و تبلیغاتی از سازمان های دولتی اعطا می کند. این جلسات به عنوان محل ارائه شعر انقلاب و نسل امروز از سوی رهبری معرفی می شود. همچنین شعر شعرای غیر مداح تحقیر می شود.

آیت الله های کیهان

در برابر مداحی و اطاعت از ولی فقیه، وفاداران به استبداد از امتیازات گوناگون منزلتی، مالی و سیاسی برخوردار می شوند. در حوزه منزلت، این افراد به سرعت از مدارج اجتماعی بالا مثل آیت الله برخوردار می شوند و روزنامه های دولتی یک شبه آنها را به این عناوین مفتخر می کند. صادق لاریجانی، و احمد خاتمی نمونه های خوبی از اعطای نشان آیت الله توسط روزنامه کیهان (از طرف مقام ولایت) هستند. در حوزه های مالی افراد مطیع از رانت ها، وام های کم بهره و شرکت ها و اموال مصادره ای و دولتی به ثمن بخس برخوردار می شوند. در حوزه سیاسی نیز شورای نگهبان با رد صلاحیت منتقدان، وفاداران و مداحان را به نمایندگی مجلس یا ریاست جمهور منصوب می کند. غیر از نهادهای ظاهرا انتخابی، نهادهای انتصابی نیز با این افراد مدیحه سرا و متملق پر می شود.

فرهنگ مداحی و تملق در نظام سیاسی ایران


۱۳۸۸/۰۹/۰۳
مجید محمدی (جامعه شناس)
بر آمدن نظام ولایت فقیه در سال های پس از انقلاب و مطلقه و غیر دمکراتیک شدن آن به بروز دوباره فرهنگ تملق و مداحی ارباب قدرت انجامید. هم آیت الله خمینی و هم مردم در سال های دهه شصت حساسیت بیشتری به این فرهنگ داشتند و میزان بروز آن بسیار کمتر از دوران آیت الله خامنه ای بود. در دوران آیت الله خامنه ای هم رهبری و بیت وی رسما چنین فرهنگی را تبلیغ می کرده اند و هم مداحان و تملق گویان از مواهب رفتار خویش به خوبی بهره مند شده و به مقامات بالا رسیده اند.

مسابقه مداحی و تملق

مقامات نظامی از آیت الله خامنه ای با عنوان مولا یاد می کنند: «هم اكنون زمزمه هاى تحركاتى در مراكز آموزشى شنیده مى شود و ما باید در این خصوص با وحدت رویه اى كه مولاى ما از ما توقع دارند در این زمینه هوشیار باشیم و برخورد مناسبى در این خصوص بنماییم.» (سردار على فضلى، فرمانده سپاه سیدالشهدا استان تهران، رادیو فردا، ۱۵ شهریور۱۳۸۸) در تاریخ شیعه از تعبیر مولا فقط برای امام اول شیعیان استفاده می شده است. حتی این تعبیر برای اشاره به آیت الله خمینی نیز استفاده نشد.

آیت الله خامنه ای خود به این فرهنگ مداحی با مدعاهای بزرگش دامن می زند. او معتقد است «از همه این آقایان [نامزدهای ریاست جمهوری] اوضاع کشور را بیشتر می دانم و بهتر خبر دارم." (سخنرانی در کردستان، کیهان،۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸) این چنین فردی طبعا باید افرادی را برای شغل مداحی و تملق خود به کار گیرد. در بیت آیت الله خامنه ای و کسانی که با وی دیدار می کنند به ندرت می توان فردی منتقد سیاست های وی را یافت. آنها نیز که شجاعت انتقاد را داشته باشند از دستگاه رهبری طرد می شوند.

خاصان درگاه، مدام باید از کمالات رهبری و توجه وی به دانش و ادبیات و هنر قلم فرسایی کنند تا قدرت مطلقه و نظارت ناپذیر وی توجیه شود. غلامعلی حداد عادل که به یمن ارادت به آیت الله خامنه ای صاحب مقامات مهم از جمله نمایندگی و ریاست مجلس (با ابطال آرای یکی از نمایندگان مجلس ششم) شده است در یک یادداشت از گستردگی حیطه مطالعاتی، مداومت در مطالعه، تعداد زیاد کتب، و وسعت نظر "آقا" یاد می کند و از ویی به عنوان رشید الدین فضل الله یا خواجه نصیر الدین طوسی و یگانه دهر در دوران خود معرفی می کند. (گشتی در كتابخانه شخصی رهبر انقلاب، تابناک، ۲۳ آبان ۱۳۸۸) مقامات و رسانه های جمهوری اسلامی برای بالاتر رفتن از پله های قدرت و خنثی کردن سعایت رقبا در مداحی از آیت الله خامنه ای بر هم پیشی می گیرند. اکنون رقابت ایدئولوژیک و کارایی نیست که تعیین کننده قرب و بعد افراد اقتدارگرا از آیت الله خامنه ای است بلکه میزان ارادت پذیری و مداحی است.

استبداد مایه ثبات و امنیت

این فرهنگ در بستری رشد می کند که استبداد دینی (ولایت فقیه) مایه امنیت و استقرار آرامش و ثبات سیاسی معرفی شود. از نگاه توجیه کنندگان استبداد «ولایت فقیه لنگرگاه نجات كشور از بحران هاست. ... رهبر معظم انقلاب پناهگاه ملت و عامل نجات انقلاب اسلامی از بحران های مخرب است. ... اگر (جایگاه) رهبر معظم انقلاب در كشور تضعیف شود همه اركان نظام تضعیف و به صورت سیستماتیک انقلاب با مشكل مواجه خواهد شد. ... اگر كسانی به هر دلیل ولایت فقیه را تضعیف كنند همه سنگرها و تكیه گاه های مردم و انقلاب را متزلزل كرده اند. ... رهبری بالاترین مقام رسمی و قانونی كشور است و با نظارت بر سه قوه و تعدیل و هماهنگ كردن آنها، هرگونه اصطكاك را نیز برطرف خواهد كرد.» (محسن غرویان، ایرنا، ۲۸ مرداد ۱۳۸۸) بنا براین دیدگاه در کشورهای دمکراتیک که ولایت فقیه وجود ندارد بحران همیشگی بر قرار است، همه ارکان نظام سیاسی ضعیف هستند، مردم تکیه گاهی ندارند و سه قوه مدام در حال تنازع با یکدیگرند.

خبرگزاری ها و رسانه های مداح

خبرگزاری فارس در تنظیم اخبار مربوط به آیت الله خامنه ای در مداحی و چاپلوسی سنگ تمام می گذارد. آیت الله خامنه ای در این گزارش ها "آقا" ست و همه به دست بوس وی می آیند. این خبرگزاری بالاخص در دیدارهای عمومی تنها نکاتی را برجسته می کند که بیانگر شیفتگی و اطاعت و تبعیت و خذلان محض هستند. این امر بالاخص در مورد دانشگاهیان و دانشجویان پر آب و رنگ تر اعمال می شود تا نشان داده شود که تحصیل کردگان محو جمال "آقا"یند و بقیه مردم با الگو گرفتن از دانشگاهیان باید خاک پای آقا باشند (نگاه کنید به گزارش های خبرگزاری فارس از دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه ها با "آقا"، ۶ و ۹ شهریور ۱۳۸۸) گزارش های این خبرگزاری مطالب کیهان را به صورت موادی که توسط غیر باورمندان به ولایت فقیه تنظیم شده می نمایاند.

گزارش خبرگزاری فارس از دیدار آیت الله خامنه ای با دانشجویان بسیجی مداحی را به اوج می رساند: «پس از شعارها و ابراز احساسات چند دقیقه ای دانشجویان، شعاعی دانشجوی دکترای دانشکده علوم و حدیث و رتبه اول مسابقات بین المللی قرآن کریم در هندوستان، قرآئت قرآن را آغاز می کند. همراه با صدای زیبایی که دارد، آیه های مناسبی را هم انتخاب کرده است: "واعتصمو بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا " و حضار می دانند که این حبل الله چیست. ... ابراز رضایت "آقا " از تحلیل های دانشجویان، قند را در دل آنها آب کرد. ... تشکل های دانشجویی در ماه مبارک رمضان [در] ... افطاری .. میهمان رهبر معظم انقلاب خاطره انگیزترین و مهمترین دیدار سالیانه خود [را داشتند]" (خبرگزاری فارس، ۶ شهریور ۱۳۸۸)

دیگر خبرگزاری های دولتی نیز مداحی ولایت را به عنوان خبر تنظیم کرده و ارسال می کنند. خبرگزاری جمهوری اسلامی در خبری با عنوان «روایتی دیگر از نماز جمعه امروز تهران؛ خبری در راه است» خبر رسانی را به وضوح به مداحی تبدیل می کند:

كلیدواژه ها از جمله آقا، رهبر، مقتدا، ولایت و ... بر لبان روزه داران جاری می شود...

عبارت پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملكت شما آسیبی نرسد از مقابل دیدگانت عبور می كند...

وقتی او نامه ای برای رهبر می نویسد و با تمام توان تلاش می كند آن را به دست مسئولی برساند...

دری باز می شود و نمازگزاران دوان دوان به سوی آن حركت می كنند...

....

انتظارها به شماره می افتد تا حرف دل را بشنوند...

وقتی نوجوانی عكس رهبرش را بالا می گیرد...

وقتی وسعت تكبیر در حجم بلندگوها نمی گنجد...

قلم ها دیگر نمی نویسد و می خواهی با همه وجود به سخنان او گوش دهی...

....

همه آرامند و همه جا آرام است...

عده ای منتظر ورود كسی هستند...

پس خبری در راه است...

روز علی است و علی می آید (ایرنا، ۱۹ شهریور ۱۳۸۸)

رسانه های حکومتی برای عقب نیفتادن از دیگران در مداحی بر یکدیگر سبقت می گیرند. تیتر کیهان در مورد سفر ولی فقیه به کردستان این است: «خورشید انقلاب روز سه شنبه از کردستان طلوع مى کند.» (کیهان،۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸) عنوان گزارش کیهان از واکنش مردم به سفر آیت الله خامنه ای به کردستان این است: دست دعا چشم امید (کیهان،۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸) کیهان از آیت الله خامنه ای با عنوان ولی فقیه و مرجعیت اعلای شیعه یاد می کند. (کیهان، ۸ شهریور ۱۳۸۸)

مقام ولی فقیه کسانی را در روزنامه ها و سازمان رادیو تلویزیون منصوب می کند که ظرفیت این مداحی ها و تملق گفتنها را برای حفظ مقام و شغل خود داشته باشند. در سراسر رسانه های تحت نظر ولی فقیه حتی یک مورد به چشم نمی خورد که کسی با رویکرد انتقادی نسبت به نظام سیاسی، ولایت فقیه و شخص رهبری و نهادهای تحت نظر وی در این رسانهها به کار مشغول باشد.

بازآفرینی سنت خلعت به شعرای مداح

آیت الله خامنه ای مرتبا دیدارهایی با شعرای مداح وی برگزار می کند و به این شعرا هدیه های چند میلیون تومانی یا موقعیت های کسب پروژه های فرهنگی و تبلیغاتی از سازمان های دولتی اعطا می کند. این جلسات به عنوان محل ارائه شعر انقلاب و نسل امروز از سوی رهبری معرفی می شود. همچنین شعر شعرای غیر مداح تحقیر می شود.

آیت الله های کیهان

در برابر مداحی و اطاعت از ولی فقیه، وفاداران به استبداد از امتیازات گوناگون منزلتی، مالی و سیاسی برخوردار می شوند. در حوزه منزلت، این افراد به سرعت از مدارج اجتماعی بالا مثل آیت الله برخوردار می شوند و روزنامه های دولتی یک شبه آنها را به این عناوین مفتخر می کند. صادق لاریجانی، و احمد خاتمی نمونه های خوبی از اعطای نشان آیت الله توسط روزنامه کیهان (از طرف مقام ولایت) هستند. در حوزه های مالی افراد مطیع از رانت ها، وام های کم بهره و شرکت ها و اموال مصادره ای و دولتی به ثمن بخس برخوردار می شوند. در حوزه سیاسی نیز شورای نگهبان با رد صلاحیت منتقدان، وفاداران و مداحان را به نمایندگی مجلس یا ریاست جمهور منصوب می کند. غیر از نهادهای ظاهرا انتخابی، نهادهای انتصابی نیز با این افراد مدیحه سرا و متملق پر می شود.

فرهنگ مداحی و تملق در نظام سیاسی ایران


۱۳۸۸/۰۹/۰۳
مجید محمدی (جامعه شناس)
بر آمدن نظام ولایت فقیه در سال های پس از انقلاب و مطلقه و غیر دمکراتیک شدن آن به بروز دوباره فرهنگ تملق و مداحی ارباب قدرت انجامید. هم آیت الله خمینی و هم مردم در سال های دهه شصت حساسیت بیشتری به این فرهنگ داشتند و میزان بروز آن بسیار کمتر از دوران آیت الله خامنه ای بود. در دوران آیت الله خامنه ای هم رهبری و بیت وی رسما چنین فرهنگی را تبلیغ می کرده اند و هم مداحان و تملق گویان از مواهب رفتار خویش به خوبی بهره مند شده و به مقامات بالا رسیده اند.

مسابقه مداحی و تملق

مقامات نظامی از آیت الله خامنه ای با عنوان مولا یاد می کنند: «هم اكنون زمزمه هاى تحركاتى در مراكز آموزشى شنیده مى شود و ما باید در این خصوص با وحدت رویه اى كه مولاى ما از ما توقع دارند در این زمینه هوشیار باشیم و برخورد مناسبى در این خصوص بنماییم.» (سردار على فضلى، فرمانده سپاه سیدالشهدا استان تهران، رادیو فردا، ۱۵ شهریور۱۳۸۸) در تاریخ شیعه از تعبیر مولا فقط برای امام اول شیعیان استفاده می شده است. حتی این تعبیر برای اشاره به آیت الله خمینی نیز استفاده نشد.

آیت الله خامنه ای خود به این فرهنگ مداحی با مدعاهای بزرگش دامن می زند. او معتقد است «از همه این آقایان [نامزدهای ریاست جمهوری] اوضاع کشور را بیشتر می دانم و بهتر خبر دارم." (سخنرانی در کردستان، کیهان،۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸) این چنین فردی طبعا باید افرادی را برای شغل مداحی و تملق خود به کار گیرد. در بیت آیت الله خامنه ای و کسانی که با وی دیدار می کنند به ندرت می توان فردی منتقد سیاست های وی را یافت. آنها نیز که شجاعت انتقاد را داشته باشند از دستگاه رهبری طرد می شوند.

خاصان درگاه، مدام باید از کمالات رهبری و توجه وی به دانش و ادبیات و هنر قلم فرسایی کنند تا قدرت مطلقه و نظارت ناپذیر وی توجیه شود. غلامعلی حداد عادل که به یمن ارادت به آیت الله خامنه ای صاحب مقامات مهم از جمله نمایندگی و ریاست مجلس (با ابطال آرای یکی از نمایندگان مجلس ششم) شده است در یک یادداشت از گستردگی حیطه مطالعاتی، مداومت در مطالعه، تعداد زیاد کتب، و وسعت نظر "آقا" یاد می کند و از ویی به عنوان رشید الدین فضل الله یا خواجه نصیر الدین طوسی و یگانه دهر در دوران خود معرفی می کند. (گشتی در كتابخانه شخصی رهبر انقلاب، تابناک، ۲۳ آبان ۱۳۸۸) مقامات و رسانه های جمهوری اسلامی برای بالاتر رفتن از پله های قدرت و خنثی کردن سعایت رقبا در مداحی از آیت الله خامنه ای بر هم پیشی می گیرند. اکنون رقابت ایدئولوژیک و کارایی نیست که تعیین کننده قرب و بعد افراد اقتدارگرا از آیت الله خامنه ای است بلکه میزان ارادت پذیری و مداحی است.

استبداد مایه ثبات و امنیت

این فرهنگ در بستری رشد می کند که استبداد دینی (ولایت فقیه) مایه امنیت و استقرار آرامش و ثبات سیاسی معرفی شود. از نگاه توجیه کنندگان استبداد «ولایت فقیه لنگرگاه نجات كشور از بحران هاست. ... رهبر معظم انقلاب پناهگاه ملت و عامل نجات انقلاب اسلامی از بحران های مخرب است. ... اگر (جایگاه) رهبر معظم انقلاب در كشور تضعیف شود همه اركان نظام تضعیف و به صورت سیستماتیک انقلاب با مشكل مواجه خواهد شد. ... اگر كسانی به هر دلیل ولایت فقیه را تضعیف كنند همه سنگرها و تكیه گاه های مردم و انقلاب را متزلزل كرده اند. ... رهبری بالاترین مقام رسمی و قانونی كشور است و با نظارت بر سه قوه و تعدیل و هماهنگ كردن آنها، هرگونه اصطكاك را نیز برطرف خواهد كرد.» (محسن غرویان، ایرنا، ۲۸ مرداد ۱۳۸۸) بنا براین دیدگاه در کشورهای دمکراتیک که ولایت فقیه وجود ندارد بحران همیشگی بر قرار است، همه ارکان نظام سیاسی ضعیف هستند، مردم تکیه گاهی ندارند و سه قوه مدام در حال تنازع با یکدیگرند.

خبرگزاری ها و رسانه های مداح

خبرگزاری فارس در تنظیم اخبار مربوط به آیت الله خامنه ای در مداحی و چاپلوسی سنگ تمام می گذارد. آیت الله خامنه ای در این گزارش ها "آقا" ست و همه به دست بوس وی می آیند. این خبرگزاری بالاخص در دیدارهای عمومی تنها نکاتی را برجسته می کند که بیانگر شیفتگی و اطاعت و تبعیت و خذلان محض هستند. این امر بالاخص در مورد دانشگاهیان و دانشجویان پر آب و رنگ تر اعمال می شود تا نشان داده شود که تحصیل کردگان محو جمال "آقا"یند و بقیه مردم با الگو گرفتن از دانشگاهیان باید خاک پای آقا باشند (نگاه کنید به گزارش های خبرگزاری فارس از دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه ها با "آقا"، ۶ و ۹ شهریور ۱۳۸۸) گزارش های این خبرگزاری مطالب کیهان را به صورت موادی که توسط غیر باورمندان به ولایت فقیه تنظیم شده می نمایاند.

گزارش خبرگزاری فارس از دیدار آیت الله خامنه ای با دانشجویان بسیجی مداحی را به اوج می رساند: «پس از شعارها و ابراز احساسات چند دقیقه ای دانشجویان، شعاعی دانشجوی دکترای دانشکده علوم و حدیث و رتبه اول مسابقات بین المللی قرآن کریم در هندوستان، قرآئت قرآن را آغاز می کند. همراه با صدای زیبایی که دارد، آیه های مناسبی را هم انتخاب کرده است: "واعتصمو بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا " و حضار می دانند که این حبل الله چیست. ... ابراز رضایت "آقا " از تحلیل های دانشجویان، قند را در دل آنها آب کرد. ... تشکل های دانشجویی در ماه مبارک رمضان [در] ... افطاری .. میهمان رهبر معظم انقلاب خاطره انگیزترین و مهمترین دیدار سالیانه خود [را داشتند]" (خبرگزاری فارس، ۶ شهریور ۱۳۸۸)

دیگر خبرگزاری های دولتی نیز مداحی ولایت را به عنوان خبر تنظیم کرده و ارسال می کنند. خبرگزاری جمهوری اسلامی در خبری با عنوان «روایتی دیگر از نماز جمعه امروز تهران؛ خبری در راه است» خبر رسانی را به وضوح به مداحی تبدیل می کند:

كلیدواژه ها از جمله آقا، رهبر، مقتدا، ولایت و ... بر لبان روزه داران جاری می شود...

عبارت پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملكت شما آسیبی نرسد از مقابل دیدگانت عبور می كند...

وقتی او نامه ای برای رهبر می نویسد و با تمام توان تلاش می كند آن را به دست مسئولی برساند...

دری باز می شود و نمازگزاران دوان دوان به سوی آن حركت می كنند...

....

انتظارها به شماره می افتد تا حرف دل را بشنوند...

وقتی نوجوانی عكس رهبرش را بالا می گیرد...

وقتی وسعت تكبیر در حجم بلندگوها نمی گنجد...

قلم ها دیگر نمی نویسد و می خواهی با همه وجود به سخنان او گوش دهی...

....

همه آرامند و همه جا آرام است...

عده ای منتظر ورود كسی هستند...

پس خبری در راه است...

روز علی است و علی می آید (ایرنا، ۱۹ شهریور ۱۳۸۸)

رسانه های حکومتی برای عقب نیفتادن از دیگران در مداحی بر یکدیگر سبقت می گیرند. تیتر کیهان در مورد سفر ولی فقیه به کردستان این است: «خورشید انقلاب روز سه شنبه از کردستان طلوع مى کند.» (کیهان،۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸) عنوان گزارش کیهان از واکنش مردم به سفر آیت الله خامنه ای به کردستان این است: دست دعا چشم امید (کیهان،۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸) کیهان از آیت الله خامنه ای با عنوان ولی فقیه و مرجعیت اعلای شیعه یاد می کند. (کیهان، ۸ شهریور ۱۳۸۸)

مقام ولی فقیه کسانی را در روزنامه ها و سازمان رادیو تلویزیون منصوب می کند که ظرفیت این مداحی ها و تملق گفتنها را برای حفظ مقام و شغل خود داشته باشند. در سراسر رسانه های تحت نظر ولی فقیه حتی یک مورد به چشم نمی خورد که کسی با رویکرد انتقادی نسبت به نظام سیاسی، ولایت فقیه و شخص رهبری و نهادهای تحت نظر وی در این رسانهها به کار مشغول باشد.

بازآفرینی سنت خلعت به شعرای مداح

آیت الله خامنه ای مرتبا دیدارهایی با شعرای مداح وی برگزار می کند و به این شعرا هدیه های چند میلیون تومانی یا موقعیت های کسب پروژه های فرهنگی و تبلیغاتی از سازمان های دولتی اعطا می کند. این جلسات به عنوان محل ارائه شعر انقلاب و نسل امروز از سوی رهبری معرفی می شود. همچنین شعر شعرای غیر مداح تحقیر می شود.

آیت الله های کیهان

در برابر مداحی و اطاعت از ولی فقیه، وفاداران به استبداد از امتیازات گوناگون منزلتی، مالی و سیاسی برخوردار می شوند. در حوزه منزلت، این افراد به سرعت از مدارج اجتماعی بالا مثل آیت الله برخوردار می شوند و روزنامه های دولتی یک شبه آنها را به این عناوین مفتخر می کند. صادق لاریجانی، و احمد خاتمی نمونه های خوبی از اعطای نشان آیت الله توسط روزنامه کیهان (از طرف مقام ولایت) هستند. در حوزه های مالی افراد مطیع از رانت ها، وام های کم بهره و شرکت ها و اموال مصادره ای و دولتی به ثمن بخس برخوردار می شوند. در حوزه سیاسی نیز شورای نگهبان با رد صلاحیت منتقدان، وفاداران و مداحان را به نمایندگی مجلس یا ریاست جمهور منصوب می کند. غیر از نهادهای ظاهرا انتخابی، نهادهای انتصابی نیز با این افراد مدیحه سرا و متملق پر می شود.

مازیار بهاری: شکنجه های وحشیانه در زندانها


مازیار بهاری، گزارشگر هفته نامه نیوزویک که در جریان اعتراضات خیابانی به نتیجه انتخابات در تهران بازداشت شده بود و به مدت بیش از سه ماه در زندانها در حبس بوده در مصاحبه با شبکه خبری سی ان ان، گوشهای از مشاهدات خود در مورد شکنجههاى وحشیانه در سیاهچالهای رژیم را افشا کرد

به گزارش سی ان ان، “همه ترا فراموش کردهاند”، اینها کلماتى بود که مازیار بهارى خبرنگار نیوزویک هر روز از بازجوهاى خود طى چند ماهى که در زندان انفرادى بسر میبرد، مىشنید. مازیار، خبرنگار و فیلمساز است. او به همراه صدها تن دیگر در جریان تظاهرات پس از انتخابات ماه ژوئن در ایران دستگیر شد

مازیار بهاری پس از …تشریح نحوه دستگیرى خود گفت: بازجو هر روز به من مىگفت ترا اعدام خواهیم کرد. یک روز ساعت چهار صبح بعد از نماز صبح بیدار میشوى و حلقه دار را در برابر خودت خواهى دید. من هم حتما سعى مىکنم که آن روز این جا باشم تا خودم صندلى را از زیر پایت بکشم. این لحظه آخر زندگی تو خواهد بود

خبرنگار هفته نامه نیوزویک افزود: من طى سه ماه هر روز با تهدید اعدام زندگى مىکردم. بازجو مىخواست مرا بترساند و زیر فشار شدید روحى قرارم دهد تا مجبور به اعتراف به چیزى که خودشان مىخواستند، شوم. مرا شکنجههاى جسمى هم دادند، ولى شکنجههاى روحى بسیار مؤثرتر بود

مازیار بهاری درباره شکنجههاى جسمی در زندان گفت: لگد زدن، مشت زدن، سیلى زدن و ضرب و شتم با کمربند. آنها در زندان اول آدم را تحقیر مىکنند. مىخواهند آنقدر آدم را تحقیر کنند تا اتهامى که به تو مىزنند را بپذیری. سلول انفرادى بدترین بخش زندان است. وقتى در انفرادى هستید، احساس مىکنید که دیوارها دارند به هم نزدیک مىشوند و اتاق دارد کوچک مى شود، گویا که در قبر هستید. بعد از چند هفته که مرا تهدید به اعدام کردند، با خودم گفتم اگر هم مرا اعدام کنند، چه فرقى مىکند، دیگر آخر کار رسیده است. بعضى وقتها هم فکر مى کردم که اعدام شدن از ماندن در سلول انفرادى خیلى راحتتر است. چون مىدیدم برخى افراد در رژیم جمهورى اسلامى سه چهار سال در انفرادى بسر بردهاند

خبرنگار نیوزویک افزود: دوبار به سرم زد که خودکشى کنم. این عینکى که الان دارم را در زندان هم داشتم. دو سه بار به این عینک نگاه کردم و با خود گفتم، شیشه عینک را بشکنم و با آن رگ دستم را بزنم. بعد به این فکر کردم که چقدر طول مىکشد تا همه خون از بدنم خارج شود و بمیرم. به این فکر مىکردم، ولى دوباره گفتم، نه این کار را نخواهم کرد، چرا کار آنها را سهل کنم. اگر مىخواهند مرا بکشند، بگذار خودشان بکشند. من جلاد آنها براى خودم نخواهم شد. آن وقت به خانوادهام فکر مىکردم، به همسرم، کودکم و مادر و خانواده و دوستانم فکر مىکردم

مازیار بهاری: شکنجه های وحشیانه در زندانها


مازیار بهاری، گزارشگر هفته نامه نیوزویک که در جریان اعتراضات خیابانی به نتیجه انتخابات در تهران بازداشت شده بود و به مدت بیش از سه ماه در زندانها در حبس بوده در مصاحبه با شبکه خبری سی ان ان، گوشهای از مشاهدات خود در مورد شکنجههاى وحشیانه در سیاهچالهای رژیم را افشا کرد

به گزارش سی ان ان، “همه ترا فراموش کردهاند”، اینها کلماتى بود که مازیار بهارى خبرنگار نیوزویک هر روز از بازجوهاى خود طى چند ماهى که در زندان انفرادى بسر میبرد، مىشنید. مازیار، خبرنگار و فیلمساز است. او به همراه صدها تن دیگر در جریان تظاهرات پس از انتخابات ماه ژوئن در ایران دستگیر شد

مازیار بهاری پس از …تشریح نحوه دستگیرى خود گفت: بازجو هر روز به من مىگفت ترا اعدام خواهیم کرد. یک روز ساعت چهار صبح بعد از نماز صبح بیدار میشوى و حلقه دار را در برابر خودت خواهى دید. من هم حتما سعى مىکنم که آن روز این جا باشم تا خودم صندلى را از زیر پایت بکشم. این لحظه آخر زندگی تو خواهد بود

خبرنگار هفته نامه نیوزویک افزود: من طى سه ماه هر روز با تهدید اعدام زندگى مىکردم. بازجو مىخواست مرا بترساند و زیر فشار شدید روحى قرارم دهد تا مجبور به اعتراف به چیزى که خودشان مىخواستند، شوم. مرا شکنجههاى جسمى هم دادند، ولى شکنجههاى روحى بسیار مؤثرتر بود

مازیار بهاری درباره شکنجههاى جسمی در زندان گفت: لگد زدن، مشت زدن، سیلى زدن و ضرب و شتم با کمربند. آنها در زندان اول آدم را تحقیر مىکنند. مىخواهند آنقدر آدم را تحقیر کنند تا اتهامى که به تو مىزنند را بپذیری. سلول انفرادى بدترین بخش زندان است. وقتى در انفرادى هستید، احساس مىکنید که دیوارها دارند به هم نزدیک مىشوند و اتاق دارد کوچک مى شود، گویا که در قبر هستید. بعد از چند هفته که مرا تهدید به اعدام کردند، با خودم گفتم اگر هم مرا اعدام کنند، چه فرقى مىکند، دیگر آخر کار رسیده است. بعضى وقتها هم فکر مى کردم که اعدام شدن از ماندن در سلول انفرادى خیلى راحتتر است. چون مىدیدم برخى افراد در رژیم جمهورى اسلامى سه چهار سال در انفرادى بسر بردهاند

خبرنگار نیوزویک افزود: دوبار به سرم زد که خودکشى کنم. این عینکى که الان دارم را در زندان هم داشتم. دو سه بار به این عینک نگاه کردم و با خود گفتم، شیشه عینک را بشکنم و با آن رگ دستم را بزنم. بعد به این فکر کردم که چقدر طول مىکشد تا همه خون از بدنم خارج شود و بمیرم. به این فکر مىکردم، ولى دوباره گفتم، نه این کار را نخواهم کرد، چرا کار آنها را سهل کنم. اگر مىخواهند مرا بکشند، بگذار خودشان بکشند. من جلاد آنها براى خودم نخواهم شد. آن وقت به خانوادهام فکر مىکردم، به همسرم، کودکم و مادر و خانواده و دوستانم فکر مىکردم

مازیار بهاری: شکنجه های وحشیانه در زندانها


مازیار بهاری، گزارشگر هفته نامه نیوزویک که در جریان اعتراضات خیابانی به نتیجه انتخابات در تهران بازداشت شده بود و به مدت بیش از سه ماه در زندانها در حبس بوده در مصاحبه با شبکه خبری سی ان ان، گوشهای از مشاهدات خود در مورد شکنجههاى وحشیانه در سیاهچالهای رژیم را افشا کرد

به گزارش سی ان ان، “همه ترا فراموش کردهاند”، اینها کلماتى بود که مازیار بهارى خبرنگار نیوزویک هر روز از بازجوهاى خود طى چند ماهى که در زندان انفرادى بسر میبرد، مىشنید. مازیار، خبرنگار و فیلمساز است. او به همراه صدها تن دیگر در جریان تظاهرات پس از انتخابات ماه ژوئن در ایران دستگیر شد

مازیار بهاری پس از …تشریح نحوه دستگیرى خود گفت: بازجو هر روز به من مىگفت ترا اعدام خواهیم کرد. یک روز ساعت چهار صبح بعد از نماز صبح بیدار میشوى و حلقه دار را در برابر خودت خواهى دید. من هم حتما سعى مىکنم که آن روز این جا باشم تا خودم صندلى را از زیر پایت بکشم. این لحظه آخر زندگی تو خواهد بود

خبرنگار هفته نامه نیوزویک افزود: من طى سه ماه هر روز با تهدید اعدام زندگى مىکردم. بازجو مىخواست مرا بترساند و زیر فشار شدید روحى قرارم دهد تا مجبور به اعتراف به چیزى که خودشان مىخواستند، شوم. مرا شکنجههاى جسمى هم دادند، ولى شکنجههاى روحى بسیار مؤثرتر بود

مازیار بهاری درباره شکنجههاى جسمی در زندان گفت: لگد زدن، مشت زدن، سیلى زدن و ضرب و شتم با کمربند. آنها در زندان اول آدم را تحقیر مىکنند. مىخواهند آنقدر آدم را تحقیر کنند تا اتهامى که به تو مىزنند را بپذیری. سلول انفرادى بدترین بخش زندان است. وقتى در انفرادى هستید، احساس مىکنید که دیوارها دارند به هم نزدیک مىشوند و اتاق دارد کوچک مى شود، گویا که در قبر هستید. بعد از چند هفته که مرا تهدید به اعدام کردند، با خودم گفتم اگر هم مرا اعدام کنند، چه فرقى مىکند، دیگر آخر کار رسیده است. بعضى وقتها هم فکر مى کردم که اعدام شدن از ماندن در سلول انفرادى خیلى راحتتر است. چون مىدیدم برخى افراد در رژیم جمهورى اسلامى سه چهار سال در انفرادى بسر بردهاند

خبرنگار نیوزویک افزود: دوبار به سرم زد که خودکشى کنم. این عینکى که الان دارم را در زندان هم داشتم. دو سه بار به این عینک نگاه کردم و با خود گفتم، شیشه عینک را بشکنم و با آن رگ دستم را بزنم. بعد به این فکر کردم که چقدر طول مىکشد تا همه خون از بدنم خارج شود و بمیرم. به این فکر مىکردم، ولى دوباره گفتم، نه این کار را نخواهم کرد، چرا کار آنها را سهل کنم. اگر مىخواهند مرا بکشند، بگذار خودشان بکشند. من جلاد آنها براى خودم نخواهم شد. آن وقت به خانوادهام فکر مىکردم، به همسرم، کودکم و مادر و خانواده و دوستانم فکر مىکردم

درخواست صدور حکم بازداشت بین المللی برای خامنه ای

Image and video hosting by TinyPic